بیشترلیست موضوعات سيماى آموزشى تربيتى مدرسه آقا حسين و آقا جمال خوانسارى پيرايش جان جامع معقول و منقول محور بودن عقايددر حوزه خوانساريها حضور در زمان حضور در عرصه جامعه شيوه هاى آموزشى حوزه خوانساريها توضیحاتافزودن یادداشت جدید
1. كشف و فهم معارف بلند اسلامى.2. پاسخ به خرده گيريهاى مخالفان.او بر اين عقيده بود كه بسيارى از معارف اسلامى بدون آشنايى ژرف با دانش حكمت در خور فهم و درك نيستند و نمى شود به آنها دست يافت. از اين روى بايد دانش فلسفه را چراغ راه قرار داد تا توانست به زواياى گوناگون و تو در توى اسلام پى برد. در بعد پاسخ گويى همان گونه كه ما باورهاى خود را راست و استوار مى دانيم ديگران نيز چنين مى انديشند و براى درستى افكار خود دليل مى آورند و براى ناروا جلوه دادن ديگر انديشه ها چاره جويى مى كنند. پس اگر كسى با فلسفه آشنايى ژرف نداشته باشد نمى تواند افكار فلسفى مخالف را باطل بسازد و سلاح از دست مخالف بگيرد.27آقا جمال دو نكته اساسى ديگر را فرا روى پژوهندگان قرار داده است:1 . ناسازگارى برخى از مؤمنان با حكمت ريشه اش نا آگاهى از حكمت و مرزها و پيامهاى آن است و اگر افراد آن را به درستى بشناسند و با حكيمان و فيلسوفان آشنا شوند خواهند فهميدكه اين دانش نه تنها سر از فرمان شريعت نمى پيچيد كه همراه و موافق آن است.2. هر كس نبايددرباره مسائل فلسفى سخن بگويد كه راه پر پيچ و خم و درك اصطلاح و رموز و اسرار حكما نيازمند فكر و انديشه بلند است. كسى كه توان پرواز ندارد نبايد در اين وادى هوسِ پرواز كند. پژوهنده فلسفه در آغاز بايد شريعت و قرآن و روايات اهل بيت را بياموزد و سپس به فلسفه رو آورد و آن گاه با كمك عقل و نقل گفته ها و انديشه ها را درهم آميزد و سره را از ناسره جدا سازد:(مردم دشمن آن چيزند كه نمى دانند… مذمت علم حكمت نيز كه در اين زمان شايع شده از اين راه است. با آن كه بناى معارف الهيه و نواميس ربوبيه بر آن است به محض اين كه نمى دانند و تحصيل ربط به آن مشكل است چاره رفع نقص خوددر مذمت آن ديده اند و چون شنيده اند كه بعضى از مذاهب حكما مخالف شرع است اين را دليل ساخته همه آن را كفر و زندقه مى خوانند. با آن كه در بسيارى از مسائل آن مخالفتى با شرع به هيچ وجه نيست بلكه اثبات وجود حق تعالى وعلم و قدرت و بسيارى از عقايد دينيه و مقاصد يقينيه مبنى بر آنهاست… نهايت بايد كه كسى كه در آنها فكر كند عارف به علوم شرعيه باشد تا اين كه در آن مسائل به امرى كه خلاف آن از شرع معلوم شده باشد قائل نشود.)28آشنايى همه جانبه آقا حسين خوانسارى با حكمت و نيز توانايى بر استنباط احكام به او اين امكان را داده بود كه مرزهاى عقل و نقل را بشناسد و از هر يك به جاى خود استفاده كند. او همان گونه كه در عقايد و معرفت شناسى به انديشه بشرى ميدان مى داد و آن را ركن اصلى در پژوهش اركان دين مى شمرد در بيان فروعات احكام بسيار دورانديش بود و براى شرح و تفسير مفاهيم فقهى و بازشناسى مرزها و قلمرو احكام پيش از هر چيز به سراغ شرع و قانون گذار مى رفت و از به كارگيرى عقل در مواردى كه از ديدگاه وى از اختيارات شرع و شارع است پرهيز داشت و به آن گردن مى نهاد. در مثل درباره غسلهاى مستحبى روايتى گزارش شده كه امام صادق(ع) به كسى كه به غنا و خنياگرى گوش سپرده بود فرمود: