ارتداد محمدمهدى كريمى ني اشاره «ارتداد» در سال هاى اخير، در مجامع علمى، رسانه هاى داخلى و خارجى مورد بحث و گفت وگوى فراوان قرار گرفته است.آنچه از نظر خوانندگان گرامى مى گذرد، پاسخ به دو پرسش يا شبهه اى است كه در اين باره مطرح شده است: نخست، ماهيت حقوقى ارتداد. دوم، تنافى يا عدم تنافى ارتداد با حقوق بشر. طرح شبهه برخى ادعا نموده اند: «ارتداد ماهيت حقوقى ندارد.» دليل ايشان بر اين سخن آن است كه «اولا، حكم ارتداد در قانون مجازات اسلامى سابق و قانون مجازات اسلامى فعلى نيامده است و ثانيا، آياتى از قرآن كريم، كه ناظر به بحث ارتداد است، فقط مجازات اخروى را بيان داشته است.بنابراين، ارتداد فاقد ماهيت حقوقى است » . (1) آنچه در پى مى آيد، بررسى مختصرى است درباره سخن مزبور و ردى بر ادله بيان شده از سوى منكران.در اين جا، تذكر اين نكته ضرورى است كه اين بحث ناظر به بحث حقوقى ارتداد مى باشد و بحث سياسى مربوط به ارتداد در اين مجال، موردنظر نيست. حقوق و وظيفه قاضى در كشف آن «حقوق » مجموعه اى از قواعد الزام آور كلى است كه براى ايجاد نظم و استقرار عدالت، بر زندگى اجتماعى انسان حكومت مى كند و اجراى آن از سوى دولت تضمين مى شود.پديده (امر) حقوقى داراى ويژگى هايى است; از جمله الزامى بودن آن، داشتن ضمانت اجرا، كلى و دايمى بودن. (2)