از يكي از بزرگان و حكما نقل ميكنند كه از او سؤال شد: ما بال انقراض دولة ساسان؟ چه شد كه حكومت ساسانيان با آن عظمتي كه داشت, در ايران شكست خورد؟ آن حكيم پاسخ داد: «لأنهم استعملوا أصاغر العمّال علي اعاظم الأعمال فلميخرجوا من عهدتها و استعملوا أعاظم العمّال علي اصاغر الأعمال فلميعتنوا عليها» ـ دليل شكست ساسانيان اين است كه كارهاي بزرگ را بدست افراد كوچك و بيتجربه و كمشخصيت سپردند و آنها از عهده چنان كارهاي بزرگي برنيامدند(زيرا تجربه نداشتند, و مديريتشان ضعيف بود) و آدمهاي بزرگ و باشخصيت را سرِ كارهاي كوچك و كمارزش واداشتند, و لذا آنها هم اعتنا نكردند. بنابراين كارهاي بزرگ و كارهاي كوچك زمين ماندند و حكومت از هم پاشيد. «فعاد وفاقهم الي الشتات و نظامهم الي البتات» ـ كار را به غير اهلش دادن سبب شد كه وحدت كلمه و هماهنگي آنان مبدّل به تفرقه و اختلاف شد و نظام اجتماعيشان بهم خورد و از هم پاشيد.
تعهّد و تخصص
حضرت علي عليهالسلام در عهدنامه خود به مالكاشتر مينويسد: ثم انظر فى امور عمّالك ... و توخّ منهم اهل التجربة و الحياء من اهل البيوتات الصالحة و القدم فى الاسلام المتقدمة ...» اي مالك! در امور افرادي كه به كارهاي حسّاس ميگماري(مانند استانداران, فرمانداران, قضات و ...) دقّت كن و از آنان افرادي را انتخاب كن كه اهل تجربه و كاركشته باشند و آدمهاي باحيا و بزرگمنش باشند و مواظب باش كه بايد از خانوادههائي انتخاب كني كه صالح و نيكوكارند و در اسلام سابقه و قِدمت دارند. اي مسؤولين و دستاندكاران! به اين سخن بزرگ علي«ع» با دقّت گوش فرادهيد و آنها را نهتنها بخوانيد بلكه به مرحله اجرا بگذاريد تا به سرنوشت ساسانيان دچار نشويد! بنگريد! امام عليهالسلام هم تجربه را ملاك قرار ميدهند و هم سابقه اسلام داشتن و تعهّد را. در انتخاب كارمندان بويژه آنها كه در رأس امور قرار ميگيرند و پستهاي كليدي به آنها سپرده ميشود، بايد تعارف و روابط را كنار بگذاريد و انسانهائي باتجربه, بااستعداد, مدير و متعهّد را انتخاب كنيد.