سیر تاریخی حج در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیر تاریخی حج در قرآن - نسخه متنی

ناصر شکریان امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يکي از اعمال حج در جاهليت، سعي ميان کوههاي صفا و مروه بود، ولي در بالاي اين دو کوه، دو بت به نام هاي اساف و نائله نصب بود که آنها به هنگام سعي، براي اين دو بت احترام قائل مي شدند. مسلمانان به خاطر سابقه اين موضوع، کراهت داشتند در ايام حج سعي ميان صفا و مروه کنند و تصور مي کردند اين يک عمل جاهلي است. خداوند با نزول اين آيه، آن تصوّرات را مردود دانست و سعي ميان صفا و مروه را يکي از شعائر دين مطرح کرد; چنان که معاوية بن عمار از امام صادق(عليه السلام)روايت کرده که آن حضرت در ضمن حديثي طولاني فرمود:

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ کَانُوا يَظُنُّونَ أَنَّ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ شَيْءٌ صَنَعَهُ الْمُشْرِکُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ { ...إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ...} .(1)

از عادات ديگر جاهليت در مراسم حج، طواف در حال برهنگي است. آنان معتقد بودند که تأمين لباس احرام در اختيار قريش قرار دارد و اگر کسي جامه احرام تهيه نمي کرد، مي بايست برهنه طواف کند و طواف با لباس و پارچه اي که از خارج حرم باشد را باطل مي دانستند، چنان که مرحوم فيض از امام صادق(عليه السلام) در اين باره روايت آورده که آن حضرت فرمود:

و کان سنة من العرب في الحج أنّه من دخل مکة و طاف بالبيت في ثيابه لم يحل له إمساکها و کانوا يتصدقون بها و لا يلبسونها بعد الطواف فکان من وافي مکة يستعير ثوبا و يطوف فيه ثم يرده و من لم يجد عارية اکتري ثياباً و من لم يجد عارية و لا کري و لم يکن له إلاّ ثوب واحد طاف بالبيت عرياناً فجائت امرأة من العرب وسيمة جميلة فطلبت ثوبا عارية أو کري فلم تجده فقالوا لها إن طفت في ثيابک احتجت أن تتصدقي بها فقالت و کيف أتصدق و ليس لي غيرها فطافت بالبيت عريانة و أشرف لها الناس .(2)

بعضي از مفسران، اين عادت زشت جاهليت را در ذيل آيه: { وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَي اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ}(3) ذکر کرده اند و مراد از فحشا يا يکي از مصاديق آن را، همين عمل قبيح جاهلي دانسته اند.(4)

عادت ديگرِ آنها در مراسم حج اين بود که مي گفتند: هرکس از خارج حرم براي زيارت خانه خدا بيايد، نمي تواند از غذاي حل استفاده کند،(5) بلکه بايد از غذاي اهل حرم استفاده

1 . نورالثقلين، ج1، صص146 و 148 و درالمنثور، ج1، صص384 تا 389

2 . صافي، ج2، ص319

3 . اعراف : 28

4 . صافي، ج2، ص187 ; مجمع البيان، ج2، صص410 و 413 ; درالمنثور، ج3، صص436 و 437

5 . ابن اثير، ج1، ص290

/ 16