حج در كلام رهبر(8)
واجب حج حقيقتاً يك واجب بي نظيري است. شبيه حج، ما در همه تعاليم اسلامي نداريم. حج وضع مخصوصي دارد و جنبه معنوي در آن فوق العاده است. مثلاً يك نماز را اگر شما ملاحظه كنيد، چند دقيقه ذكر خدا است. اما حج از آغاز شروع اعمال تا آخر، تمام اين چند روز چه در داخل خانه خدا و مسعاي شريف و چه در عرفات و مشعر و مني و اعمال گوناگون و طواف هاي مختلف و نشست و برخاست ها در افاضه از نقطه اي به نقطه ديگر، همه جا ذكر خداست. اين جنبه معنوي يعني ذكر الهي در حج يك قلم بسيار درشت است، از آن طرف جنبه دنيايي و مربوط به زندگي در حج بي نظير است. حجّ يك واجبي است كه فقط مربوط به يك ملت و يك فرد نيست. مربوط به دنياي اسلام است. خداوند متعال معين فرموده است و همه را دعوت كرده است به يك نقطه و در يك زمان «ايام معلومات». در حالي كه مي شد همه در اين نقطه جمع بشوند ولي در طول سال و نه در يك زمان معين ولي خداوند فرموده كه همه بايد در يك زمان معيّن جمع شوند. بايد به اين نكته اهتمام بيشتري بشود كه خداي متعال فقط اراده نفرمود كه همه در مكه، منا و مشعر و عرفات جمع بشوند. چون اگر حركت مردم به اين مناطق اصل قضايا بود مي شد همه را در طول زمان، در طول سال آنجا جمع كند. اين كه همه را در يك روز و در يك مجموعه از روزها در آنجا جمع مي كند براي چيست؟ اين آن نكته اساسي و مهم است.بديهي است كه اين براي آن است كه آحاد مسلمانان خود را در كنار يكديگر بيابند. يعني ملت ها احساس وحدت و جماعت و احساس عظمت و شعوب كنند. اگر اين احساس مورد توجه نبود، اين ايام معلومات و معدودات لازم نبود كه در حج مقرر شود. وقتي كه امت اسلام و هر ملتي از ملت هاي مسلمان، كساني از خود را در يك روز به يك نقطه مي فرستند تا مدتي با هم اجتماع كنند، اين اجتماع براي چيست؟ اين چيزهايي است كه به تعبير امام صادق ـ عليه السلام ـ : «يعرف هذا و اشباهه من كتاب الله» اينها را بايد هر مسلماني از مفاهيم قرآني اسلام بداند. خداوند متعال از همه ملت ها يك جماعتي را دعوت مي كند و مي گويد بياييد در اين ايام دور هم و با هم باشيد. همه با هم حركت كنيد1 و همه با هم افاضه و طواف كنيد. اين اجتماع براي چيست؟ مردم دنيا همه با هم جمع بشوند كه همينطور ساكت به صورت هم نگاه كنند و برگردند؟! جمع شوند كه اختلافات خود را مطرح كنند؟ اين جمع شدن ملت ها در يك نقطه آن هم در يك نقطه مقدس فقط يك فايده و يك معنا مي تواند داشته باشد و آن اين است كه جمع شوند دور هم تا درباره سرنوشت امت اسلامي به حيث «امت»، فكر كنند تا در اين مجمع يك قدم خوب برداشته شود و يك كاري براي آنها بشود.حالا اگر ملت هاي اسلامي پيشرفته بشوند ـ كه اميدواريم آن روز برسد ـ وقتي در حج جمع شدند و در خلال اين كنگره مردمي عظيم، از برگزيدگان ملت ها يك مجلس مفصل چند هزار نفري در آنجا درست بشود و مصوباتي داشه باشند، و آن مصوبات در همان حج به تصويب آحاد حجاج كشورهاي مسلمان برسد و بعد به دولت ها و ملت ها ابلاغ شود، اين بهترين شكل تجمع عظيم حج است كه متأسفانه امروز عملي نيست; زيرا ملت ها هنوز آنقدر در اين زمينه پيش نرفته اند و بخصوص اين كه دولت ها هم به آنها كمكي نمي كنند، اما تا وقتي كه آنچنان تصميم گيري عملي در موسم حج امكان ندارد، كار واجب در آنجا چيست؟ كار واجب اين است كه ملت ها هر جور كه بتوانند نسبت به مصالح دنياي اسلام دلبستگي نشان بدهند و بر وحدت بين خود تأكيد كنند و نسبت به دشمنان دنياي اسلام اظهار برائت كنند. اين كمترين چيزي است كه در حجي كه اسلام معين كرده است مي شود انجام داد و متوقع بود.برائت را كه ما از بيرون نياورده ايم وارد حج كنيم. برائت جزء حج و روح حج و معناي واقعي اين اجتماع عظيم است.1ـ ثمّ أفيضوا من حيث أفاض الناس... همه با هم حركت كنيد.