همسرباوفا - جنایت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
همسرباوفا
وه كه اوتا چه جنايتكاروبي رحم بود،نه تنهابه مردهاترحم نكردوبه كشتن رقيبش اكتفاننمود بلكه به زنان وخانواه وي نيزحمله بردوبه تفيش عقايدوكشتن آنهاپرداخت .وراستي آن زن ازميان خانواده وهمسران اوچقدرمتعهدوباوفابود،به شهادت تن دادولي ازاعتقادش دست برنداشت وتاسرحدجان به شوهرش وفاداري نمودوبه او جسارت ننمود،اوبااين استقامت وعملش به تمام زنان مسلمان درس شهامت ووفاداري داد .درسال 67هجري مصعب بن زبيرازجانب برادرش عبدالله زبير براي جنگ بامختاربه كوفه آمدوميان اوومختارجنگ سختي واقع شدوجمعيت زيادي كشته شدندوبالاخره مختارشكيت خوردوفراركردباعده اي ازطرفدارانش دردار الاماره كوفه متحصن گشت وهرروزبراي جنگ بامصعب بيرون مي آمدونبردمي كردتا اينكه روزبيرون آمد،عبدالرحمان بن اسدبروي حمله كرده اوراكشت وسرش راجد كردودارالاماره رامحاصره كردند،وياران مختارچون درفشارآفتادندتسليم شدند وبااينكه باآنهاامان داده بودندقتي برآنهامسلطشدندهمگي راكشتندوبالاخره هفت هزارنفرازطرفداران مختاربدست مصعب به قتل رسيدند .سپس مصعب خانواه مختارراگردآورده وازآنهاخواست كه ازمختاربيزاري جويندواورالعنت كنند وگرنه كشته شود،همگي بيزاري جستند،مگرغوتن اززنان اويكي دخترسمره بن جندب وديگري دخترنعمان بن بشيرانصاري .آنان گفتند:ماچگونه بيزاري بجوئيم ازمردي كه مي گفت پررودگارمن خدااست وشبهابه نمازوروزهابه روزه داشتن مي پرداخت ، وجان خندرادرراه خداورسول خداودرخون خواهي ازكشته شدگان امام حسين عليه السلام بذل نمودودلهاراازكشتن ايشان شفاداد .مصعب جريان اين دوزن رابراي برادرانش عبدالله نوشت .اودرجواب نوشت :آنهانيزبايدازمختاربيزاري جويندوالاآنهاراازدم تيغبگذران .دخترسمره مختاررالعنت كردوگفت : اگرمراباشمشيربه سوي كفرهم دعوت كننداجابت مي كنم ،هماناگواهي مي دهم كه مختاركافربوده است .ولي دخترنعمان ازلعنت مختارامتناع كردوگفت :من شهادت رااختيارمي كنم .پس اوراشهيدكردند ./1تتمه المنتهي ،دراحوال عبد الملك مروان صفحه 63