گستردگى و تنگى رزق
در آيات فوق آمده بود، كه: خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گستردهو براى هر كس بخواهد تنگ مى كند، اين تعبير كه در آيات فراوانى تكرار شده، ممكن است، اين توهم را ايجاد كند كه: نظام روزى، نظامى است كه: به كلى از دست انسان خارج است بنابراين اگر گروهى متنعم و گروه ديگرى محرومند، همه به خواست خدا است، و كارى از ما ساخته نيست، و اين مى تواند دستاويزى مناسب براى كسانى باشد كه اصل مذهب را زير سئوال مى برند، و آن را مولود حركتها و طرحهاى استعمارى مى پندارند!
ولى اگر در همان آيات و روايات اسلامى دقت كنيم، و در عوامل تنگى و گستردگى روزى بينديشيم، تفسير اين آيات و اسرار اين مطلب كاملا روشن و سمپاشيها برچيده مى شود. كرارا گفته شده كه: تعبير 'مشيت الهى' مفهومش اراده بى حساب و كتاب نيست، بلكه اراده اى است، آميخته با حكمت.
حكمت خدا ايجاب مى كند كه: هر كس تلاش و كوشش و فداكارى بيشترى داشته باشد، روزيش را گسترده تر گرداند،: 'و ان ليس للانسان الا ما سعى' [ سوره نجم آيه: 39. ] "انسان بهره اى جز نتيجه تلاش و كوشش خود ندارد" 'و كل نفس بما كسبت رهينه' [ سوره مدثر آيه: 38. ]' "هر انسانى در گرو اعمال و كوششهاى خويش است".
هر كس تقوا پيشه كند خداوند گشايشى به كار او مى دهد، و از آنجا كه انتظار ندارد روزيش مى بخشد، 'و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب' [ سوره طلاق آيه: 2. ]
آرى تقوا موجب حاكميت عدالت اجتماعى، و عدالت اجتماعى سبب گسترش روزيها است.
اين بحث را نيز با حديثى از على "ع" به پايان مى رسانيم كه فرمود: 'ان الاشياء لما ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنتجا بينهما الفقر' [ وسائل الشيعه جلد 12/ 38. ] "هنگامى كه "در آغاز" موجودات با هم ازدواج كردند، تنبلى و ناتوانى هم با هم عقد زوجيت بستند، پس فرزندى از آنها متولد شد بنام فقر".
مرحوم الهى در ذيل اين فراز "فقسم بينهم معايشهم و وضعهم من الدنيا مواضعهم" گويد:
بناى عدل را ستوار بنهاد
چو خوش گفت آن سخن سنج حقيقت
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
چو خوش ترتيبى آن نظم آفرين داد
كيانى نظم امكان بى كم و كاست
ز تاثير سبب و آن گه مسبب
مقامات خلائق شد مرتب
به هر كس هر چه لايق بود آن داد
زايزد بر روانش باد رحمت
كه هر چيزى بجاى خويش نيكوست
كه بر حسن نظامش آفرين باد
چو طبق علم ربانى بياراست
مقامات خلائق شد مرتب
مقامات خلائق شد مرتب