شخصيت نخعى - سلسله موسوعات فقه السلف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلسله موسوعات فقه السلف - نسخه متنی

علی اکبر ذاکری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيعه هيچ گاه بر اين عقيده نيست كه على(ع) همان مهدى است كه بعدها قيام مى كند, بلكه بر اين باور است: مهدى از فرزندان على(ع) است و هرگاه خدا بخواهد ظهور مى كند و عدل و داد بر جهان مى گستراند.

رجعت در قاموس شيعه, زنده شدن گروهى از مردگان و حضور آنان در دنياست47; اما درباره اين كه چه كسانى زنده مى شوند و چگونه, اختلاف بسيار وجود دارد.

8. شيعه به هيچ روى, باور به تناسخ ندارد و عالمان بزرگ شيعه, كتابهايى در ردّ تناسخ نگاشته اند.48

9. تفسيرى كه شيعه از بداء دارد, با علم ازلى خداوند, ناسازگارى ندارد49 و همچنين آگاهى امام از علم باطن.

10. در باب عصمت نيز, شيعه دليلهاى فراوانى اقامه كرده است كه مى توان براى آگاهى بيش تر, به كتابهايى كه در اين باب نگاشته شده مراجعه كرد.50

نويسنده, همان گونه كه عقايد شيعه, خوارج و مرجئه را وا مى رسد, به عقايد اهل سنت و جماعت نيزمى پردازد كه اشاره به آنها مى تواند مفيد باشد:

(در برابر آرايى كه از شيعه, خوارج و مرجئه نقل كرديم, ديدگاههاى ديگرى وجود دارد كه اهل سنت و جماعت به آنها باور دارند و آنان بيش تر فقيهان و محدثان بودند كه فهم قرآن و حديث را از صحابه دريافتند و خلاصه آن چنين است:

1. على بن ابى طالب, شايسته تر به خلافت از ابوبكر, عمروعثمان نيست, بلكه او از صحابه گرامى و عشره مبشره است.

او, به چيزى از علوم و اسرار, جداى از خلفا اختصاص نيافته است. او, انسانى است بسان ديگر انسانها كه شهيد و زير خاك دفن شده و نه او و نه ديگران, به اين دنيا بر نمى گردند, جز عيسى بن مريم كه خبر صحيح بر بازگشت وى وارد شده است.

2. امور و آيات و مفاهيم بر ظاهرش حمل مى شود و آنچه على و ديگران از اهل بيت رسول مى فهمند, همان درك لغوى و برابر عقل سليم است.

3. تناسخ ارواح, خرافى است و جايز نيست باور به آن.

4. علم خدا ازلى است و بداء بر خدا محال.

5. على بن ابى طالب, عثمان بن عفان, اصحاب جمل و اصحاب حكمين (معاويه و على) و كسى كه راضى به آن شده, مؤمن هستند.

6. مرتكب گناه كبيره و اصرار ورزنده برآن, مؤمن فاسق است, نه كافر و نه مشرك.

7. قيام عليه سلطان جائر, جايز نيست, جز اين كه كفر روشنى (الكفر البواح) مرتكب شود و حدود الهى را بدون اجتهاد ترك و تعطيل كند.

8. در امام مسلمانان شرط است كه از قريش و برگزيده مردم باشد.

9. عصمت براى پيامبر را پيش از بعثت (با اختلافى كه در آن وجود دارد) از گناهان كبيره و صغيره اى كه در آن پستى هست ثابت مى دانند و بعد از بعثت, از گناهان كبيره و تمام گناهان صغيره.

10 خون و مال مسلمانان و جان و مال اهل ذمه و كسانى كه در پناه اسلام به سر مى برند, نگهدارى شده است و اباحه آنها جايز نيست.

11. ايمان, عقيده به قلب, اظهار به زبان و عمل به جوارح است.51

وى, بر اين باور است: تمام اين عقائد در عصر نخعى بوده است!52

با درنگ كوتاه در تاريخ درمى يابيم كه سخنان آقاى دكتر قلعه جى و آنچه را به عنوان عقايد سنت و جماعت آورده با واقعيت سازگارى ندارد; زيرا بسيارى از اين عقائد, بعدها مطرح شده و در زمان نخعى نبوده است. قيام عليه حكومت فاسد, امرى رايج در جامعه اسلامى بوده و قيامهايى كه در كوفه رخ داده و نخعى نيز در آنها شركت داشته, دليل بر اين مطلب است و….

شخصيت نخعى

كتاب دوم به شخصيت ابراهيم نخعى ويژه شده و در دو باب, سامان يافته است.53

باب اول, نسب و زندگى شخصى نخعى:

پدر: يزيد بن اسود بن عمرو بن ربيعه نخعى.

مادر: مليكه دختر يزيد و خواهر اسود بن يزيد بن قيس بن عبداللّه نخعى.

سال و مكان تولد: 46 هجرى, كوفه.

كنيه: ابوعمران.

/ 13