مسئله بلند گوها در مساجد و تكايا و محافل مذهبى است كه همواره و به هر مناسبتى ، صداى بلندگو، آسايش
و آرامش منطقه اى را سلب مى كند. اگر خانواده هاى مجلس ترحيمى گرفت ، ديگر خانواده هاى محل چرا نبايد
آسايش داشته باشند؟ چرا كارگر كوفته و يا معلم خسته اى كه كه به منزل مى آيد، نتواند بخوابد يا دانش
آموز، دانشجو، طلبه و يا عالم و محققى در خانه اش نتواند استراحت كند، يا به كار علمى بپردازد، يا
مادر خسته يا كودك شيرخوار و يا بيمار و ناتوانى ، رنج ببرد؟ اين بلند گو شعارى چيست كه سراسر كشور ما
را فرا گرفته است ؟ آيا با تعاليم اسلامى موافق است ؟ كه به هر گونه و هر شكل و تحت هر عنوان مقدسى ،
اذيت و آزار ديگران را بدترين گناهان شمرده است . آيا با فرهنگ روز مناسب است ؟ يا با مبانى انقلاب
سازگار است ؟با كمال تاءسف سرو صداى ديگرى تيز بر اين جريان افزوده شده است ، و آن ماشينهاى دوره گرد ميوه فروشى و
سبزى فروشى است كه بيرحمانه براى فروش اجناسشان با بلندگو داد مى كشند و حتى آرامش محلهاى دور
افتاده را بر هم مى زنند. آيا كاربرد اين ابزار مفيد، يعنى دستگاه تقويت كننده صدا، براى همين است ؟يا اگر اين افراد در محلهاى مناسب بايستند مشترى به آنها مراجعه نخواهد كرد؟ اين مسائل نياز به
آموزش دارد و سپس اجراى قاطع مقرراتى اصولى در سطح شهرها.اين موضوع ، به اندازه اى نگران كننده است كه دفتر امام دوبار در اين باره ، بيانيه صادر كرد و از
مردم خواست كه با بلند گوهاى مساجد، آسايش ديگران را بر هم نزنند، و حتى شخص امام ! با زبان
مباركشان در يك سخنرانى عمومى ، در حسينيه جماران كه از تلويزيون و راديو پخش شد، از مردم خواستند كه
بلند گوها را در داخل مساجد بگذارند و مردمان را آزار نرسانند. با همه حرفها، چندان سودمند نشد، و
همچنان سرو صدا، با نامهاى مقدس و از مكانهاى عمومى و ذهنيت مردم شهر مربوط است و مسئوليت آن در درجه
نخست ، متوجه مبلغان اسلامى و مربيان امور تربيتى است كه مردمان را از اين موضوع ، آگاه سازند، و
آنرا پيگيرى كنند و عادتى را كه سالها است در مردم پيدا شده است و آنرا كار خوبى مى دانند، بتدريج از
ذهنها بيرون كنند و اخلاق جامعه را بهبود بخشند.اين موضوع بويژه در شهرهاى علمى و مراكز دانش و حوزه بيشتر ضرورت دارد كه شهر علم ، بايد از آسايش و
آرامش بيشترى برخوردار باشد، و در اينجا متاسفانه كمتر رعايت مى گردد.
و- زنده نگهداشتن خاطره شهيدان
موضوع ديگرى كه در خور اهميت است و در اين دوره از تاريخ در ترسيم چهره شهرها و آباديهاى اين سرزمين ،
نقشى اصولى دارد ؛ شهيدان انقلاب و شيوه هاى بزرگداشت آنان و زنده نگهداشتن خاطره آنان در يادها و
خاطره ها است . روشن است كه پايه هاى انقلاب بر خون اين حماسه سازان و اسطوره هاى ايثار و مقاومت
استوار شده است و خون اين رادمردان خداجوى ، شكوه و عظمت پيشين سرزمينهاى اسلامى را بدانها باز
گرداند و اسلام را در سطح جهان ، ديگر بار مطرح ساخت و پيروزيهاى بزرگى نصيب اين ملت و ديگر ملتهاى
اسلامى كرد. اكنون بايد با زنده نگاهداشتن نام و نشان و خاطره و افكار و گفتار آنان ، پيامشان را به
نسلها رساند و زمينه هاى پايدارى معيارهاى اسلامى و جامعه و تربيت نسل را فراهم ساخت . بايد همواره و
با تمام وسائل ، تابلوهايى از اين پاكباختگان ، در ديدگاه عموم قرار داد، و به هر نوع ممكن ، نام و
نشان و خانواده آنها در يادها زنده باشد. اكنون براى اين هدف ، نامگذارى خيابانها، معابر، مؤ سسات و
مدارس و... يكى از شيواها است ؛ ليكن بسيار كم است حتى با مشكلاتى روبروست زيرا كه فراهم شده است از يك
محل كوچك چندين شهيد برخواسته است حال براى اين ميدان يا خيابان يا مسجد و يا مدرسه و يا كوچه ، نام
كداميك انتخاب شود. ديگر اينكه چه بسيار كه نام مقدس شهيدى چندان روان و ساده نيست و درست جا نمى
افتد و نوعا نامگذارى جديد تشريفاتى مى شود و محل به نام سابق در زبانها مى ماند. بهر حال آنچه در اين
رابطه بنظر مى رسد و شيوه كوچكى در زنده نگهداشتن نام شهيدان است و با شرايط و با امكانات شهر قم نيز
سازگار است ؛ اينست كه در هر چهار راه و ميدانى ، چه بزرگ و زيبايى نصب كرد و بر صفحه آن ، نام شهداى
محل را حجارى كرد و كنار آن عايقى از آهن و امثال آن قرار داد، و روى آن نيز شيشه نصب كرد. و مى شود كه