اصول دین در پرتو نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول دین در پرتو نهج البلاغه - نسخه متنی

محمدباقر بهبودی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خداوندش، در وقت فترت و دوره ى كمبود رسولان گسيل كرد: وقتى كه جوامع بشرى در خواب ناز و فتنه ها در تخت و تاز بودند. كارها در هم پاشيده، آتش جنگ در همه جا افروخته بود. پرتو زندگى در حال خموشى بود، اما فريب و غرورش روشن و آشكار. سبزى و خرمى از چهره ى دنيا رخت بر بسته بود، همچون بوستانى كه برگ درختانش به زردى بگرايد و اميد
باغبان از ميوه اش قطع شود و نهر آبش نيز بخشكد. از شاهراه حق و هدايت نشانى برجا نبود، اما پستى و نادرستى را شاهراهى گشاده و نمايان بود. زندگى چهره ى خود را در هم كشيده، با عاشقان خود روترش كرده بود. ميوه ى زندگى فقط شورش و آشوب و بر خوان نعمتش جز گوشت مردار نبود. پيراهن ترس را زير قبا بر تن كرده، شمشير تيز را روى قبا بر كمر بسته بود.

خداوندش آن روزى به رسالت برانگيخته كه جهانيان گمراه و سرگشته، هيزم كش فتنه ها بودند. اوهام و خيالات، همگان را به خول مشغول كرده، نخوت و خود خواهى به لغزش و گناه كشانيده، خرافات جاهليت همه را به سبك سرى برانگيخته بود. با نگرانى و دلهره در كارها متزلزل و در پنجه ى ديو جهالت گرفتار بودند. در يك چنين روزگارى رسول خدا- كه صلوات خدا بر او نثار باد- در خير خواهى بشريت كوشيد. راه هدايت را در پيش گرفت و مردم را به كاردانى و حكمت و شيوه ى اندرز و نصيحت فراخواند و در اين راه چندان تلاش كرد تا راه نجات را به مردم نشان داد و آنان را به سر منزل مقصود، هدايت و رهبرى كرد. در نتيجه آسياى زندگى به گردش آمد و پرچم خميده ى سعادت راستا شد.

خداوندش به رسالت مبعوث كرد تا روش منطق بر جامعه حاكم گردد و پيروزى حق برقرار بماند و راه و رسم ايمان روشن و تابناك باشد. و رسول خدا رسالت خود را با بانگ رسا علنى كرد و مردم را به راه راست و درست رهبرى نمود. نشانه هاى رهيابى را بر رهگذر انسانها نصب كرد و مشعل هدايت را برافروخت و بر سر پا كرد. رشته هاى اسلام را برتابيد و دستاويز ايمان را استوار نمود.

خداوندش با پرتوى رخشان و معجزه اى درخشان و راه و رسمى روشن و كتابى مبين گسيل كرد تا بندگان خدا را از بندگى بتها برهاند و به سوى بندگى او بكشاند و از اطاعت شيطان بدر آورد و به طاعت خداى رحمان
وادارد. با قرآنى كه بر مردم بخواند: باشد كه با روشنگرى آيات و كار پردازى احكام، بندگان خدا به هوش آيند و خداى خود را بشناسند و بعد از سالها انكار، به وجود مقدسش اعتراف آرند. از اين رو خداى سبحان در آيات قرآن جلوه گر شد نه آن سان جلوه اى كه خدا را با چشم ببيند بل چنان جلوه اى كه قدرت لايزال الهى را در آيات آن لمس كنند و از سطوت و قهر او در بيم شوند. ببينند كه چگونه با قهر و عقوبت دشمنان خود را نابود كرد و با خشم و نعمت خرمن وجودشان را درو نود.

قرآن مجيدى كه بر رسول خود نازل كرد، همچون نورى است كه شعاعش خاموش نشود و مشعلى است كه شعله اش فرونكشد. دريائى كه ژرفاى آن به مقياس نيايد و راه و رسمى كه آثار آن گم نشود و پرتوى كه تابش آن سياهى نگيرد. فرقانى براى تشخيص حق از باطل كه جلوه ى آن خاموشى نپذيرد. تبيانى كه روشنگر حقايق باشد و اركان صحت آن در هم نريزد نوشداروئى كه دردها را شفا بخشد و از خود رنجى بجا نگذارد. پايگاه عزتى كه سپاهش هزيمت نگيرد و بارگاه حقى كه يارانش تنها نمانند.

با وجود اين، قرآن مجيد، كان ايمان است و خالص آن و سرچشمه ى دانش است و درياى آن و بهشت عدل و داد است و آبشخور آن. پايه گزار اصول اسلام است و فروع آن. [ سه پايه ى اسلام است "نماز، زكوه، ولايت" و مبانى آن. ]

/ 33