بیشترلیست موضوعات هدايتگران راه نور - زندگانى ثامن الائمّه حضرت على بن موسى عليه السلام پيشگفتار مولود فرخنده اخلاق و فضايل امام هشتم راه خدا شجره طيبه خوى افق هاى علم امام دوران امامت و رنجها امام رضا و مبارزه با فساد مأمون در انديشه تقرّب به امام امام در ميدان مبارزه سخنان تابناك امام توضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين بود كه ابرهاى طوفان زاى فتنه در آسمان امّت اسلام گرد آمدندومرگ زودرس هارون در خراسان، پيش از آنكه اوضاع كشور سروسامان يابد، زودتر از انتظار آتش فتنه را برافروخت.همراهى نمودن و نزديك بودن مأمون با پدرش كه به اشاره فضل بن سهل تحقيق مى يافت نقش بارزى در فتنه ياد شده داشت.امين، چه بسا به اشاره برخى از فرماندهان عبّاسى خود فوراً مأمون را خلع وپسرش را به عنوان وليعهد تعيين كرد.طبيعى بود كه اين عزل و نصب از سوى مأمون، مردود شمرده شود.خوددارى مأمون، امين را واداشت كه برخى از فرماندهان خود را براى دستگيرى مأمون روانه سازد تا وى را دست بسته به محضرش آورند.برخى از سران سپاه مأمون، بويژه ايرانيان، مأمون را به سرپيچى ازامين تشويق مى كردند.مأمون نيز سخنان آنان را پذيرفت و در نتيجه ميان دو برادر جنگى درگرفت كه سرانجام به خلع امين از مقام خلافت و به قدرت رسيدن مأمون انجاميد.اين جنگ، نخستين نبرد ميان عبّاسيّان بود كه از بدترين جنگهاى داخلى مسلمانان به شمار مى آيد.اين جنگ اعتماد مردم را به نظام سياسى حاكم بر آنها متزلزل كرد و مخالفان را بر انقلاب و شورش عليه اين نظام تشويق كرد.در همين برهه است كه مى بينيم در گوشه اى از كشورمردم انقلاب كرده و حاكم را خلع مى كنند و با يكى از علويّان دست بيعت مى دهند.مهم ترين و بزرگ ترين اين انقلابها جنبش ابوالسرايا در كوفه بود كه از سوى كسى به نام السرى بن منصور رهبرى مى شد.وى پرچم زعامت رابراى يكى از فرزندان امام حسن مجتبى به نام محمّد بن ابراهيم بن اسماعيل به اهتزاز در آورده بود.اين انقلاب فراگير شد و شعاع آن تا كوفه و واسط و بصره و حجازويمن امتداد يافت.سپاهيان بنى عبّاس به رويارويى با اين انقلاب پرداختند.نبردهاى سخت و خونينى در گرفت و سرانجام عبّاسيّان با حيله و نيرنگ توانستند آتش اين انقلاب را فروبنشانند.(40)در مكّه، محمّد فرزند امام جعفر صادق عليه السلام قيام كرد، برخى با وى به نام خليفه بيعت كردند و او را اميرالمؤمنين خواندند.انقلابهاى ديگرى هم در شام و مغرب روى داد كه خود نشانگر تزلزل اوضاع بود تا آنجا كه مردم به مأمون بيعت نمى كردند،تا او پس ازجنگهاى متعدد كه موجب كشتار صدها هزار مسلمان گرديد پايه هاى حكومت خود را محكم نموده به بغداد بازگشت.چنانكه پيشتر هم گفتيم ويژگى عصر مأمون رشد جريانهاى فكرى بيگانه اى بود كه به هدف متزلزل كردن نظام فرهنگى امّت، در جامعه رواج مى يافت.اين امر نتيجه طبيعى نهضت "ترجمه" بود كه عبّاسيّان بدون هيچ آگاهى و بينشى، به ترويج آن مى پرداختند.همچنين فرماندهان سپاه كه ركن اصلى نظام بودند، هيچ اعتمادى به نظام مأمون نداشتند.هرثمة بن حازم، يكى از رهبران سپاه، خطاب به مأمون مى گويد: "اى امير المؤمنين آنكه دروغت مى گويد هرگز خير تو رانمى خواهد و آنكه به تو راست مى گويد هرگز خيانتت نمى كند.فرماندهان را جرأت خلع مده كه تو را خلع مى كنند و آنان را به نقض پيمان سوق مده كه پيمان و بيعت تو را خواهند شكست.(41)شايد بتوان به تمام اينها، حالت گستاخى و ريخت وپاشى را كه ميان دولتمردان و افراد نزديك به دستگاه آنها شايع و حاكم بود، نيز افزود.نظام خود براى سرگرم ساختن دولتمردان از توجّه و پرداختن به حقايق تلخى كه مسلمانان در آن به سرمى بردند، بدين حالت دامن مى زد.اگر تاديروز خاندان برمك، شهسواران اين ميدان بودند، اينك خاندان سهل جاى آنان را گرفته اند و آنچه برخى مؤرّخان در باره ازدواج خليفه باپوران و اسراف و تبذيرهايى كه در اين ميانه به انجام رسيده بود،مى گويند خود بر اين نكته گواهى مى دهد.
امام رضا و مبارزه با فساد
هنگامى كه در سوره هود يا ديگر سوره هاى قرآنى كه داستان رسالت پيامبران سلف را بازگو مى كند مى انديشيم، در مى يابيم كه تمام پيامبران در مقابل فساد وبويژه فسادى كه در ميان قومشان شيوع داشت، به مبارزه برخاستند.آنان هر فساد سياسى يا اجتماعى يا اقتصادى و يا فكرى رامنتهى به گمراهى و شرك وكفر قلمداد مى كردند و از همين رو خدا را به ياد مردم مى آوردند و آنها را از عذاب خداوند در دنيا و عقابش در آخرت بيم مى دادند، زيرا اين شيوه، راه اصلاح انسان و بازداشت او از ارتكاب هرگونه جرم و فساد است.