و اگر فرضا گفته شود كه از روايت استفاده مىشود كه رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جز علم چيزى به ارث نگذاشته است و امر ولايت و خلافت هم ارثى نيست و اگر خود رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مىفرمود (علىّ وارثى) استفاده نمىكرديم كه حضرت امير (عليه السلام) خليفه آن حضرت است. در اين صورت ناچاريم كه راجع به خلافت امير المؤمنين و ائمه (عليهم السلام) به نص متشبث شويم و بگوئيم كه رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) امير المؤمنين (عليه السلام) را به خلافت منصوب كرده است و همين مطلب را نسبت به ولايت فقيه مىگوييم. چون بنا بر آن روايتى كه سابقا ذكر شد فقها از طرف رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به خلافت و حكومت منصوبند. به اين طريق بين اين روايت و رواياتى كه دلالت بر نصب دارد جمع مىكنيم.