مقدمه مؤلف - اخلاق اسلامی در نهج البلاغه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق اسلامی در نهج البلاغه - جلد 1

ناصر مکارم شیرازی؛ بازنویسی: اکبرخادم الذاکرین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه مؤلف

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و الصلاه و السلام على خير خلقه محمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين سيما بن عمه و وصيه اسدالله الغالب على بن ابيطالب و لعنه الله على اعدائهم اجمعين الى قيام يوم الدين.

سپاس خالقى را كه به مخلوقاتش لباس وجود پوشانيد، و انسان را از ميان آنها با اين كه به مقتضاى 'خلق الانسان ضعيفا' [ سوره نساء، آيه 28. ] در نهايت ضعف بود، اشرف موجودات و گل سر سبد دستگاه آفرينش قرار داد و در كتاب تشريعش تقوى را ملاك برترى و كرامت او معرفى نمود 'ان اكرمكم عند الله اتقيكم' [ سوره حجرات، آيه 13. ] و با فرمان 'اتقوا' امر كرد كه آن را با قلم اراده از مرحله ذهنيت به مرحله عينيت رسانند و در متن صفحات كتاب تكوين بنگارند تا زمينه مصاحبت با حق جل و علا را فراهم نمايند كه 'ان الله مع المتقين' [ سوره بقره، آيه 194. ]

سپس خود را به اين وصف ستود 'هو اهل التقوى و اهل المغفره' [ سوره مدثر، آيه 56. ] و با

همين معيار پيامبرانش را از ميان مخلوقاتش برگزيد، بعد از آن كه ملبس به لباس تقوى بودند 'و لباس التقوى ذلك خير' [ سوره اعراف، آيه 26. ] و از ميان آنها پيامبر خاتم محمد بن عبدالله "ص" را به عنوان اسوه برگزيد 'لقد كان لكم فى رسول الله اسوه حسنه' [ سوره احزاب، آيه 21. ] و دگر بار با همين سنجش، سيره نبويه را با ولايت علويه استمرار بخشيد تا ارتباط عالم ملك و ملكوت منقطع نگردد و زمين و زمان از اسوه و حجت خالى نشود كه 'لو لا الحجه لساحت الارض باهلها'.

و شكر خداى را كه بهترين زاد را در اين سفر الهى كه روح سوار بر مركب جسمانى طى طريق مى كند تقوى قرار داد 'ان خير الزاد التقوى' [ سوره بقره، آيه 197. ] تا به غايت قصوى و آخرين مرحله، يعنى لقاى الله برسد 'يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه' [ سوره انشقاق، آيه 6. ] و بالاخره سند مالكيت بهشتش را هم به نام صاحبان اين زاد و توشه يعنى متقين ثبت و صادر نمود و فرمود: 'تلك الجنه التى نورثها من عبادنا من كان تقيا' [ سوره مريم، آيه 63. ] و چه جايگاه پر نعمتى كه خودش فرموده: 'و لنعم دار المتقين'. [ سوره نحل، آيه 30. ]

اينجانب از سابق علاقه عجيبى نسبت به خطبه متقين نهج البلاغه داشتم، به طورى كه هميشه در خاطرم اين خطبه بر تارك خطب نهج البلاغه مى درخشيد، و به نظرم در ميان سلسله خطبه هاى اين تالى تلو قرآن كه فرش كلام خالق و عرش كلام مخلوق است، خطبه متقين بارزترين گوهر اين سلسله در تهذيب نفوس و
تصفيه ارواح است. به همين جهت، تصميم گرفته بودم كه جزوه اى مشتمل بر جامع گفتار شارحين و ناظرين به كلام على "ع" در اين خطبه، مهيا كنم، و با همين انگيزه، در سفرى تبليغى رزمى كه به جبهه هاى نور عليه ظلمت داشتم، مقدارى از خطبه را در جمع ياران به بحث گذاشتم، و از آنجا كه علم وحشى و گريزان است و نياز به پاى بند كردن آن به كتابت دارد، [ از رسول گرامى روايت شده 'قيدوا العلم بالكتاب'، علم را با نوشتن در بند و قيد كنيد "كنز العمال، خبر 29332".- در شعرى منسوب به على "ع" است: 'كل علم ليس فى القر طاس ضاع كل حرف جاوز الاثنين ذاع'، هر علمى كه در كاغذ نباشد ضايع و هر حرفى كه از دو نفر تجاوز كنيد شايع مى شود. ] اقدام به نگارش آن مطالب مورد بحث نمودم، ولى متاسفانه موفق به تكميل آن نشدم و كار ناتمام ماند تا اينكه در ماه مبارك رمضان 1408 ه.ق حسن انتخاب استاد عزيز و بزرگوارم و محقق عظيم الشان حضرت آيه الله مكارم شيرازى "دام ظله الوارف" كه همين خطبه را براى درس نهج البلاغه برگزيده بودند انگيزه اين كار مهم شد، دامن همت به كمر زده و روزهاى ماه مبارك رمضان در جلسه درس ايشان در مدرسه امام اميرالمومنين، كه جمع كثيرى از طلاب و فضلاى حوزه علميه شركت داشتند، و حقا حوزه درس با بركتى بود، شركت كردم، و مطالب ايشان را كه آميخته با نكات بديع و تحليلهاى تازه فراوانى بود، جمع آورى نمودم.

سپس با مطالعه كتب و منابع مختلف در اين زمينه، "كه در فهرست منابع ذكر خواهد شد" نكات مهم و بحثهاى گوناگونى براى مزيد فايده بر آنها افزوده، و مجموع را به نظر ايشان رساندم، پس از بررسى اجمالى و تذكرات مختلف اصلاحى، امر به چاپ آن فرمودند.

اميدوارم اين نوشتار كه از درياى بيكران بيانات مولى اميرالمومنان على "ع" مايه مى گيرد براى تمام سالكان راه حق و پويندگان طريق تهذيب نفس، مفيد و موثر افتد.

/ 209