فصل دوم: كـوفـه - عتبات عالیات عراق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عتبات عالیات عراق - نسخه متنی

اص‍غ‍ر ق‍ائ‍دان‌؛ وی‍راس‍ت‍ار: ج‍واد ک‍ام‍ور ب‍خ‍ش‍ای‍ش؛ [ب‍رای‌] ح‍وزه‌ ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در ام‍ور ح‍ج‌ و زی‍ارت‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل دوم:

كـوفـه

الف ـ موقعيت جغرافيايى وتاريخى كوفه

آب و هواى كوفه از بصره خوش تر است».(192) در شش كيلومترى كوفه، شهر باستانى حيره قرار دارد كه در فصل هاى پيشين در مورد سابقه تاريخى آن سخن گفتيم.

قرار داد. هدف اصلى از هم زمانى ساخت كوفه و بصره اين بود كه در جانب غربى شط فرات اردوگاهى ثابت براى سپاهيان باشد.(198) ابتدا مسجد بزرگى در آن ساختند سپس بازارها و خانه ها در كنار آن بنا كردند و كم كم اين منطقه به شهر بزرگى تبديل شد و محله هايى در آن ايجاد شد كه هريك به قبيله اى خاص اختصاص داشت.

براى شهر كوفه حاكمانى از سوى خليفه تعيين مى شد كه نخستين آن سعد بن ابى وقاص، فاتح ايران، بود. پس از آن، خليفه، عمار بن ياسر و چندى بعد ابوموسى اشعرى را والى اين شهر كرد تا اين كه در 36 ق، پس از جنگ جمل و شكست سپاه ناكثين، امام على(عليه السلام) پايتخت را از مدينه به كوفه انتقال داد و از آن پس، مركز خلافت اسلامى حدود پنج سال به اين شهر منتقل شد. كوفه پس از صلح امام حسن، براى هميشه از پايتختى افتاد.

ولى موقعيت استراتژيكى خويش را به سبب حضور نيروهاى جنگ جو حفظ كرد و در ميان شهرهاى عراق هم چنان به عنوان مركزيتى در برابر شام قرار داشت و آبستن حوادث زيادى شد. ياران و صحابه امام على(عليه السلام) نداى حق طلبانه خويش را از اين شهر به گوش دمشق و معاويه رساندند. كسانى چون حجر بن عدى، ميثم تمار، كميل بن زياد، عمروبن حمق خزاعى و... تا پاى جان در دفاع از على(عليه السلام) و اهل بيت ايستادند. امروزه مزار باشكوه برخى از آنان حاكى از آن ايثارها و جان فشانى ها است.

با اين حال، كوفه در تاريخ خويش كارنامه اى درخشان برجاى نگذاشته است، مزاج رنگانگ مردم اين شهر، عهدشكنى ها و پيمان شكنى هاى آنان در دوره هاى متعدد، سست عنصرى و جهالت آن ها، كه در عصر امام على(عليه السلام) باعث ظهور جريان انحرافى خوارج و نيز واگذارى خلافت به بنى اميه شد، مدعاى اين سخن است. و بالاتر از آن، دعوت نامه هاى فراوان مردم اين شهر و سپس بىوفايى به عهد خود به هنگام قيام امام حسين(عليه السلام) و عدم حمايت جدى از نماينده ايشان، مسلم بن عقيل، و سرانجام اهل بيت رسول الله، چهره اى نه چندان مطلوب از اين سرزمين و مردم آن ترسيم كرده است.

با وجود اين، برخى از شيعيان و دوست داران اهل بيت در اين شهر كوشيدند تا وفادارى خود را به آرمان هايشان نشان دهند. توابين افرادى بودند كه خود براى امام حسين(عليه السلام)نامه نوشتند و او را به كوفه دعوت كردند ولى نتوانستند به او بپيوندند و در كربلا حضور يابند.

لذا در سال 65 ق در يك قيام، جان خود را با خداى خويش معامله كردند و براىقبولى توبه خود از اين كوتاهى بزرگ، آن را با خون خود مُهر كردند. يك سال بعد، مختار ابن ابى عبيدة ثقفى، كه يكى از هدف هاى قيام خود را گرفتن انتقام خونشهيدان كربلا اعلام كرده بود، كوفه را تسخير كرد.

مردم اين شهر و دوست داراناهل بيت جوان مردانه در كنار او ايستادند. بيشتر آنان از موالى و يا عجم بودندو بيست هزار تن از آنان در سپاه مختار حضور يافتند. گفته اند كه در سپاه او كسىجز به فارسى صحبت نمى كرد. مختار موفق شد با تلاش ابراهيم بن مالك اشتر،فرمانده سپاهش، سپاه عبيدالله بن زياد را در نزديكى كوفه شكست دهد و همه مسببان وعاملان شهادت امام حسين(عليه السلام)و اهل بيت او را به قتل برساند; اگرچه يك سال بعد،با شكست مختار، مصعب بن زبير، انتقام سختى از مردم كوفه گرفت و بسيارى را قتل عام كرد.

در آغاز دعوت عباسى، كوفه يكى از مراكز استراتژيك و مهم دعوت بودو سفاح، نخستين خليفه عباسى، مدت كوتاهى در آن جا اقامت گزيد تا اينكه شهر هاشميه را به عنوان پايتخت خلافت اسلامى انتخاب كرد. از آن به بعدكوفه اهميت خود را از دست داد و تنها در ابتداى اين دوران به سبب آشكارشدن قبر مطهر امام على(عليه السلام) در پشت شهر، رونق گذشته خود را بازيافت و به سببتوجه حاكمان و پادشاهان شيعى يا برخى از خليفه ها به مرقد امام على(عليه السلام)، بهكوفه نيز توجه خاصى شد و اين شهر نيز همانند ساير شهرهاى عراق محل حضور، سكونت و زيارت شيعيان گرديد. امروزه، كوفه شهرى نسبتاً آباد است و موقعيت تجارى و اقتصادى قابل توجهى دارد. محصولات اين شهر عبارت است از خرما، برنج، گندم و جو.

وجه تسميه

در وجه تسميه كوفه چند قول وجود دارد: يكى آن كه «كوفه به معناى جايى است كه در آن ريگ و شن باشد».(200) مقدسى مى گويد: «هرشن كه باريگ آميخته بود كوفه است نمى بينى كه زمين آن چنين است».

ديگر آن كه «نام سرزمين بابل از سواد عراق است و از آن رو كوفه ناميده اند كه به صورت دايره است يا تپه شنى دايره».

ونيز چون سعد بن ابى وقاص، پس از فتح قادسيه و استقرار در انبار، سپاه مسلمانان را براى رهايى از بدى آب و هوا و موجودات آزار دهنده آن به سوى اين سرزمين هدايت كرد و به آنان گفت: «تكوفوا فى هذا الموضع»; يعنى در اين مكان جمع شويد، ازريشه كاف و تكوف است».(203) برخى نيز گفته اند: «به سبب وجود كوه كوچكى در آن جا، كه به كوفان معروف است، اين منطقه را كوفه ناميده اند».

فضيلت كوفه

براى كوفه از قول امامان معصوم فضيلت هاى فراوانى نقل كرده اند:

ابن قولويه از امام باقر(عليه السلام) نقل مى كند كه كسى از ايشان پرسيد: كدام سرزمين پس از حرم خدا و رسولش افضل است؟ پاسخ فرمود: «كوفه كه زكيه و طاهره است، در آن قبور پيامبران و اوصياء صادقين است. در آن جا مسجد سهله است كه خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاد مگر آن كه در آن جا نمازگزارد و در آن عدل خداوند آشكار و استوار شده است. آن جا مكان فرود پيامبران، اوصياء و صالحين است».

و نيز از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «كوفه حرم خدا و حرم رسول(صلى الله عليه وآله) و حرمعلى بن ابى طالب(عليه السلام) است، نماز در آن برابر است با صد ركعت نماز در جاهاىديگر».

از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل است: «خداوند متعال چهار شهر برگزيد، سپس فرمود } والتين والزيتون وطور سينين وهذا البلد الامين{، التين، مدينه; زيتون، بيت المقدس; طورسينين، كوفه; هذا البلد الامين، مكه است».

امام صادق(عليه السلام) فرموده است: «كوفه باغى از باغ هاى بهشت است».

ب ـ آثار اسلامى و اماكن كوفه

1 ـ مسجد كوفه

يكى از آثار مهم و زيارتى كوفه، مسجد تاريخى اين شهراست. اين مسجد شايد نخستين بنايى باشد كه به هنگام احداث شهر برپاكردند، زيرا وقتى سعد بن ابى وقاص اين منطقه را براى استقرار دائم سپاهيان و غازيان در نظر گرفت، نخستين اقدام او بناى مسجدى براى عبادت مردم بود. آنان ابتدا نقشه مفصل و جامعى براى بناى مسجد كشيدند و بر آن اساس مسجد را، كه محور و مركز اصلى شهر بود، ساختند. محدوده مسجد را با تيراندازى يك تيرانداز تعيين كردند كه در چهار سمت تير انداخت.(209) دليل اين كار آن بود كه مى خواستند مساحت بسيار زيادى را به مسجد اختصاص دهند به گونه اى كه همه جنگ جويان و ساكنان اين منطقه، كه به چهل هزار نفر مى رسيد، براى نماز در آن جا حضور يابند.

اين مسجد به صورت مربع با ديوارهاى كوتاه ساخته شد كه بخش عمده اى از آن سقف نداشت. از ابتداى بنا تا سال41 هجرى، كه زياد بن ابيه حاكم عراق به توسعه و تجديد بناى آن پرداخت، تغييرى در مسجد ايجاد نشد. در اين دوران، ديوارهاى مسجد مستحكم تر و مرتفع تر شد و مقدارى هم بر وسعت آن افزودند، مقصوره و محرابى براى آن ساختند و كف آن را باريگ پوشاندند.

در قرن ششم، كه ابن جبير كوفه را ديده، آن را مخروبه اى توصيف مى كند كه فقط جامع آن از خرابى مصون مانده است.(212) ابن بطوطه نيز آن را در قرن هشتم ديده ومسجد را چنين توصيف كرده است: «سقف مسجد برستون هايى از سنگ تراشيده شده استوار است و قطعات سنگ با سُرب به يك ديگر پيوسته است».

در دوره هاى مختلف، همواره، تعميرات و بازسازى هايى در اين مسجد انجام گرفت و اندكى نيز بر مساحت آن افزوده شد. بناى فعلى مسجد مساحتى بالغ برچهل هزار مترمربع است كه ضلع هاى آن به ترتيب 110 ـ 116 ـ 109 و 116 متر طول دارد و در سه طرف مسجد حجره هايى براى زائران ساخته شده است. ساختمان مسجد شمالى ـ جنوبى است و حدود 21 درجه به سمت قبله، يعنى به سوى غرب، انحراف دارد. (تصوير شماره 13)

1 ـ 1 ـ درهاى مسجد

از هنگام بناى مسجد، درهاى متعددى براى آن ساخته اند:

1) باب السدّه. امام على(عليه السلام) از آن در وارد مسجد مى شد.

2) باب كِنْده. در سمت غرب.

3) باب الانماط. به محاذات باب الفيل.

4) باب الفيل يا باب الثعبان. در سمت شمال، كه امروزه تنها درى است كه از آن دوران مانده است.(214) در كنار باب الفيل مناره مسجد قرار دارد كه ساخته حاج قاسم تاجر سمنانى است.

5) باب الرحمه

2 ـ 1 ـ محراب و مقام هاى مسجد كوفه

1 ـ 2 ـ 1 ـ محراب اميرالمؤمنين(عليه السلام): محراب مسجد كوفه، همان جا كه به روايتى شمشير جهل برفرق كامل ترين انسان تاريخ فرود آمد، موقعيتى خاص در داخل مسجد دارد. كسانى كه وارد اين مسجد مى شوند قبل از هرچيز، به جستجوى مكان عبادت و شهادت امام برمى آيند. اين محراب در كنار شش محراب ديگر در داخل مسجد موردتوجه زائران است. محراب امير المؤمنين، كه آن را اخيراً بازسازى كرده اند، درديواره جنوبى شبستان قرار دارد و امروزه محفظه يا درى از طلا بر روى آن نصب است و عنوان «هذا محراب امير المؤمين» بربالاى آن به چشم مى خورد. اين محراب سمت ديوار قبله قرار دارد.

2 ـ 2 ـ 1 ـ محراب و مقام امام زين العابدين(عليه السلام): محل عبادت و نماز امام سجاد(عليه السلام)بوده است. اين محراب در داخل صحن، كنار ساير مقام ها و محراب ها، قرار دارد.

3 ـ 2 ـ 1 ـ محراب امام صادق(عليه السلام): مكان حضور و نماز امام صادق(عليه السلام)، واقع در صحن مسجد.

4 ـ 2 ـ 1 ـ مقام خضر: مكان نماز و حضور حضرت خضر پيامبر.

5 ـ 2 ـ 1 ـ دكة المعراج: ايوان و مقام معراج رسول خدا(صلى الله عليه وآله). گفته مى شود آن حضرت به هنگام معراج، كه از مسجد الحرام آغاز شد، توقف كوتاهى در مسجد كوفه داشته، در آن جا نماز گزارده اند. براساس روايتى از امام صادق(عليه السلام) وقتى پيامبر در حال سير از مسجد الحرام به مسجد الاقصى بود، جبرئيل(عليه السلام) به او گفت: آيا مى دانى اكنون كجا هستى؟ پيامبر فرمود: خير، جبرئيل گفت: تو مقابل مسجد كوفه هستى. پيامبر(صلى الله عليه وآله) از خدا اجازه خواست دو ركعت در آن نماز گزارد.

6 ـ 2 ـ 1 ـ مقام ابراهيم(عليه السلام): به روايت امام صادق (عليه السلام)، مقام ابراهيم از سمت باب كنده است.(216) اين مقام در مقابل محراب اصلى و سمت راست قرار دارد وجه تسميه آن به سبب نماز حضرت ابراهيم در آن جا است.(217)

7 ـ 2 ـ 1 ـ مقام جبرئيل (عليه السلام): به روايت امام صادق(عليه السلام) ستون پنجم در مسجد مقام جبرئيل است.(218)

8 ـ 2 ـ 1 ـ سفينه نوح: در داخل صحن مسجد مكانى است كه به سفينه يا كشتى نوح معروف است. برخى روايات گفته اند كشتى در اين نقطه به خشكى نشسته است اين مكان حالت سردابى را دارد كه با پله هايى به پايين آن راه است. صحنى به شكل حوض هشت ضلعى در آن است و هريك از ضلع هاى آن ايوانى دارد و به دو سرداب سرپوشيده منتهى مى شود. در قسمت پشت شبستان نيز اتاقى وجود دارد كه گويند منزل نوح پيامبر بوده است.

9 ـ 2 ـ 1 ـ دكة القضاء: اين سكو به صورت مربع است و در شمال شرقى مسجد قرار دارد. اين جا محل حضور امام على(عليه السلام) براى قضاوت بين مردم بود و آن حضرت، در مواردى خاص، روى آن مى نشستند و به قضاوت مى پرداختند.
10 ـ 2 ـ 1 ـ بيت الطشت: محل وقوع يكى از كرامت هاى اميرالمؤمنين على(عليه السلام)است. بيت الطشت سردابى دارد كه با دو پلكان به پايين آن راه است. برخى از اهل رياضت در آن سرداب به سرمى بردند.(220)

11 ـ 2 ـ 1 ـ مقام حضرت آدم: نماز خواندن در كنار اين مقام استحباب دارد.

ظاهراً به نظر مى رسد اين مقام ها در جاى ستون هاى مسجد واقع شده اند. در كنار هرمقام، آداب و اعمال آن را با خط مرحوم ميرزا عبدالعلى نواب يزدى روى آن حجارى كرده اند. از تاريخچه بناى اين مقام ها اطلاعى در دست نيست و بسيارى از آن ها را سيد بحرالعلوم تعمير و بازسازى كرده است.(222)


5 ـ مقابر ياران اهل بيت

1 ـ 5 ـ مسلم بن عقيل

آن، قبرهاى عاتكه و سكينه، دختران امام حسين(عليه السلام)، قرار دارد.(225) در سال هاى اخير به همت آيت الله حكيم و جمعى از نيكوكاران بناى جديدى شامل حرم و رواق و ساخته شد و گنبد آن نيز توسط حاج رشاد مرزه طلاكارى گشت.(226)

2 ـ 5 ـ هانى بن عروه

هانى بن عروه از ياران امام على(عليه السلام) است كه در جنگ هاى عصر آن امام حضور داشت و از پناه دهندگان مسلم بن عقيل بود در سال شصت هجرى به همراه مسلم به دست عبيدالله بن زياد به شهادت رسيد. قبر اين يار فداكار حسين(عليه السلام) در داخل حرم مسلم ابن عقيل قرار دارد كه هر دو داراى يك صحن و تاريخ بناى مشترك هستند. ضريح قبر هانى از نقره است كه شيعيان هند براى آن ساخته اند. گنبد بزرگى نيز با كاشى هاى آبى برفراز آن قرار دارد. داخل حرم او آينه كارى است.(227)

4 ـ 5 ـ مختار بن ابى عبيدة ثقفى

در سمت قبله، متصل به مسجد، بقعه و مزار مختار بن ابى عبيدة ثقفى است كه موفق شد انتقام خون شهيدان كربلا را از سپاه عبيدالله بن زياد بگيرد و كوفه را براى مدتى تحت تصرف خود در آورد.

آستان مختار در حرم مسلم بن عقيل واقع شده و هر دو بناى مشتركى دارند. ضريحى از چوب روى قبر اين بزرگوار نصب شده و پنجره اى در زاويه شرقى به ديوار مسجد كوفه (سمت جنوب) باز مى شود. قطعه سنگى از قرن دوم هجرى به خط كوفى دارد كه روى آن نوشته اند: «هذا قبر مختار بن ابى عبيدة الثقفى الآخذ بثارات الحسين».

ابن بطوطه جهان گرد معروف قرن هشتم هجرى گويد: «در سمت غرب قبرستان كوفه، در نزديكى قبر مختار، در مكانى چيزى به رنگ سياه تند در زمينه سفيدى توجه مرا جلب كرد كه مردم مى گفتند اين جا قبر ابن ملجم ملعون است و مردم كوفه همه ساله هيزم فراوان به آن جا مى برند و هفت روز آتش بر گور او مى افروزند».

/ 19