انديشه هاي مورد احترام - آزادی در اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی در اندیشه اسلامی - نسخه متنی

سید علیرضا صدرحسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ذالك بان الله هو الحق و ان ما يدعون من دونه الباطل لقمان30؛

ما حق داريم و باطلى داريم، ملاك حق خداست . جهان هستي و قوانين حاكم بر آن كه افعال خداونديند هم همه حق هستند:

ما خلق الله السموات و الارض و ما بينهما الا بالحق روم8 ؛ آسمان و زمين همه پديده هاى جهان هستى كه فعل خداوند هستند چون فعل خداست آنها هم حق هستند.ارزش هايي هم كه از طرف آن حق مطلق اعلام مي شوند نيز جملگي حقند.

- 3 استدلال سوم بر آزادى انديشه اين است كه انسانيت انسان حكم مى كند كه آزاد بينديشد. يعنى انسان مساوى با انديشه و تعقل است زيرا عقل و انديشه برترين بخش وجودانسان است. اگر كسى بخواهد انديشه را محدود كند در واقع انسانيت انسان را محدود كردهاست. اين استدلال هم نمى تواند به طور مطلق پذيرفته شود. زيرا مطابق اين استدلال، حتى منحط ترين فكر هم بايد آزاد باشد. خطرناك ترين، فكرِ جنايت كارانه هم كه چون يك انديشه است آزاد است. هر چيزى كه در ذهن انسان آمد، و تراوش ذهن انسان شد بايد بگوييم محترم است!

انديشه هاي مورد احترام

اسلام چه انديشه اى را محترم مى شمارد؟ از نظر اسلام فكر كردن و انديشيدن، سرمايه ذهن و عقل را بكار گرفتن، كارى ارزشمند و مورد احترام است. قرآن در آيات بسيارى همگان را به تعقل و انديشه و خردورزى دعوت مى كند و بر آن پيوسته تأكيد مى كند. ولي آيا اين تلاش بايد يك معيار و چارچوبى داشته باشد يا كاملا آزاد و رهاست؟ اسلام مى گويد براى اينكه تلاش ذهنى نافرجام نماند و به نتيجه شايسته برسد مانند هر تلاش ديگرى بايد جهت دار باشد.تلاش ذهنى هم بايد ضابطه مند و داراى چارچوب و جهت صحيح باشد. اصل اين توانايى ذهنى مقدس است ولى چگونه بكار گرفتن آن هم مهم است. اگر اين توانايى درست به كار گرفته شود اين تلاش و محصول آن ارزشمند و مقدس مى شود ولي اگر خوب بكار گرفته نشود اين تلاش و محصول آن منفي مي شود. از نظر اسلام آن چيزى كه به اين تلاش ذهنى و تفكر قداست مى دهد اين است كه اين تلاش در جهت تعالى انسانيت فرد و رشد و بكارگيرى استعدادهاى نامتناهى انسانى باشد.

شهيد مطهرى نكته اى را بدرستي تذكر مى دهند كه بايد آزادى فكر را از آزادى عقيده جدا بدانيم. در اسلام آزادى انديشه و تفكر پذيرفته شده است. اما آزادى عقيده خير. يعنى ارزش انسان اين است كه از انديشه اي آزاد برخوردار باشد. انسانى كه داراى انديشه آزاد هست محترم است. تفكر آزاد محترم است. ولى در مقابل هر عقيده اى نمى تواند از نظر اسلام مورد قبول قرار گيرد. تفسيرى كه ايشان از آزادى عقيده دارند اين است كه عقيده به معناى چارچوبهاى ذهنى است كه شخصيت انسان در اين چارچوبهاى ذهنى و فكرى شكل مى گيرد، انسان يك موجود معرفتى است به اين معنى كه شخصيت او وابسته به اين چارچوبهاى فكرى و معرفتى است كه خود بوجود مى آورد. اين چارچوب ها همان عقايد و جهان بينى او هستند و نگاه انسان به جهان، به خود و به انسانهاى ديگر را شكل مى دهند. اين چارچوبها كه بينش هاى اساسى انسانهاى هستند پايه هاى شخصيت او محسوب مى شوند. شخصيت انسان ساختماني است كه بر اين پايه ها استوار است. اين پايه ها اگر معيوب باشند اين شخصيت هم معيوب مي شود. انسانى كه در نگاه خودش نسبت به جهان ، به خودش و به انسانهاى ديگر، يك نگاه انحرافى دارد، به ناچار متناسب با همان اعتقادات و باورهاى منحرف عمل مى كند.فكر، منش، رفتار و همه ابعاد وجود انسان نشأت گرفته از اين باورهاى ذهنى اساسى است. آيا ما مى توانيم بگوييم اين چارچوبها و باورها هرچه باشند به هر صورت محترم اند؟ هر جور باورى براى انسان احترام دارد و انسان آزاد است كه هرجور عقيده و باورى را براى خود بپذيرد؟ اگر ما هر گونه خصلت و منش را از انسان نمى پذيريم و هرگونه عملي را تقديس نمى كنيم، پس هرگونه چارچوب فكرى كه اخلاق و عمل متناسب با خود ايجاد مى كند را هم نبايد بپذيريم و تقديس كنيم. عقيده به معنى گِرِه است يعنى چيزى كه شخصيت و عمل انسان را به خود گره مى زند. پس به اين معنا نمى تواند هر عقيده اى محترم و مورد قبول باشد . فكر يعنى انديشيدن و خردورزى كردن. آزادى فكر اين است كه انسان بتواند بر اساس اصول و قواعد صحيح و محكم فكرى تلاش فكر بكند، تفكر كند، انديشه ورزى كند، فكرش را فعال كند براى اينكه بتواند بهترين راه را پيدا كند. آزادى فكر يعنى آزادى انديشه ورزى، خردورزى ولى آن چارچوبها كه شكل دهنده شخصيت انسان است در حقيقت آزادى فكر و انديشه او را محدود مى كنند و به آن شكل و قالب مى دهند و به همين دليل نمى توانند بدون معيار و ملاك پذيرفته شوند. اين بسيار مهم است.

/ 17