از ويژگى هاى آيين اسلام اين است كه احكام و دستوراتش به گونه اى تدوين گرديده است كه قابليت جهان شمول بودن آن را فراهم ساخته است . در تعاليم و احكام اسلامى قوميت، نژاد، اقليم، جنسيت و مانند آن كه اسباب محدوديت قلمرو دين و مكتب مى گردد، وجود ندارد . يكتاپرستى محور همه تعاليم و احكام اسلامى است، چنان كه انسان ها از نظر حقوق انسانى برابر و يكسانند، و عرب برعجم، يا عجم بر عرب، فخر و برترى ندارد، و ملاك برترى انسان ها تقوا و پرهيزگارى است . آقاى مارسل بوازار در كتاب «اسلام و حقوق بشر» در اين باره چنين گفته است: «در جهان غرب اين پرسش غالبا مطرح است كه آيا ديانت اسلام، نوعى رسالت جهانى براى رهايى بشريت است يا راه و رسمى است فاقد خصلت جهان شمولى; تدابير و چاره جويى هايى است به منظور ايجاد نظم اخلاقى و اجتماعى در ميان قوم عرب؟ در ارزيابى اين دو نظر، ناگزير بايد پرسيد چه ديانتى مى تواند از نظر گاه جهانى برخوردار باشد؟ شك نيست كه ديانت و هر نظام اجتماعى ديگرى را مى توان از ديدگاه هاى چهارگانه فلسفى، دينى، جامعه شناسى و سياسى بررسى كرد . از مجموع پژوهش هايى كه از جهات مذكور، در ايدئولوژى اسلام به عمل آمده ما را در اين باور راسخ تر ساخته كه اين ديانت مبتنى بر تفكر جهانى است .