دانشمندان اسلامي و مرجعيت اهل بيت (ع) - دانشمندان اسلامی و مرجعیت اهل بیت (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانشمندان اسلامی و مرجعیت اهل بیت (ع) - نسخه متنی

عبدالکریم بی آزار شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کيهان فرهنگي ـ شماره 184 ، بهمن 1380

دانشمندان اسلامي و مرجعيت اهل بيت (ع)

دکتر عبدالکريم بي آزار شيرازي

مرجعيت علمي اهل بيت (ع) نقطه مشترکي است که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و مسائل بر آن اتفاق نظر دارند و مسائل مورد اختلاف را مي­توان با ارجاع به آن حل کرد. مرجعيتي که از حقايق قرآن و سنت نبوي پرده بر مي­دارد و بخصوص مسائل فقهي و شرعي مذاهب اسلامي در اين نقطه آبشخور مشترک خود را باز مي­يابد. دکتر عبدالکريم بي آزار شيرازي در نوشته زير سعي کرده است که تقارن بين مذاهب را در مرجعيت علمي اهل بيت (ع) باز نمايد.

منظور از مرجعيت علمي نقطه مشترکي است که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و مسايل مورد اختلاف ميان مسلمانان به آن منتهي مي­شود بخصوص در مسايل اعتقادي و شرعي، مرجعيتي که از حقايق قرآن و سنت نبوي پرده­برداري مي­کند.

خداوند در قرآن کريم مي­فرمايد: اگر در چيزي اختلاف کرديد آن را به خدا و پيامبرش ارجاع دهيد.[1]

طبيعي است که منظور از رجوع به خدا مراجعه به کتاب خدا است، و از آنجا که کتاب خدا در بعضي از آيات نياز به بيان دارد در کنار آن پيامبر قرار داده شده است:

و ما نازل نکرديم بر تو اين کتاب را جز اينکه بيان کني بر ايشان آنچه که اختلاف دارند در آن[2]

بر اساس اين آيات پيامبر اکرم (ص) در عصر خود مرجعيت علمي مسلمانان را به عهده داشتند و بعد از خود امام علي و ساير اهل بيت را وارث علم خود قرار دادند و فرمودند:

من دو شاهين بزرگ در ميان شما مي­گذارم که تا وقتي به آن تمسک جوييد بعد از من گمراه نشويد: يکي بزرگتر از ديگري: کتاب خدا ريسمان امتداد يافته از آسمان به زمين و عترتم يعني اهل بيتم.[3]

اين حديث را که بيش از 33 صحابي آن را نقل کرده­اند در صحاح معتبر اهل سنت آمده است. و شيخ محمد ابو زهره که از علماي اهل سنت است، اين حديث را دليل و سند امامت اهل بيت و مرجعيت علمي و فقهي آنان مي­داند.[4]

دکتر محمد عبده يماني عالم اهل سنت نيز مي­نويسد: حديث صحيح: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي که در صحاح اهل سنت نيز آمده [5]تأکيد بر آن دارد که اهل بيت داراي مرجعيت علمي مسلمانانند و الگو و اسوه زنده­اي هستند در علم و استقامت و در تمسک به اسلام نابي که جدشان حضرت محمد (ص) آورده است. شيخ کبير محمود شلتوت در تفسير پيرامون اجماع سنت و عترت نوشته است: ((طرق حديث ثقلين متعدد است و در بعضي از آنها آمده: «کتاب خدا و عترتم» بدون شک سنت همان چيزي است که پيامبر و عترت طاهرينش بر آن بوده اند.[6]

علامه شهيد مطهري در اين­باره مي­گويد: در ايامي که ما در قم بوديم اوايلي بود که مجله «رساله الاسلام» توسط دارالتقريب منتشر مي­شد در آنجا يکي از علماي اهل تسنن در مقاله­اي حديث را به اين شکل نقل کرده بود که پيغمبر فرمود: «اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و سنتي»

مرحوم آيه­الله بروجردي که در اين گونه مسايل بسيار عاقلانه فکر مي­کرد، طلبه فاضلي به نام آقاي شيخ قوام و شنوه­اي را که خيلي اهل تتبع بود راهنمايي کردند که اين حديث را از کتب اهل سنت استخراج کنند که شايد در بيش از دويست کتاب از کتب معتبر مورد اعتماد اهل تسنن نوشته­اند که پيغمبر فرمود: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي و اين حديث در مقامات و جاهاي متعدد بوده. البته منظور اين نيست که پيغمبر (ص) حتي يک بار هم نگفته است که من دو چيز در ميان شما مي­گذارم کتاب و سنت چون منافاتي نيست «بين کتاب و سنت» و «کتاب و عترت» زيرا عترت براي بيان سنت است. صحبت اين نيست که به ما رجوع کنيم يا به عترت ! بلکه عترت است که مبين واقعي سنت است و تمام سنت نزد آنهاست کتاب الله و عترتي يعني شما بايد مرا از عترت من تلقي کنيد. علاوه بر اين خود همين که مي­گوييم پيغمبر فرمود: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي سنت است چون حديث پيغمبر است.

به هر حال آن شخص - حاج شيخ قوام - رساله­اي در اين زمينه تهيه کرد و آن را فرستاد به دارالتقريب مصر. دارالتقريب هم آن را چاپ و پخش کرد. حالا اگر مرحوم آيت­الله بروجردي مي­خواست مثل ديگران عمل کند جار و جنجال و هياهو راه مي­انداخت که اينها چه مي­گويند؟

مي­خواهند حقوق اهل بيت را از بين ببرند، اين­ها سوء نيت دارند و...[7]

علامه واعظ­زاده خراساني مي نويسد:

آيت­الله­العظمي بروجردي بر آن بودند که شيعه در عصر حاضر بايد علمي اهل بيت (ع) تأکيد ورزد و از طرح مسأله خلافت امام علي (ع) سکوت کند زيرا که اين امري است تاريخي و مربوط به گذشته مسلماً اگر شيعه به استناد حديث ثقلين به مرجعيت علمي اهل بيت اکتفا کند قادر خواهد بود که دشمني­هاي بيهوده را کنار بزند و همه مسلمانان را پيرامون محاسن کلام عترت و فقه با عظمت اهل بيت جمع کند. [8]

/ 14