جنايات -حجاج ثقفي - شجاعت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شجاعت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جنايات -حجاج ثقفي

سعيد بن جبير از دانشمندان پارسا و محققان و مفسران بزرگ شيعه و از شاگران برجسته امام سجاد عليه السلام بود ، در كوفه مي زيست و از تابعين و از دودمان اسدي بود .

حجاج بن يوسف ثقفي استاندار دژخيم عبدالملك در عراق او را دستگير كرد و بسال 95 ه .

ق در حالي كه 49 سال داشت ، به شهادت رساند ، قبر شريفش در واسط بين كوفه و بصره واقع شده است .

هنگامي كه سعيد را در مكه دستگير كردند ، وي را به واسط نزد حجاج آوردند ، بين او و حجاج ، چنين گفتگو شد حجاج تو شقي هستي نه سعيد .

سعيد مادرم به من آگاهتر است ، او مرا سعيد ناميد .

حجاج نظر تو درباره ابوبكر و عمر چيست ؟ آيا در بهشتند يا در دوزخ ؟ سعيد هر گاه وارد بهشت شدم و اهل بهشت را ديدم آگاه ميشوم كه چه كسي در آنجا است ، و اگر وارد دوزخ شدم ميفهمم چه كسي در آنجا است .

حجاج نظر تو درباره خلفاء چيست سعيد من نگهبان و وكيل مدافع آنها نيستم .

حجاج كداميك از آنها را بيشتر دوست داري ؟ سعيد هر كدام كه آفريدگار من خدا ، بيشتر دوست بدارد .

حجاج كداميك از آنها راخداوند بيشتر دوست دارد ؟ سعيد آگاهي به اين موضوع در نزد كسي است كه به آشكار و پنهان ، آگاهي دارد .

حجاج نميخواهي مرا تصديق كني .

سعيد فعلا روا نميدانم كه تو را تكذيب كنم .

حجاج هر گونه كتن را ميخواهي براي خود انتخاب كن سعيد بلكه هر نوع كشتن را تو ميخواهي براي خودت انتخاب كن ، زيرا هرگونه كه مرا بكشي ، همانگونه قصاص ميشوي .

حجاج دستور داد دژخيمانش سر از بدن سعيد ، جدا كنند ، سعيد خود را رو به قبله ، متوجه ساخت و اين آيه را خواند وجهت وجهي للذي فطر السماوات والارض حنيفا مسلما و ما انا من المشركين من روي خود را به سوي كسي كردم كه آسمانها و زمين را آفريده ، من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم .

انعام 79 حجاج دستور داد ، سعيد را از جهت قبله برگرداندند ، او گفت فاينما تولوا فثم وجه الله و به هر سوس رو كنيد ، خدا آنجا است بقره 115 حجاج گفت سعيد را دمرو كنيد ، او را چنين كردند ، گفت منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تاره اخري ما شما را از خاك آفريديم و در آن باز ميگرديم و از آن نيز بار ديگر شما را بيرون مي آوريم .

طه 55 حجاج ، ديگر مهلت نداد او را به شهادت رساند ، آخرين سخن سعيد اين بود اللهم لا تسلطه علي احد يقتله بعدي خداوندا ، حجاج را بعد از من بر احدي مسلط نكن كه او را بكشد به اين ترتيب ، حسرت تسليم بر دل سياه حجاج نهاد .

اين نفرين سعيد ، به اجابت رسيد ، حجاج بعد از شهادت سعيد پانزده روز بيشتر زندگي نكرد ، و پس از او ، كسي را نكشت ، و به هلاكت رسيد .

اين فراز تاريخي ، نمايانگر صلابت و شهامت يك شاگرد برجسته امامان معصوم ع است ، و يك دانشمند مسلمان حقيقي را در آينه خود نشان ميدهد .

/ سفينه البحار ج 1 ص 621 .

/ 58