براى دفاع از احاديث «من بلغ» پيش از پرداختن به اعتبار و دلالت آن، لازم است مجموعه اين بخش از روايات آورده شود.
1 ـ احاديث «من بلغ»
در اين زمينه تاكنون به پنج روايت با مضمون مشابه دست يافته ايم. از اين تعداد دو روايت در كافى شريف، يك روايت در ثواب الأعمال و دو روايت ديگر در المحاسن برقى آمده است. يك:عليّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبداللّه(ع) قال: من سمع شيئاً من الثواب على شىء فصنعه كان له وان لم يكن على ما بلغه؛[3] هركس بشنود كه عملى پاداش دارد پس بدان عمل بپردازد، آن پاداش از براى او خواهد بود، گرچه حقيقت آن گونه نباشد كه به او رسيده است. دو: محمد بن يحيى، عن محمّد بن الحسين، عن محمد بن سنان، عن عمران الزعفراني، عن محمّد بن مروان قال سمعت أباجعفر(ع) يقول: من بلغه ثواب من اللّه على عمل فعمل ذلك العمل التماس ذلك الثواب أوتيه وإن لم يكن الحديث كما بلغه؛[4] كسى كه خبر پاداش الهى براى عملى به او برسد و آن عمل را در پى دستيابى به آن پاداش به جاى آورد، آن پاداش به او داده خواهد شد گرچه حديث آن گونه كه بدو رسيده نباشد. سه : أبي رحمه اللّه قال: حدّثنى عليّ بن موسى، عن أحمد بن محمد، عن عليّ بن الحكم، عن هشام، عن صفوان، عن أبي عبداللّه(ع) قال: من بلغه شىء من الثواب على خير فعمله كان له أجر ذلك وان كان رسول اللّه(ص) لم يقله؛[5] كسى كه خبر پاداش كار خيرى به او برسد و آن كار را به جاى آورد، پاداش آن كار به او داده خواهد شد گرچه در واقع پيامبر(ص) نفرموده باشد. چهار: أحمد بن أبى عبداللّه البرقى، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن محمد بن مروان، عن أبى عبداللّه(ع) قال: من بلغه عن النبي(ص) شىء فيه الثواب ففعل ذلك طلب قول النبى(ص) كان له ذلك الثواب وإن كان النّبي(ص) لم يقله؛[6] هركس خبر كارى با ثواب از پيامبر به او برسد و آن را براى رسيدن به گفته پيامبر(ص) عملى سازد، آن پاداش از آن او خواهد بود، گرچه پيامبر نفرموده باشد. پنج: وعنه، عن عليّ بن الحكم؛ عن هشام بن سالم، عن أبي عبداللّه(ع) قال: من بلغه عن النّبيّ شيء من الثواب فعمله كان أجر ذلك له وان كان رسول اللّه(ص) لم يقله؛[7] هركس خبر پاداش از پيامبر(ص) به او برسد و آن را عملى سازد، پاداش آن عمل براى او خواهد بود، گرچه پيامبر خدا نفرموده باشد. اين بخش معروف از روايات در كتاب اقبال الاعمال مرحوم سيّد بن طاووس، عدّة الداعى ابن فهد حلّى، وسائل الشيعة مرحوم شيخ حرّ عاملى و بحارالأنوار مرحوم مجلسى نيز آمده است.