4. تواضع با ثروتمندان و قدرتمندان - آداب و اخلاق اهل علم (10) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب و اخلاق اهل علم (10) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4. تواضع با ثروتمندان و قدرتمندان

تواضع در برابرانسانهاى مومن و دين باور يك ارزش و وظيفه انسانى واخلاقى است .اين تواضع آن گاه ارزشمند خواهد بود كه باانگيزه ايمان و پاكى مومنان انجام بگيرد واگرانگيزه هايى همچون : مقام , مال , ثروت و قدرت اجتماعى موجب اين فروتنى گردد, نه تنها بارارزشى نخواهد داشت , كه خود يك عمل ضدارزش و ناپسند به شمار خواهد آمد.از اين روى , در روايات اسلامى از تواضعى كه براساس معيارها وارزشهاى مادى افراد صورت گيرد, مذمت شده است . على ( ع ) مى فرمايد:

من اتى عنيا فتواضع له لغناه ذهب ثلثادينه [38] .

كسى كه بر ثروتمندى وارد شود و براى دارايى اش در برابر وى تواضع كند, خداوند دو سوم دينش را مى برد.

دين باوران غيرتمند, هرگز به صاحبان زر و زور و فرومايگان سست عقيده چشم طمع نمى دوزند و به خاطر رسيدن به مال و مقام : (حطام دنيا) واحيانا جلب مريد و پيرو فروتنى و كرنش نمى كنند واز سر عجز و مسكنت , در برابر آنان با لكنت و تانى سخن نمى گويند, در سخنان پيشوايان دينى آمده است :

[مالى كه بااظهار ذلت و پستى به دست آيد, خداوند خير و بركت را از آن مى گيرد و آن مال در رفع نيازمنديها كارساز نمى تواند بود و دين و دنياى او را تباه مى سازد و در قيامت , با قارون زراندوز, محشور و به آتش افكنده مى شوند] [39].

تواضع رهبران ودولتمردان

تواضع , صفتى است كه از همگان زيبنده است , ولى براى رهبران و كسانى كه زمام امور زندگى و دينى مردم را به عهده دارند زيبنده تر و لازم تر است . روشن است كه مقام و موقعيت اجتماعى , زمينه اى است براى ايجاد حالت برترى بر ديگران واگراين آفت مهار نگردد زيانهاى مهلكى به جامعه و مردم وارد خواهد ساخت .

هدايتگران و مبلغان دين , پيامشان آن گاه موثر خواهد بود كه از حالت تفرعن و خود برتربينى به دور باشند و همچون درخت پربار و برگ سايه گسترى و ثمره دهى داشته باشند, آن هم نه بر فرد و گروه خاص كه بر همگان .

در منابع دينى , به اين مهم عنايت فراوان شده و همواره از رهبران و خدمتگزاران فكرى ,اجتماعى و سياسى مردم خواسته شده كه فروتن و متواضع باشند. قرآن مجيد خطاب به پيامبراكرم (ص ) مى فرمايد:

وانذر عشيرتك الاقربين واخفض جناحك لمن اتبعك من المومنين [40]

خويشاوندان نزديكت راانذار كن و بال و پر خويش را براى مومنانى كه از تو پيروى مى كنند بگستر و پائين بياور.

همچون پرندگان كه جوجه هاى خود را در زير بال مى گيرند و آن صحنه هيجان انگيز و عاطفى را به وجود مى آورند رهبران و دولتمردان بايد در برابر همه , مخصوصا در مقابل مستضعفان و مستمندان افتادگى و فروتنى نمايند و به آنان كه دستشان از مال دنيا تهى است مهر و عطوفت نمايند.

قرآن مجيد به پيامبراكرم (ص ) هشدار مى دهد كه مبادا در برابر ثروتمندان متنعم و به خاطر دارا بودن و برخوردارى از نعمتهاى مادى و فروتنى كنى :

ولاتمدن عينيك الى ما متعنابه ازواجا منهم و لاتحزن عليهم , واخفض جناحك للمومنين . [41]

هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى كه به گروههايى از آنان داديم ميفكن و به خاطر آنچه آنان دارند غمگين مباش . بال و پرخويش را براى مومنان بگستر.

واضح است كه فرمان به فروتنى در برابر مردم , بويژه مستضعفان و مستمندان و كوخ نشينان , منحصر به شخص پيامبراسلام , بلكه هر كسى كه در شعاع وسيع , يا محدود, وظيفه خطير رهبرى را بر دوش دارد,اين اصل را, كه ازاساسى ترين اصول مديريت صحيح است , بايد به كار بندند چرا كه سرمايه بزرگ يك رهبر محبت و پيوند عاطفى پيروانش بااوست واين بدون تواضع , حاصل نمى شود. هميشه خشونت و تكبر رهبران , عامل مهم پراكندگى مردم از گرد آنها بوده و هست .ازاين روى دراسلام سفارش شده كه مسؤولان با مردم محشور باشند و حتى مقدارى ازاوقات خود را وقف ديدار مردم و شنيدن انتقادها و مشكلات واحيانا پيشنهادات آنان نمايند.اميرالمومنين در عهدنامه مالك اشتر چنين مى فرمايد:

وتجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فيه لله الذى خلقك و تقعد عنهم جندك واعوانك من احراسك و شرطك حتى يكلمك متكلمهم غير متعتع . [42]

در مجلسى عمومى بنشين و در آن مجلس , برابر خدايى كه تو را آفريد فروتن باش و سپاهيان و يارانت را, كه نگهبانان و پاسبان تو هستند, از آنان بازدار, تا سخنگوى آن مردم , بدون لكنت در زبان با تو گفتگو كند.

در جاى ديگر حضرت به پيامد ناگوار جدايى مسؤولين از مردم اشاره نموده و مى فرمايد:

واما بعد فلاتطولن احتجابك عن رعيتك , فان احتجاب الولاه عن الرعيه شعبه من الضيق و قله علم بالامور. [43]

پس ازاين زياد خود رااز رعيت پنهان نساز كه پنهان شدن واليان از مردم , نمونه است از تنگخويى و كم اطلاعى در كارها.

اگر زمامداران و دست اندركاران مسايل قانونى , قضايى واجرايى اين فرامين را سرلوحه كار خويش قرار دهند, چهره حكومت علوى رخ مى نمايد و آثار سوء حكام جور و ظلم رخت بر مى بندد. شايسته است دولتمردان در حكومت اسلامى مظهر لطف و كانون مهر باشند و با كمال تواضع و فروتنى در خدمت مردم گام بردارند و همواره اين دستوراميرالمومنين را فرا راه خود قرار دهند:

فاخفض لهم جناحك والن لهم جانبك وابسط لهم وجهك واسس بينهم فى اللخطه والنظره . [44]

بالهاى خود را براى آنان رعيت فرود آر و در برابر آنان تواضع و نرمش كن . چهره خود را گشاده دار و ميان آنان , حتى در نگاه كردن هم , مساوات كن !

از بدترين حالات مديران و دولتمردان ميدان دادن به افراد چاپلوس و چرب زبان است . بى شك اين خصلت يك حالت طاغوتى و مغرورانه است كه با روح حاكم بر فرهنگ اسلامى ناسازگاراست , على ( ع ) آن گاه كه به حكومت رسيد دراوج قدرت و قوت , متواضعانه به مردم اعلام كرد:

...وان من اسخف حالات الولاه عند صالح الناس ان يظن بهم حب الفخر, و يوضع امرهم على الكبر و قد كرهت ان يكون جال فى ظنكم انى احب الاطراء واستماع الثناء ولست بحمدالله كذلك , ولوكنت احب ان يقال ذلك لتركته انحطاطا لله سبحانه عن تناول ما هوا حق به من العظمه والكبرياء و ربمااستحلى الناس الثناء بعدالبلاء, فلاتثنوا على بجميل ثناد لاخراجى نفسى الى الله واليكم من التقيه فى حقوق افرغ من ادائها و فرائض لابد من امضائها. فلا تكلمونى بما تكلم به الجبابره[45] .

بدترين حالات زمامداران در پيشگاه صالحان اين است كه گمان برده شود آنان فريفته تفاخر گشته و كارشان شكل برترى جوئى به خود گرفته است من ازاين ناراحتم كه حتى در ذهن شما جولان كند كه مدح و ستايش را دوست دارم ,از شنيدن آن لذت مى برم , سپاس خدا را كه من چنين نيستم . واگر دوست هم مى داشتم , به خاطر فروتنى در پيشگاه خداى سبحان , كه از همه كس به ثنا و ستايش سزاوارتراست , آن را وا مى نهادم . گاهى هست كه مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدها و تلاشهايشان لازم مى شمارند ليكن مرا با سخنان جالب نستاييد, تااز عهده حقوقى كه مانده است برآيم و واجبها را كه برگردنم باقى است ادا نمايم . پس با من چنانكه با سركشان و ستمگران سخن گويند, سخن مگوئيد و آنچنان كه در پيشگاه حكام جبار و خشمگين خود را جمع و جور مى كنيد, در حضور من نباشيد و به گونه تصنعى (و منافقانه ) با من رفتار نكنيد

امام راحل , رضوان الله تعالى عليه , به صاحب منصبان رهنمود مى داد:

[ هر چه صاحب منصب ارشد باشد, بايد بيشتر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند كه هر درجه اى كه بالا مى رود با مردم متواضعتر مى شود].[46]

او كه خود محبوب دلها بود و رهبريش به رهبرى زينت وارزش داد, با كمال تواضع و فروتنى خود را[ خدمتگزار] مى نمايد, دست و بازورى رزمندگان را مى بوسيد, مردم را[ ولى نعمت] خود مى دانست و بارهاى بار اين حقيقت را بر زبان آورد:

[ اين جانب , كه يك نفراز خدمتگزاران علماى اعلام و ملت اسلام هستم , در موقع خطير و براى مصالح بزرگ اسلامى حاضرم براى كوچكترين افراد, تواضع و كوچكى كنم , تا چه رسد با علماى اعلام و مراجع عظام]. [47]

به اين اميد كه رهبران دينى و دولتمردان جمهورى اسلامى , همواره اين چنين باشند و گفتار و رفتارامام امت (ره ) را, كه برخاسته از فرهنگ اسلام ناب محمداست , سرمشق گرفتار و كردار خود سازند.

/ 11