مبانی و مزایای حقوق بشر در اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نظام اسلامى، به طور كلى بر پايه تعادل نيروها استوار است . خداى قرآن، موجود برتر و يگانه و جاويدانى است كه از يك سو داراى قدرت كامل و عدالت مطلق، و از سوى ديگر به صفت رحمت و رافت، از خداى ساير اديان ممتاز است . بر پايه اين اعتقاد است كه مسلمانان در قرآن، امت وسط و جامعه متعادل معرفى شده است و فضيلت در فرهنگ اسلامى، عبارت از تعادل و هم آهنگى است . در فلسفه كلى اسلام، اعتدال و ميانه روى در همه امور، يك اصل بنيادى و اساسى است . هدف دين اسلام، ايجاد هم آهنگى بين ماده و معنا، تن و جان، حقيقت و واقعيت است . اسلام، تحولى در جهان پديد مى آورد كه گرايش هاى مادى انسان با انگيزه هاى معنوى و روحانى درهم مى آميزند و تعادلى در رفتار آدمى روى مى دهد . خردگرايى انسان با اشراق و شهود، خودخواهى او با غيرخواهى و عشق درهم مى آميزد و از اين آميزش است كه عدالت، بر شالوده احسان تجلى مى كند . در منطق محكم اسلام، عدالت و رافت مقصد اعلاى انسانيت است كه براى رسيدن به آن، در اخلاق اسلامى به كار بستن هر دو باهم توصيه شده و نمى توان رافت بدون عدالت، يا عدالت بدون رافت را اختيار كرد . اين شيوه با اخلاق مسيحيت تفاوت آشكار دارد، زيرا در دين مسيح اعمال رافت از حد اعتدال مى گذرد، و در اجراى عدالت نيز، حس انتقام و گذشت دخالت مى كند . از ديدگاه اسلام، عدالت، رفتارى است كه بيش از هر رفتار ديگرى به تقوا نزديك تر است . «يا ايهاالذين امنوا كونوا قوامين لله شهداء بالقسط ولايجرمنكم شنئان قوم على الاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى . . .» «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، براى خدا به قسط قيام كنيد و دشمنى گروهى، شما را از عدالت باز ندارد، دادگر باشيد كه عدالت از هر چيزى به تقوا نزديك تر است .» (8)