زندگانی ثامن الائمه حضرت علی ابن موسی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی ثامن الائمه حضرت علی ابن موسی (ع) - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عوامل متعددى در پديدآوردن اين خطر نقش داشتند:
اوّلاً: دور نگه داشتن متفكران از مسائل و مشكلات سياسى.

ثانياً: ازدياد نافرمانى هاى سياسى و جنگهاى داخلى كه طبعاً امّت رابه نگرانى فكرى بيشتر مى كشانيد.

ثالثاً: وجود جريانهاى ناآشنا كه هدف آنها تباه كردن فرهنگ جامعه و مبارزه با اسلام به نام اسلام بود.

اين امر از طريق حركتهاى سياسى مرتبط با كفّار تغذيه مى شد.

در دوران خلافت مأمون، اين اضطراب فكرى به اوج خود رسيدوهمين مسأله موجب شد تا امام رضاعليه السلام عهده دار برخورد با آن شود.

انتقال آن حضرت به پايتخت ديار اسلام و پذيرفتن ولايتعهدى مأمون، باعث شد كه وى در متن برخوردهاى فكرى قرار بگيرد.

امام رضا با ارباب ملل ومذاهب گوناگون، مناظره هاى بسيارى ترتيب داد.

اين مناظره ها توسّط علماى بزرگوار ما، همچون شيخ صدوق رحمه الله،در كتابهاى مستقلى مثل عيون اخبار الرضا به رشته تحرير درآمده است.

هنگامى كه در سخنان و دلايل امام رضا در مقابل مخالفان دقيق مى شويم، آنها را بسيار علمى و عميق مى يابيم.

اين خصوصيات خودبيانگر سطح فرهنگى روزگار آن حضرت است، زيرا ائمه عليهم السلام نيز همچون پيامبران عليهم السلام متناسب با عقول مردم و در حدّ افكار و انديشه هاى آنان، باآنها سخن مى گفتند.

همچنين از تأمل در سخنان آن حضرت در مى يابيم كه وى در صددبرخورد با تشكيكها و ترديدهايى بوده كه از سوى دشمنان، بويژه جنبه عقلانى احكام آن، انتشار مى يافته است.

از همين روست كه احاديث بسيارى از امام رضا در خصوص علل وفلسفه شرايع و حكمتهايى كه درپس احكام دينى نهفته، نقل شده است.

دسته اى ديگر از سخنان درخشان آن حضرت به امور مربوط به زندگى اختصاص دارد.

رساله طبى آن حضرت موسوم به "طب الرضا" جزوهمين دسته است.

يكى از ويژگيهاى حيات علمى امام رضا آن است كه سخنان آن حضرت در تمام محافل اسلامى مورد قبول واقع مى شد.

به نظر نگارنده حتّى ورودامام عليه السلام به شهر نيشابور، يكى از پايتختهاى علمى جهان اسلام در آن روزگار، نمودار توجّه و اهتمام علماى اسلام به احاديث امام رضامى تواند باشد.

اجازه دهيد به اين ماجراى شگفت انگيز گوش بسپاريم:
امام رضاعليه السلام در سفر خود كه منجر به شهادت او شد، به نيشابور قدم نهاد.

او در كجاوه اى كه بر استرى سياه و سپيد قرار داشت و ركابى از نقره خالص بر آن بود، نشسته بود.

دو تن از پيشوايان و حافظان احاديث نبوّى، ابوزرعه و محمّد بن اسلم طوسى، كه خدايشان رحمت كند، دربازار با آن حضرت برخورد كردند و گفتند:
اى سرور فرزند سروران، اى امام فرزند امامان، اى از تبار طاهره رضيه، اى چكيده پاك نبوّى! به حق پدران پاك و اجداد بزرگوارت،سيماى مبارك و خجسته ات را به ما بنمايان و حديثى از پدرانت و ازجدّت )رسول خداصلى الله عليه وآله( براى ما روايت كن.

امام فرمود تا استر را نگه دارند.

سايبان را كنار زد و چشمان مسلمانان به ديدن رخسار مبارك و خجسته اش روشن گرديد.

دو سر گيسوان اوهمچون گيسوان رسول خدا صلى الله عليه وآله بود.

مردم از هر صنف و طبقه اى بر پاى ايستاده بودند.

عدّه اى فرياد مى زدند و گروهى مى گريستند و دسته اى جامه چاك مى زدند و برخى چهره در خاك مى ماليدند.

گروهى پيش مى آمدند تا افسار استر او را به دست گيرند وعدّه اى هم به طرف كجاوه گردن مى كشيدند.

روز به نيمه رسيده بود.

سيل اشك جارى شد و صداهافروخوابيد و پيشوايان و قاضيان بانگ برآوردند:
"اى جماعت بشنويد و به ياد بسپريد و با آزردن عترت رسول خداصلى الله عليه وآله، او را ميازاريد و خاموش باشيد".

/ 28