مرجعيت علمي امام علي (ع) در ميان اصحاب - دانشمندان اسلامی و مرجعیت اهل بیت (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانشمندان اسلامی و مرجعیت اهل بیت (ع) - نسخه متنی

عبدالکریم بی آزار شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرجعيت علمي امام علي (ع) در ميان اصحاب

فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون[18]

(از متخصص قرآن بپرسد اگر نمي دانيد.)

ابن جرير طبري در تفسير خود مي­نويسد:

چون اين آيه نازل شد علي (ع) گفت: ما اهل­الذکر هستيم.[19]

ابن قيم مي­نويسد: اصحاب کبار از علي (ع) به عنوان اهل الذکر متخصص قرآن استفاده مي­کردند و همواره مشکلات خود را از او مي­پرسيدند[20] ابن اعتم از ابوبکر خليفه اول نقل مي­کند که گفت: اي مسلمانان اين علي وارث علم پيامبر است هر که در راستي او شک کند منافق است.[21] خليفه دوم معمولاً نظر آن حضرت را بر نظر ساير صحابه مقدم مي­داشت به طوري که دستور داده بود تا وقتي علي (ع) در مسجد است کسي حق فتوي ندارد يا در جلسات شوري نظر نهايي را از امام علي (ع) مي­خواست و اظهار مي­داشت: بگو که تو اعلم و افضل صحابه­اي.[22]

و در هر مسأله­اي خلفا و صحابه و فقهاي شام و عراق دچار مشکل مي­شدند به امام علي (ع) مراجعه مي­کردند و چه بسيار قضايايي که صحابه و خلفا فتوي مي­دادند اما چون آن را مخالفت با نظر امام علي (ع) مي يافتند فوراً به نظر آن حضرت بر مي­گشتند.[23]

قدامه مقدسي در کتابش المغني از عبد الله بن عباس نقل مي کند که مي­گفت: اذا ثبت لنا عن علي قول لم نعده الي غيره

هر گاه برايمان گفته­اي از علي (ع) ثابت مي­شد آن را به ديگري بر نمي­گردانيم[24].

مرجعيت علمي اهل بيت (ع ) در ميان مذاهب فقهي

روايات امام علي (ع ) از پنج طريق نقل شده است:

1- از طريق محدثين اهل سنت

2- از طرق ائمه (ع)

3- از طريق روايات شيعه امامي (مانند کتب اربعه)

4- از طريق زيد بن علي (ع) (در کتابهاي المجموع الفقهي مسند زيد و امالي و البحر الزخار)

5- از طريق اسماعيليه (مانند کتاب دعائم الاسلام قاضي نعمان مصري )

مراجعه و استناد پيشوايان و فقهاي مذاهب اهل سنت آنقدر زياد است که اخيراً دکتر محمد رواس قلعه جي رواياتي را که فقهاي مذاهب اربعه و ديگران به آنها استناد جسته­اند به صورت دايره­المعارفي به نام موسوعه فقه الامام علي بن ابيطالب جمع­آوري کرده است[25] و علامه واعظ­زاده ده هزار حديث ائمه را از 25 کتاب معتبر اهل سنت گرد آورده است.

ابن نديم: مي­نويسد: روزي شخصي از امام شافعي سئوالي کرد و او هم جوابش را داد. آن شخص اظهار داشت: اين جواب تو بر خلاف گفته علي بن ابيطالب است. امام شافعي به وي گفت: اگر ثابت کني که علي بن ابيطالب چنين گفته است من صورت خود را بر خاک مي­گذارم و اعتراف به خطاي خود نموده از گفته خود به گفته او بر مي­گردم.[26]

فخر رازي در جلد اول تفسير خود در مسايل فقهي استنباط از سوره فاتحه درباره جهر به بسم الله در نماز مي­نويسد:

دليل پنجم بر اينکه به بسم­الله سنت است، اينکه به تواتر از امام علي ثابت شده است که بسم­الله را بلند مي­خواندند و کسي که در دينش به علي بن ابيطالب اقتدا کند هدايت يافته است و دليل بر آن اين است که پيامبر (ص) درباره علي فرمودند:

خدايا حق را با علي جاري گردان در هر کجا که جاري است[27] در قسمت ديگر مي گويد:

ما در هر چيز شک کنيم در اين امر شک نخواهيم کرد که هر گاه تعارض واقع شده ميان قول انس و ابن مفضل و بين قول علي بن ابيطالب (ع) عمل بن قول علي اولي است زيرا که او به رسول (ص) نزديکتر بود.[28]

/ 14