3 ـ مفاد احاديث «من بلغ» - دفاع از حدیث (05) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دفاع از حدیث (05) - نسخه متنی

مهدی حسینیان قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 ـ مفاد احاديث «من بلغ»

از اين روايات به راحتى مى توان استفاده كرد كه در محدوده مورد توجّه اين روايات، سختگيرى سندى لازم نيست. البته اين نكته قابل توجّه است كه آن عمل بايد خير باشد وهيچ گونه شبهه و احتمال حرمت در او راه نداشته باشد. در چنين مواردى است كه دقت و سختگيرى سندى لازم نيست؛ مثلاً در محدوده مستحبّات اگر ثوابى براى عمل نقل شد، گرچه در واقع آن عمل چنين ثوابى نداشته باشد، خداوند به كسى كه آن عمل را انجام دهد از روى تفضّل همان ثواب را كرامت مى كند.

جمله اوّليّه وان لم يكن الحديث كما بلغه و نيز جمله من سمع شيئاً و من بلغه نيز اين تساهل و تسامح را مى رساند. گفتنى است فهم تساهل و تسامح از اين روايات نيازمند وقتى است كه با به كارگيرى آن مشكل ديگرى بر سر راه نيست. عالمان از اين احاديث شريف چنين استفاده كرده اند (وحقّاً جاى چنين برداشتى هست) كه دغدغه احراز واقع و اثبات اعتبار نقل در محدوده مستحبّات، در ميان نيست.

البته عالمانى در تحليل اين حقيقت كه با توجه به احاديث «من بلغ» آيا آن عمل مستحب است و يا صرفاً رجحان آن استفاده مى شود، يا آن ثواب برحالت انقياد شخص مترتب است، بيانهاى گوناگونى دارند كه در جاى خود قابل دقت است، ولى همه معتقدند كه در مستحبّات تساهلى وجود دارد.

مواردى كه دروغ بودن، خير نبودن و بدعت بودن عمل، ثابت باشد، قطعاً مشمول روايت نيست، و به اين شكل اين احاديث هرگز نمى تواند پشتوانه قبول روايات جعلى بشود. بدعتها با اين احاديث ترغيب پيدا نمى كند و زشتيها چهره نيك به خود نمى گيرد.

فرض كنيد در روايتى چنين آمده است كه: هركس در شب جمعه سوره جمعه را بخواند پاداشى چنين دارد؛ انجام اين عمل شايسته به اميد آن پاداش، مورد توجه اين روايات است؛ عنوان باب در وسائل الشيعه گوياى اين حقيقت است: «باب استحباب الإتيان بكلّ عمل مشروع روى له ثواب عنهم ـ عليهم السلام ـ.»[14]

بنابراين تنها مى توان درباره دلالت احاديث «من بلغ» سخن گفت: بعضى تساهل و تسامح در مستحبات را از اين احاديث استفاده نكرده اند و سمع و بلغ را بر سماع و بلوغ معتبر حمل كرده اند و نيز از جمله اوتيه وان لم يكن الحديث كما بغله هيچ تسامح و تساهلى را دريافت نكرده اند. رجالى كبير مرحوم مامقانى در مقباس الهداية از اين گروه است.[15] ولى اكثر عالمان معتقدند كه اين احاديث بر تساهل و تسامح دلالت دارد و انصاف نيز چنين است. البته در نوع اين تساهل، توجيه ها و بيانها گوناگون و تا حدى نزديك به هم است.

اين پذيرفته است كه شخصيتى چون مرحوم مامقانى اين روايات را دالّ بر تساهل و تسامح نداند، ولى دغدغه صحّت و صدور اين روايات و مناقشه سندى در آنها آن گونه كه در كتاب الموضوعات فى الاثار والاخبار آمده است هرگز پذيرفته نيست.

در پايان اين بخش، براى توجه بيشتر به درستى برداشت مشهور از اين روايات، چند نكته را تذكّر مى دهيم:

يك: دقت در واژه بلوغ و سماع در دو جمله من بلغه… و من سمع…: اين دو واژه مطلق است. اگر گفته شود: «اذا بلغك خبر فتفحص عنه فان كان على مابلغت فاعمل وان لم يكن على ما بلغك فلاتعمل» در اين جمله بلغ داراى اطلاق است. نيز اگر گفته شود: «اذا بلغت خبر فاعمل به فانّك مثاب وان لم يكن على مابغلك.» از اين جمله در مى يابيم كه دقت و تفحص لازم نيست.

دو: جمله «اوتيه وان لم يكن الحديث كما بلغه» نيز برداشت مشهور را تأييد مى كند، بويژه با انضمام به صدر حديث و جمله من بلغه، آن گونه كه هم اكنون توضيح داده شد.

سه: دقت به اين نكته كه دلايل كسانى كه اين فهم را تخطئه مى كنند كامل نيست؛ چنانكه در بحث موانع حجيّت روايات «من بلغ» خواهيم گفت.

گفتنى است كه در «دفاع از حديث» بيشتر اثبات اعتبار روايات درنظرگرفته مى شود، وگرنه در باب محتواى روايات «من بلغ»، نظر مشهور مخالفانى نيز دارد و آنچه درباره مفاد روايات «من بلغ» آورديم تنها بدين جهت بود كه چنين تصور نشود كه نظر مشهور بى اساس بوده است.

/ 18