ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیه - نسخه متنی

سید روح اللّه موسوی خمینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 65

مقابل قرآن قرار داده‏اند قرآنى كه جديت دارد بر ضد سلاطين قيام كنيد و موسى را به قيام عليه سلاطين وا مى‏دارد. علاوه بر قرآن مجيد، روايات بسيارى در باره مبارزه با ستمگران و كسانى كه در دين تصرف مى‏كنند وارد شده است. تنبلها اينها را كنار گذاشته، آن دو روايت ضعيف را، كه شايد «وعاظ السلاطين» جعل كرده‏اند، در دست گرفته و مستند قرار داده‏اند كه بايد با سلاطين ساخت و دربارى شد! اگر اينها اهل روايت و دين شناس بودند، به روايات بسيارى كه بر ضد ظلمه است عمل مى‏كردند. و اگر اهل روايت هم هستند، باز عدالت ندارند. چون عادل و از معاصى به دور نيستند، از قرآن و آن همه روايت چشم مى‏پوشند و به دو روايت ضعيف مى‏چسبند! شكم آنهاست كه آنها را متوسل به اين دو روايت ضعيف كرده، نه علم! اين شكم و حب جاه است كه انسان را دربارى مى‏كند، نه روايت.

در هر صورت، گسترش دادن علوم اسلام و نشر احكام با فقهاى عادل است، تا احكام واقعى را از غير واقعى، و رواياتى كه ائمه (عليهم السلام) از روى «تقيه» صادر كرده‏اند، تميز بدهند. چون مى‏دانيم كه ائمه ما گاهى در شرايطى بودند كه نمى‏توانستند حكم واقع را بگويند و گرفتار حكام ستمگر و جائر بودند، و در حال شدت تقيه و خوف به سر مى‏بردند (البته خوف از براى مذهب داشتند نه براى خودشان.) كه اگر در بعضى موارد تقيه نمى‏شد، حكام ستمگر ريشه مذهب را قطع مى‏كردند.

و اما دلالت حديث شريف بر «ولايت فقيه» نبايد جاى ترديد باشد، زيرا «خلافت» همان جانشينى در تمام شئون نبوت است و جمله اللَّهمّ ارحم خلفائى دست كم از جمله علىٌّ خليفتى ندارد و معنى «خلافت» در آن، غير معنى خلافت در دوم نيست. و جمله الذين ياتون من بعدى و يروون حديثى معرفى خلفاست، نه معنى خلافت زيرا معنى خلافت در صدر اسلام امر مجهولى نبود كه محتاج بيان باشد و سائل نيز معنى خلافت را نپرسيد، بلكه اشخاص را خواست معرفى فرمايد و ايشان با اين وصف معرفى فرمودند. جاى تعجب است كه هيچ كس از جمله علىٌّ خليفتى يا الائمة خلفائى مسأله گويى نفهميده، و

/ 140