چنانچه راسل در کتاب «علم و مذهباش» مینویسد:
«علوم تجربی»، در جلوگیری از ظلم و فساد نمیتواند جایگزین «اخلاق و مذهب» شود زیرا «علوم تجربی و تکنولوژی»، مثلاً ابزار را بهتر و جدیدتر میکند برای مسافرت قطار و هواپیما و ماشینی را جانشین اسب و الاغ و شتر میکند اما این ابزار، در چه جایی و در راه چه هدفی، مصرف شود و چه رفتاری عادلانه و اخلاقاً نیک و چه رفتاری ظالمانه و اخلاقاً بد است را تشخیص نمیدهد، در حیطه «علوم تجربی» نیست این که «رحم و مروت»، خوب است یا بد است «ظلم»، خوب است یا بد است و... مربوط به علوم تجربی نیست پس با وجود «پیشرفت علوم تجربی»، ما همچنان به اخلاق نیک و مذهب، محتاج هستیم».
در زمان راسل، فیلسوفان غرب، جمع شدند و درباره «مذهب» و «علوم تجربی» صحبت کردند زیرا قبلاً بعضی میگفتند که با ساخت هر مدرسه یک زندان متروکه میشود و جنایت کمتر میشود اما این