گفتار يكم : شرايط بين المللى و انقلاب اسلامى
سعيد تائب(1) * مؤلفه هاى قدرت برون مرزى ايران در دهه چهل و پنجاه شمسى، با كدام عناوين قابل توضيح است و اصولا جايگاه ايران در نظام دوقطبى را چگونه بايد بررسى نمود؟ طبعاً اين بررسى مدخلى در جهت شناسايى زمينه هاى بين المللى پيروزى انقلاب اسلامى خواهد بود. * درباره مؤلفه هاى قدرت برون مرزى ايران، به عنوان يك كشور يا حكومت، بايد ابتدا ايران را به مثابه جزئى از نظام بين الملل در نظر گرفت و سپس مؤلفه هاى قدرت در آن نظام را مورد ارزيابى قرار داد. درك چگونگى شكل گيرى اين نظام، در درك وضعيت ايران پس از جنگ جهانى دوم و در دهه هاى چهل و پنجاه شمسى بسيار مهم است. در نظام دو قطبى بعد از جنگ جهانى دوم، امريكا و شوروى رهبران دو قطب گرديدند و سياست ها و خواسته هاى خود را بر ديگر كشورها تحميل نمودند. پيروزى و موفقيت اين دو كشور، خصوصاً امريكا معلول اشتباهات و كاستى هاى استراتژيك (راهبردى) انگلستان و ديگر كشورهاى اروپايى و حتى شوروى بود. بررسى وضعيت اقتصاد سياسى جهان در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم نشان مى دهد كه انگلستان در رهبرى جهان سرمايه دارى دچار يك اشتباه استراتژيك مى شود. در واقع، درك نادرست دولتمردان و صاحبان قدرت سياسى و اقتصادى جهان در آن زمان، در اين بود كه توسعه و رشد روابط توليد اقتصادى كشورهاى صنعتى را در تعارض با رشد روابط صنعتى و سرمايه دارى در كشورهاى ديگر مى ديدند. آن ها، خصوصاً انگلستان، به ديگر كشورهاى جهان ـ كه بعدها جهان1. دكتراى اقتصاد بين الملل، پژوهشگر دفتر مطالعات سياسى وزارت خارجه.