پاك بودن ذاتى اهل كتاب - آمد و شد با جهانگرد غیر مسلمان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آمد و شد با جهانگرد غیر مسلمان - نسخه متنی

عباس مخلصی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام صادق(ع) فرمود:
(اذا سلّم عليك اليهودى والنصرانى والمشرك فقل: عليك.)61

هرگاه يهود يا نصرانى يا مشرك برتو سلام كند, درجوابش بگو: (عليك).

ـ امام باقر(ع) فرمود:
(عايشه همسر پيامبر(ص) در حضور رسول اكرم نشسته بود. مردى يهودى وارد شد و هنگام ورود به جاى (سلام عليكم) گفت: (السام عليكم) يعنى مرگ بر شما.

پيامبر در جواب او فرمود: (عليكم).

طولى نكشيد كه يكى ديگر از يهوديان وارد شد, او هم همان گونه سلام كرد.

عايشه سخت خشمگين شد, ولى پيامبر او را دعوت به سكوت كرد.

سپس پيامبر(ص) فرمود:
(فاذا سلّم عليكم مسلمٌ فقولوا: سلام عليكم. واذا سلّم عليكم كافر فقولوا: عليك.)

هرگاه مسلمان بر شما سلام كند بگوييد: (سلام عليكم) و هر گاه كافر بر شما سلام كند بگوييد: (عليك.)62

فقيهان براساس اين روايات فتوا داده و گفته اند هرگاه كافر بر مسلمان سلام كند, در جواب گفته مى شود: (وعليكم) يا (وعليك).63

علامه حلى بر اين رأى است كه مى توان به غير سلام جواب داد, مانند اين كه بگويد: (هداك اللّه) يا (أنعم الله صباحك).64

در اين جا اين نكته در خور توجه است كه آنچه فقيهان درباره محدوديت سلام و جواب سلام غيرمسلمانان بيان كرده اند, با توجه به رواياتى است كه در آنها نوعى كينه توزى و عناد نسبت به مسلمانان ديده مى شود و پاسخ امام(ع) ناظر به چنان فضايى است. ولى در روزگارى كه فضاى معاشرت با كافران از سياست ورزيِ كينه توزانه به دور باشد و زمينه اى براى تأثيرپذيرى مسلمان از كافر نباشد, ارتباط گفتارى محدوديتى نخواهد داشت, بلكه در مقوله معاشرت و ارتباط هر چه ادب انسانى بيش تر رعايت گردد, نفوذ و تأثير سخن بر روح و جان مخاطب افزون خواهد شد.

از آنچه تاكنون بيان شد اين نتيجه به دست مى آيد كه در اسلام برقرار كردن پيوندهاى فردى و آمدوشد با غيرمسلمانان, حتّى با نگهداشت آداب اخلاقى و اجتماعى آزاد است.

موضوعى كه ممكن است اين نتيجه را مورد ترديد قرار دهد, نظريه اى است كه بعضى از فقيهان آن را ابراز كرده اند. اينان بر آن شده اند كه بدن انسان كافر, حتى آنان كه اهل كتابند, نجس است و تماس با بدن او, اگر تَر باشد, نجس كننده است. پس, از آمدوشد و پيوند و تماسى كه موجب نجس شدن تن يا لباس گردد, بايد خوددارى شود.

در اين جا براى بهتر روشن شدن اين موضوع و نيز سنجش ميزان درستيِ اين ديدگاه, شايسته است درباره نجس و يا پاك بودن بدن كافران بررسى مختصر صورت گيرد, به ويژه آن كه در اين بررسى رواياتى ياد مى شود كه ابعاد گوناگون و گسترده همزيستى مسلمانان با كافران را در گذشته نشان مى دهد.

پاك بودن ذاتى اهل كتاب

در اين بحث اصل سخن در آن است كه آيا از متون دينى نجاستِ ذاتى كافرانِ اهل كتاب دانسته مى شود يا نجس بودن عرضيِ آنان. به عبارت ديگر, آيا اهل كتاب به خاطر كافر بودن, در پاره اى روايات نجس شمرده شده اند, يا به سبب آن كه با چيزهاى نجس تماس دارند؟

كسانى كه رأى به نجس بودن كافران دارند مى گويند: روايات بر (نجس بودنِ) كافران دلالت دارد و كسانى كه ايشان را پاك مى دانند مى گويند: اين روايات ناظر به (نجس شدن) آنان است يعنى چون در خوراك, پوشاك و نوشيدنيها, به طور معمول, با چيزهايى سروكار دارند كه از نظر اسلام نجس شمرده مى شوند, مانند: گوشت خوك, شراب و ساير مشروبهاى الكلى, پوست حيوانهاى ذبح نشده و, تماس با اين چيزهاى خارجى سبب مى شود بدن اينان نجس شود. پس هرگاه بدن آنان به سبب تماس, با اين چيزها آلوده نشود و يا پس از آلودگى شستشو گردد, مانند بدن شخص مسلمان پاك خواهد بود.

اين دو نظريه در گفتار فقيهان شيعه ديده مى شود. البته مشهور بلكه تماميِ ايشان, درباره نجس بودنِ مشركان, هماهنگ مى انديشند, ولى درباره نجس بودنِ كافران اهل كتاب, اختلاف رأى وجود دارد: شمارى از فقيهان پيشين و نيز بعضى از فقيهان پسين كافران اهل كتاب را پاك مى دانند, مانند: شيخ مفيد, شيخ طوسى, عاملى صاحب كتاب (مدارك الاحكام), محقق سبزوارى, مقدس اردبيلى, آخوند خراسانى, مرحوم سيد حكيم و عده اى ديگر.65

بسيارى از فقيهان معاصرنيز پاك دانسته اند مانند: محمد رضا آل يس, سيد صدرالدين صدر, سيد محسن امين, شهيد صدر67 و آيت اللّه خويى.68

و از فقيهان حاضر مانند: فاضل لنكرانى69, شيخ جواد تبريزى,70 مقام معظم رهبرى71, نورى همدانى72,عبدالكريم اردبيلى73, سيد على سيستانى74 و مكارم شيرازى75 و شمارى ديگر, به طهارت كفار اهل كتاب فتوا داده اند. اگرچه برخى از اينان احتياط را نيز ياد كرده اند.

صاحبان نظريّه (پاك بودن اهل كتاب) به روايات زير استدلال كرده اند:

/ 13