اثبات ولايت فقيه از طريق نص - ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیه - نسخه متنی

سید روح اللّه موسوی خمینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 104

در بعضى موارد، اين حديث به جمله. ما تَرَكْناهُ صدقة. تذييل شده است كه جزء حديث نيست و روى جهت سياسى به حديث اضافه شده، چون اين حديث در فقه عامه هم مى‏باشد. نهايت چيزى كه در اينجا مى‏توان گفت اينست كه با احتمال به اين كه اين جملات قرينه باشد ما نتوانيم تمسك به اطلاق جمله. العلماء ورثه الأنبياءِ. بنماييم و بگوئيم. كل ما كان للأنبياء للعلماء. ليكن اين طور نيست كه احتمال قرينه بودن اين جملات موجب شود كه بگوئيد روايت ظهور دارد در اين كه علماء فقط از علم انبياء ارث مى‏برند و بعد معارضه واقع شود بين اين روايت و رواياتى كه قبلا ذكر كرديم كه دلالت بر مطلب ما داشت و اين روايت آن مطالب را هدم كند. چنين چيزى از اين روايت استفاده نمى‏شود.

اثبات ولايت فقيه از طريق نص

و اگر فرضا گفته شود كه از روايت استفاده مى‏شود كه رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جز علم چيزى به ارث نگذاشته است و امر ولايت و خلافت هم ارثى نيست و اگر خود رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مى‏فرمود (علىّ وارثى) استفاده نمى‏كرديم كه حضرت امير (عليه السلام) خليفه آن حضرت است. در اين صورت ناچاريم كه راجع به خلافت امير المؤمنين و ائمه (عليهم السلام) به نص متشبث شويم و بگوئيم كه رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) امير المؤمنين (عليه السلام) را به خلافت منصوب كرده است و همين مطلب را نسبت به ولايت فقيه مى‏گوييم. چون بنا بر آن روايتى كه سابقا ذكر شد فقها از طرف رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به خلافت و حكومت منصوبند. به اين طريق بين اين روايت و رواياتى كه دلالت بر نصب دارد جمع مى‏كنيم.

/ 140