دکتر عبدالکريم بي آزار شيرازي مرجعيت علمي اهل بيت (ع) نقطه مشترکي است که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و مسائل بر آن اتفاق نظر دارند و مسائل مورد اختلاف را ميتوان با ارجاع به آن حل کرد. مرجعيتي که از حقايق قرآن و سنت نبوي پرده بر ميدارد و بخصوص مسائل فقهي و شرعي مذاهب اسلامي در اين نقطه آبشخور مشترک خود را باز مييابد. دکتر عبدالکريم بي آزار شيرازي در نوشته زير سعي کرده است که تقارن بين مذاهب را در مرجعيت علمي اهل بيت (ع) باز نمايد. منظور از مرجعيت علمي نقطه مشترکي است که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و مسايل مورد اختلاف ميان مسلمانان به آن منتهي ميشود بخصوص در مسايل اعتقادي و شرعي، مرجعيتي که از حقايق قرآن و سنت نبوي پردهبرداري ميکند. خداوند در قرآن کريم ميفرمايد: اگر در چيزي اختلاف کرديد آن را به خدا و پيامبرش ارجاع دهيد.[1] طبيعي است که منظور از رجوع به خدا مراجعه به کتاب خدا است، و از آنجا که کتاب خدا در بعضي از آيات نياز به بيان دارد در کنار آن پيامبر قرار داده شده است: و ما نازل نکرديم بر تو اين کتاب را جز اينکه بيان کني بر ايشان آنچه که اختلاف دارند در آن[2] بر اساس اين آيات پيامبر اکرم (ص) در عصر خود مرجعيت علمي مسلمانان را به عهده داشتند و بعد از خود امام علي و ساير اهل بيت را وارث علم خود قرار دادند و فرمودند: من دو شاهين بزرگ در ميان شما ميگذارم که تا وقتي به آن تمسک جوييد بعد از من گمراه نشويد: يکي بزرگتر از ديگري: کتاب خدا ريسمان امتداد يافته از آسمان به زمين و عترتم يعني اهل بيتم.[3] اين حديث را که بيش از 33 صحابي آن را نقل کردهاند در صحاح معتبر اهل سنت آمده است. و شيخ محمد ابو زهره که از علماي اهل سنت است، اين حديث را دليل و سند امامت اهل بيت و مرجعيت علمي و فقهي آنان ميداند.[4] دکتر محمد عبده يماني عالم اهل سنت نيز مينويسد: حديث صحيح: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي که در صحاح اهل سنت نيز آمده [5]تأکيد بر آن دارد که اهل بيت داراي مرجعيت علمي مسلمانانند و الگو و اسوه زندهاي هستند در علم و استقامت و در تمسک به اسلام نابي که جدشان حضرت محمد (ص) آورده است. شيخ کبير محمود شلتوت در تفسير پيرامون اجماع سنت و عترت نوشته است: ((طرق حديث ثقلين متعدد است و در بعضي از آنها آمده: «کتاب خدا و عترتم» بدون شک سنت همان چيزي است که پيامبر و عترت طاهرينش بر آن بوده اند.[6] علامه شهيد مطهري در اينباره ميگويد: در ايامي که ما در قم بوديم اوايلي بود که مجله «رساله الاسلام» توسط دارالتقريب منتشر ميشد در آنجا يکي از علماي اهل تسنن در مقالهاي حديث را به اين شکل نقل کرده بود که پيغمبر فرمود: «اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و سنتي» مرحوم آيهالله بروجردي که در اين گونه مسايل بسيار عاقلانه فکر ميکرد، طلبه فاضلي به نام آقاي شيخ قوام و شنوهاي را که خيلي اهل تتبع بود راهنمايي کردند که اين حديث را از کتب اهل سنت استخراج کنند که شايد در بيش از دويست کتاب از کتب معتبر مورد اعتماد اهل تسنن نوشتهاند که پيغمبر فرمود: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي و اين حديث در مقامات و جاهاي متعدد بوده. البته منظور اين نيست که پيغمبر (ص) حتي يک بار هم نگفته است که من دو چيز در ميان شما ميگذارم کتاب و سنت چون منافاتي نيست «بين کتاب و سنت» و «کتاب و عترت» زيرا عترت براي بيان سنت است. صحبت اين نيست که به ما رجوع کنيم يا به عترت ! بلکه عترت است که مبين واقعي سنت است و تمام سنت نزد آنهاست کتاب الله و عترتي يعني شما بايد مرا از عترت من تلقي کنيد. علاوه بر اين خود همين که ميگوييم پيغمبر فرمود: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي سنت است چون حديث پيغمبر است. به هر حال آن شخص - حاج شيخ قوام - رسالهاي در اين زمينه تهيه کرد و آن را فرستاد به دارالتقريب مصر. دارالتقريب هم آن را چاپ و پخش کرد. حالا اگر مرحوم آيتالله بروجردي ميخواست مثل ديگران عمل کند جار و جنجال و هياهو راه ميانداخت که اينها چه ميگويند؟ ميخواهند حقوق اهل بيت را از بين ببرند، اينها سوء نيت دارند و...[7] علامه واعظزاده خراساني مي نويسد: آيتاللهالعظمي بروجردي بر آن بودند که شيعه در عصر حاضر بايد علمي اهل بيت (ع) تأکيد ورزد و از طرح مسأله خلافت امام علي (ع) سکوت کند زيرا که اين امري است تاريخي و مربوط به گذشته مسلماً اگر شيعه به استناد حديث ثقلين به مرجعيت علمي اهل بيت اکتفا کند قادر خواهد بود که دشمنيهاي بيهوده را کنار بزند و همه مسلمانان را پيرامون محاسن کلام عترت و فقه با عظمت اهل بيت جمع کند. [8]