در اينجا مناسب ميبينم تذكري به جوانان پرشور و علاقهمند به انقلاب در دانشگاهها, وزارتخانهها و كارخانههاي كشور بدهم: شما كه انجمنهاي اسلامي تشكيل دادهايد و ميخواهيد مراكزي كه در آنها كارميكنيد, بر اصول اسلام بگردد, به شما توصيه ميكنم كه فقط حق را مورد توجه خود قرار دهيد و در كار افرادي كه با آنها سروكار داريد خدشه نكنيد. حزباللهي بودن تنها فايدهاي ندارد, تخصص و مديريت خيلي مهم است. اگر چنانچه يك نفر متديّن سرِ كار باشد و نتواند اداره كند, فاجعه است. پس تنها روي تعهّد پافشاري نكنيد چراكه تعهّد بايد باتجربه و كاركشتگي و استعداد, هماهنگ باشد. ضمناً آن افرادي كه در گذشته بيتفاوت بودهاند ولي امروز واقعاً علاقهمند به انقلاب هستند و ميخواهند خدمت كنند, اينها را از صحنه كنار نزنيد, ما امروز نياز فراوان به نيروي متخصّص ماهر داريم. بچهها در دانشگاه اينقدر بياحترامي به استادان دانشگاه نكنند, ما در رشتههاي مختلف نياز به استاداني داريم كه در سطح علمي بالائي باشند. استادان دانشگاهها را براي يك سابقه كوچك يا يك نقطهضعفي كه در پروندههاشان است از دانشگاه نرانيد, آيا ميخواهيد استاد متخصص از آمريكا بياوريم كه هم متخصص است و هم جاسوس؟ آيا بهتر نيست از متخصّصين و كارشناسان كشور خودمان استفاده شود؟! در هر صورت بايد با دقت سبك و سنگين كنيم و اوضاع را بسنجيم, ما كه بدون شك نياز به استادان ماهر در رشتههاي گوناگون دانشگاه داريم بنابراين اگر متخصصي 60% ـمثلاً ـ اسلامي است, بهتر است از يك كارشناس آمريكائي يا انگليسي وو... بنابراين, مصلحتها را در نظر بگيريد و اينقدر به افراد كاردان و باسواد پشت نكنيد, اگر كسي در رشته خودش خيانت نكند و وظيفهشناس باشد كافي است. ولي اگر يك نفر متعهد و حزباللهي باشد ولي كاردان نباشد, كشور را بهسوي سقوط سوق ميدهد. ببينيد حضرت علي«ع» به اصحابش در وقتي كه قدرت در دست آن بزرگوار است ميفرمايد: انتظار بكشيد روزگاري سخت كه شكست بخوريد و وحدت و انسجامتان از بين برود! چرا؟ براي اينكه كوچكها و بيتجربهها و بيشخصيتها بر سرِ كار ميآيند. بنابراين ما نبايد بهدست خودمان افراد بيشخصيت و بيتجربه را بر سر كار بگماريم كه خداي نخواسته وحدتمان از بين برود.