فضيلت واهميت تواضع - آداب و اخلاق اهل علم (10) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب و اخلاق اهل علم (10) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فضيلت واهميت تواضع

در سلسله ارزشها و خصلتهاى نيك آدمى , تواضع جايگاه ويژه اى دارد. اگراين صفت بر رفتارانسان پرتوافكند, بسيارى از فضايل ديگر خود به خود رخ مى نمايد.

ازاين روى , در منابع دينى كبر,از رذايل و در مقابل آن , تواضع , از فضايل به شمار آمده است . رسول اكرم مى فرمايد:

ان احبكم الى واقربكم من يوم القيامه مجلسا,احسنكم خلقا و اشدكم تواضعا, وان ابعدكم منى يوم القيامه الثرثارون و هم المستكبرون . [2]

همانا محبوبترين و نزديكترين كسان به من , در روز قيامت , نزد من خوش اخلاق ترين و متواضعترين افراداست و دورترين افراد به من در روز قيامت , مستكبران و خود بزرگ بينانند.

در منابع دينى ما آمده است كه : خداوند آن گاه كه بنده اى را دوست بدارد, تواضع وافتادگى به وى الهام مى نمايد:

ان الله اوحى الى : ان تواضعوا . [3]

خداوند متعال به من وحى كرد تا به شمااعلام كنم : تواضع را پيشه خود سازيد.

نشانه عبوديت انسان بايد در رفتار و برخوردهايش بروز كند.اعمال آدمى , جلوه اى از روحيات و آينه اى ازافكار وانديشه اوست .انسانى مى تواند به پايه اى از حقيقت عبوديت و بندگى دست يازد كه خود را قطره اى دراقيانوس بيكران هستى ببيند و عالم و موجودات آن را جوله و مظهر خداوند بداند. دراين جايگاه است كه به حلاوت و جوهره عبادت خويش خواهد رسيد چرا كه پرستش خداوند, يعنى عالى ترين و برترين اعمال , جز در پرتوافتادگى و خاكسارى در پيشگاه الهى پذيرفته نيست .

افتادگى آموزاگر طالب فيضى
هرگز خورد آب , زمينى كه با بلنداست

رسول گرامى اسلام , به جمعى كه مشغول نماز و نيايش بودند فرمود:

...مالى لاارى عليكم حلاوه العباده ؟ قالوا: و ما حلاوه العباده ؟ قال :التواضع . [4]

چه شده است كه شيرينى و حقيقت عبادت را در شما نمى بينم ؟

گفتند: شيرينى عبادت چيست ؟ فرمود: تواضع !

دراين روايت , تواضع , نشانه بندگى و روح اعمال عبادى مومنان دانسته شده است . و در جاى ديگر,از تواضع , به عنوان علامت تشيع راستين و پيروان اميرالمومنين , عليه السلام , ياد شده ازامام عسكرى ( ع ) نقل شده است :

و من تواضع فى الدنيا لاخوانه فهو عندالله من الصديقين و من شيعه على بن ابى طالب . [5]

كسى كه با برادران دينى خود تواضع كند در نزد خداونداز صديقين محسوب مى شوداز شيعيان على بن ابى طالب است .

از باب اين كه هر چيزى را بايداز ضد آن شناخت , دراين راستا سخن رسول گرامى اسلام (ص ) را درباره تكبر, مطالعه مى كنيم :

[روزى آن حضرت , گروهى را ديدند كه در مكانى اجتماع كرده اند. پرسيدند: علت اين اجتماع شما چيست ؟

گفتند: ديوانه اى است كه باافعال و حركات خويش , مردم را متوجه خود ساخته است .

پيامبر(ص ) آنان را به سوى خود فرا خواند و فرمود:

مى خواهيد كه ديوانه واقعى را به شما معرفى كنم ؟

سپس فرمود: ديوانه واقعى كسى است كه با تكبر و غرور, راه مى رود و پيوسته به اين سوى و آن سوى خود نگاه مى كند. پهلوى خود را حركت مى دهد تا توجه مردم را به خود جلب كند و خود را در نظر آنان بزرگ جلوه دهد]. [6]

تكبر, نشانه ذلت و عدم تعادل روحى و روانى انسان به شمار مى رود و تواضع , علامت اعتدال روح و بلندى انديشه آدمى . هيچ چيز, به زيبندگى تواضع براندام روح بشر نيست .ازاين روى , خداوند آن راازاوصاف و ويژگيهاى پيامبرانش برشمرده است . على ( ع ) مى فرمايد:

..ولكنه سبحانه كره اليهم التكابر و رضى لهم التواضع فالصقوا بالارض خدودهم و عفروا فى التراب وجوههم و خفضوااجنحتهم للمومنين و كانوا قوما مستضعفين . [7]

ليكن خداى سبحان , تكبر را در بر آنان پيامبران ناپسند ديد و فروتنى و تواضع , را بر آنان پسنديد. پس پيامبران ,از روى تواضع گونه هاى خود را بر زمين چسبانيدند و چهره هاى خود را به خاك ماليدند و در برابر مومنان , فروتنى نمودند و خود مردمانى مستضعف بودند.

به گفته شاعر عرب :




  • تواضع تكن كالنجم راح لناظر
    ولاتك كالدخان يعلو بنفسه
    على طبقات الجو و هو وضيع [8]



  • على صفحات الماء و هو رفيع
    على طبقات الجو و هو وضيع [8]
    على طبقات الجو و هو وضيع [8]



تواضع كن تا همچون ستاره , در چشم بيننده بر صفحه آب باشى ولى بلند جايگاه . دود مباش كه خود را به بالا مى كشد, ولى پست و پايين است .




  • يكى قطره باران زابرى چكيد
    كه جايى كه درياست من كيستم
    چو خود را به چشم حقارت بديد
    سپهرش به جايى رسانيد كار
    بلندى ازاو يافت كو پست شد
    در نيستى كوفت تا هست شد



  • خجل شد چو پهناى دريا بديد
    گراو هست حقا كه من نيستم
    صدف در كنارش به جان پروريد
    كه شد نامور لولو شاهوار
    در نيستى كوفت تا هست شد
    در نيستى كوفت تا هست شد



/ 11