مكتب اسلام به جنبه هاى روحانى انسان بيش تر از خصوصيات غريزى و جنسى او اهميت مى دهد و زندگى بهتر را در ارضاى شهوات و تسكين غرايز به هر صورت نمى داند . بر پايه اين اعتقاد و پيوند ماده و معنا، تن و جان، عقل و غريزه، اسلام توانسته ست بعد تازه اى به تعريف انسانيت بدهد و بشر را موجودى بداند كه مهم ترين امتياز او نسبت به ساير جانوران، نگه دارى تعادل بين نيروهاى فعال وجود اوست . اين حالت اعتدال را اطاعت از اوامر و نواهى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فراهم مى آورد . اسلام به عنوان يك دين آسمانى در خيلى از موارد، سيستم فكرى و اخلاقى مهمى را ارايه داده كه به مراتب از ايدئولوژى هاى مغرب زمين كامل تر و عملى تر است . در مقام مقايسه با ايدئولوژى هاى فلسفى مغرب زمين كه غالبا غير عملى و خيال پردازانه است، ديانت اسلام از اصول اخلاقى بشر دوستانه و متكى بر وحى الهى پيروى مى كند كه بر رهنمودهاى عملى استوار است و نظم جامعه بشرى را بيش تر از رهنمودهاى فيلسوفان تضمين مى كند . اسلام، دين عقل و انديشه، و در عين حال اخلاق و فضيلت است و اين امتياز باعث شده است كه مسلمانان دين خود را كامل ترين اديان بدانند . اسلام، در عين اين كه به دخالت عقل در رفتار آدمى بسيار اهميت مى دهد، او را به تحول اخلاقى و يژه اى وا مى دارد كه محبت نسبت به غير، پس از پرستش خدا، به صورت ارزنده ترين و عالى ترين عشق زندگانى او تجلى مى كند .