علامه مي فرمايند: مراد از امنيت در آيه: «و من دخله كان آمناً» ، امنيت تشريعي است نه تكويني; زيرا جنگ ها، كشتارها و نا امني هاي بي شماري در تاريخ كعبه اتفاق افتاده است. بدين جهت آيه نمي تواند ناظر به امنيت تكويني باشد و اگر امنيتي هست در سايه مراعات قوانين شريعت توسط مردم است نه به جهت امن تكويني. نقد نظريه فوق اين نظريه را نمي توان پذيرفت. زيرا قرآن كريم در سوره قريش مي فرمايد: «الذي اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف»15 اين آيه ناظر به امن تكويني است چرا كه مردم مكه در گرسنگي بسر مي بردند و به لطف الهي از گرسنگي و فقر اقتصادي نجات پيدا كردند و با اين كه منطقه مكه محل كشاورزي و دامداري و صنعت نيست، ولي نعمت هاي فراوان در آنجا هست. البته ممكن است خداي سبحان اين آيت (امنيت) را در مقطعي از زمان از ميان بردارد ولي اصل امنيت تكويني است.حاصل اين كه گرچه وجود مبارك خليل الرحمن ـ عليه السلام ـ دعا كرد و آنگاه ذات اقدس اله فرمود: «او لم يروا انا جعلنا حرماً آمِناً»16، اما معنايش اين نيست كه هر كسي بتواند آزادانه با ميل خود در آن مكان رفتار كند; زيرا در جاي ديگري مي فرمايد: «وَ ضرب اللّه مثلاً قرية كانت آمنةً مطمئنةً يأتيها رزقُها رَغَداً مِن كلّ مكان فكفرت بانعم اللّه فاذا قها اللّه لباس الجوع و الخوف بما كانو يصنعون»17; يعني با اين كه در امنيت بودند، اما به علّت كفران نعمت، اوضاع برگشت و فراواني روزي آنها از ميان رفت و گرسنگي جايگزين آن شد.18 پس چنين نيست اگر ذات اقدس اله سرزميني را مأمن قرار دهد و اهل آن منطقه سركشي و كفران نعمت كنند، باز خداوند نعمتش را حفظ كند و همان امنيت را استمرار بخشد. چنانكه در جاي ديگري مي فرمايد:«لو ان اهل القري آمنوا واتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الأرض ولكن كذَّبُوا فاخذناهم بما كانوا يكسِبُون»19; يعني اگر اهل آبادي بطور كلي هر منطقه اي را شامل مي شود ـ اهل ايمان و تقوا بودند، بركات آسمان و زمين را بر آنها گشوده و سرازير مي كنيم ولي آنها تكذيب كردند و ما نيز آنها را در اثر كردار بدشان مؤاخذه كرديم» پس هر دو ـ نزول بركات و بلا ـ تكويني است.البته گاهي ممكن است ذات اقدس اله مهلت بدهد و سپس بگيرد.معناي امن اين نيست كه در آنجا كشتار نمي شود، بلكه خداوند آنجا را براساس لطف خاص خود مأمن قرار داده است ولي اگر مردم آنجا بيراهه رفتند، خداوند آنها را مي گيرد; زيرا: «ولايحسبن الذين كفروا انما نملي لهم خير لانفسهم» والبته ممكن است حكومتي در غير مكه بتواند ساليان متمادي بطور ظالمانه حكمراني كند، اما در سرزمين مكه چنين نيست. پس اين گونه نيست كه سرزمين مكه هيچ گونه امن تكويني نداشته باشد و امنيت آن به خصوص تشريع برگردد.به عبارت ديگر: سرزمين مكه مثل بهشت نيست كه هيچ خلافي در آن واقع نشود: «لالغوٌ فيها ولاتأثيمٌ»20 بلكه احكام دنيا را دارد ليكن اين سرزمين با مكان هاي ديگر متفاوت است و شاهدش اين آيه است: «و من يرد فيه بالحاد بظلم نذقه من عذاب اليم»21; يعني هركس از روي كفر و ظلم، قصد آن خانه را كند، او را از عذابي دردناك مي چشانيم. البته در جاهاي ديگر نيز خداوند ستمگران را مي گيرد (وَلاتحسبنّ اللّه غافِلاً عمّا يعمل الظّالمون).22 اما اخذ فوري و پايان بخشيدن سريع به حيات ظالم، ويژه بلد امين و سرزمين مكه است.بنابراين دعاي حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ مبني بر درخواست امنيت و روزي براي مكه و ساكنان آن، جامع بين تكوين و تشريع است: «و اذ قال ابراهيم ربّ اجعل هذا بلداً آمنا، وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم باللّه و اليوم الآخر قال و من كفر فَأمَتّعُهُ قليلاً ثم اضطره الي عذاب النار و بـئس الـمـصـيـر»;23 يعني خدايا! اين شهر را مأمن قرار ده و ساكنان آن را از ميوه ها برخوردار فرما. البته اين دعا براي مؤمنان است، از اين رو بلافاصله فرمود: آن كسي كه اهل ايمان به خدا و روز رستاخيز باشد، نه اهل كفر. پس ما مكه را براي همه ساكنان آن، سرزمين پر بركت قرار داديم، اما مؤمن كسي است كه هم در دنيا و هم در آخرت حسنه دارد. البته ممكن است كافران به بركت مؤمنان چند روزي از نعمت مكّه برخوردار شوند اما پايان كارشان گرفتاري به عذاب الهي است.شاهد ديگر در سوره انفال است: «واذكروا اذ انتم قليلٌ مستضعفون في الأرض تخافون ان يتخطّفكم الناس فَاويكُمْ وأيّدكُم بنصره و رَزَقَكُم من الطيبات لعلكم تشكرون»;24 اختطاف و ربوده شدن، امر تكويني بود، پس امنيت مقابل آن نيز امر تكويني است.شاهد ديگر اين كه: مردم مكه به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي گفتند: «وقالوا اِنْ نَتَّبع الهدي معك نُتَخطَّفُ من ارضنا»25; يعني اگر به تو ايمان بياوريم، امنيت نداريم.قرآن در جواب مي فرمايد: «او لم نمكّن لهم حرماً آمناً يُجبي اليه ثمرات كل شي رزقاً من لَدُنّا ولكنّ اكثرَهُم لايعلمون»26; يعني ما دو خاصيت به سرزمين مكه داديم: 1 ـ وجود امنيت كه همه مردم حرمت حرم را حفظ مي كنند. 2 ـ بركت هاي مادي كه بهترين خوراكي ها و ميوه ها آنجا موجود است. در موراد ديگر يا هيچ كدام نيست يا يكي از اين دو مفقود است و بطور نادر طبق جريان عادي و اقليمي هر دو نعمت در مكاني يافت مي شود.لازم به يادآوري است سرزمين مكه به حسب ظاهر بايد فاقد امنيت باشد; زيرا از طرفي خوي مردم حجاز درندگي و غارت بود و از طرفي ديگر از علم و فرهنگ، كشاورزي و دامداري و صنعت بي بهره بودند و اصولاً مردم بي فرهنگ گرسنه غارتگر مي شوند ولي با اين همه، خداوند مي فرمايد: ما مكه را هم محلّ امن قرار داديم و هم داراي بركت، پس مردم مكه حق بهانه تراشي ندارند.