تلاش امام براى جلوگيرى از اعدام فدائيان - فدائیان اسلام و انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فدائیان اسلام و انقلاب اسلامی - نسخه متنی

نفیسه محبی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


تلاش امام براى جلوگيرى از اعدام فدائيان

از اقدامات مهم سياسى امام در دهه 30، فعاليت ايشان براى نجات جان چهارتن از اعضاى مهم گروه فدائيان اسلام، از جمله نواب صفوى از حكم اعدام بود . فدائيان اسلام كه به اتهام ترور چند تن از عوامل سرسپرده دربار و انگلستان در آذرماه سال 1334 دستگير شده بودند پس از تحمل شديدترين شكنجه‏ها در دى ماه آن سال در يك دادگاه فرمايشى نظامى به اعدام محكوم شدند . تلاش امام خمينى براى نجات آنها مى‏تواند چند دليل داشته باشد . (23)

اولا: كسانى كه توسط فدائيان اسلام معدوم شده بودند همه از عوامل سرسپرده و خائن به مملكت‏به شمار مى‏رفتند .

ثانيا: اين ترورها مورد تاييد صريح آيت الله كاشانى مجتهد جامع‏الشرايط آن زمان بود . از اينرو فدائيان اسلام مجوز شرعى لازم را نيز داشتند .

ثالثا: محاكمه و اعدام نواب صفوى در كسوت روحانى از نظر دربار، به معنى محاكمه و اعدام روحانيت‏سياسى و مبارز بود و بيم آن مى‏رفت كه اين اعدام سرآغاز دستگيرى محاكمه و اعدامهاى ديگرى از چهره‏هاى روحانى و مبارز شود; چنانكه پس از دستگيرى نواب صفوى، آيت الله كاشانى نيز به جرم همدستى در قتل، دستگير و زندانى شد . شايد به دلايل فوق بود كه وقتى امام ديدند براى جلوگيرى از اعدام فدائيان اسلام اقدامى از طرف مرجع وقت صورت نگرفت‏برحسب وظيفه شرعى كه احساس كرده بودند سه نامه (24) به سه نفر از رجال كشورى آن زمان، قائم مقام رفيع بهبهانى، صدر الاشراف و حاج آقا رضا رفيع كه از اعتبار و وجاهت نسبى بيشترى برخوردار بودند نوشتند و با مقدمه وادله‏اى كه آوردند از آنها خواستند تا مانع اعدام فدائيان اسلام شوند كه جز يك تن كه پاسخى كودكانه نوشت - امام پاسخ ديگرى دريافت نكردند .

برخى ديدگاه‏هاى فدائيان اسلام

مفاد برنامه (25) سازمان فدائيان اسلام از كلياتى درباره پرهيزگارى و مستحبات شرعى فراتر مى‏رفت .

1 . اسلامى بودن سرزمين ايران و لزوم اجراى احكام اسلام .

2 . مديريت‏خانه براى زنان، نه رو برو شدن آنان در كوچه و بازار و خيابان و ساير اماكن عمومى كه باعث‏برانگيخته شدن غرايز مى‏گردد .

3 . اداره مدارس دختران بايد به عهده زنان باشد و دخالت مرد در اداره مدرسه دختران بايد از بين برود .

4 . مبارزه با مصرف مشروبات الكلى، دخانيات و ترياك: بدين معنى كه كارخانه‏هاى مشروب سازى بايد نابوده شده و ترياك، سيگار، قليان، چپق و ساير دخانيات بايد به كلى نابود شوند، در رابطه با قمار هم آن را به مثابه بلاى خانمان‏سوز مى‏دانست و معتقد بودند كه بايد از ميان برود .

5 . سينماها و نمايش خانه‏ها بايستى برچيده شوند و عاملين آنها طبق قانون مقدس اسلام بايد به مجازات رسند و چنانچه استفاده از صنعت‏سينما براى جامعه لازم شود، تاريخ اسلام و ايران و مطالب مفيدى از قبيل درسهاى طبى، كشاورزى، صنعتى، تحت نظر اساتيد پاك و مسلمان و بى‏غرض به نمايش گزارده شود .

6 . در مورد رشوه و ارتشا و رباخوارى بايد طبق دستور اسلام مجازات شده ريشه اين دو نهال فاسد از ايران كنده شود .

7 . حقوق شرعيه ، (صندوق براى حقوق شرعيه) تحت نظر معتمدان پاك تهيه شود و مبلغى را به منظور تبليغ دين بكار گيرند .

8 . دادگسترى: بايستى احكام مقدس اسلام و قانون مجازات اسلامى را اجرا نمايد . براى قضاوت روحانيت و فقهاى پاك و مطلع را براى اين منظور تربيت نمايند تا آنان به رسيدگى امور قضايى بپردازند .

9 . دانشگاهها بايد با روش صحيح دوره‏هاى نهايى مانند دكترى با اجتهاد و استنباط به اتمام رسد . و بدين ترتيب استادانى ربيت‏شوند كه فرزندان اسلام از دانشگاههاى اروپايى و آمريكا بى‏نياز شوند .

10 . پرچم و نماز: در وزارت دادگسترى و تمام ادارات بايد مساجدى بنا شود تا در آنجا نماز جماعت اقامه شود و پرچم سبز لا اله الا الله محمد رسول الله، على ولى الله اضافه بر پرچم ايران نصب گردد .

/ 22