چهارم: بعضى مى‏گويند كه غنا آن است كه در عرف، اطلاقِ غنا بر آن كنند - مقامات السالکین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقامات السالکین - نسخه متنی

محمد بن محمد دارابی‏؛ تصحیح: سید جعفر نبوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جمع مى‏شود؟

جواب آنكه: علما مثال لذّتِ به دردْ آميخته آورده‏اند، كه بدنى كه دانه‏ها برآورده باشد در وقت خاريدن هم درد مى‏يابد و هم لذّت و اين ظاهر است.

چهارم: بعضى مى‏گويند كه غنا آن است كه در عرف، اطلاقِ غنا بر آن كنند

و اين نيز موافق كَنْزُ اللغة و دستور اللغة است كه غنا را به سرود تفسير كرده‏اند و كلام شهيد ثانى رحمة الله عليه در شرح شرائع، اشعارى به اين تفسير دارد، آنجا كه فرموده:

وَ رَدَّهُ بَعْضُهُمْ الى العُرْف فَما سُمّي غِناءً يَحْرُمُ وَ إنْ لم يُطرِب. و در بعضى تصانيف خود، اين تفسير را به جهت غنا أولى‏ دانسته، و مخفى نيست كه تعريف چهارم به جهت غنا به قاعده شرع انسب است چه الفاظ مأخوذه در شرع، محمول بر تفاهم عرف است خصوصاً در موضعى كه حقيقت شرعى و حقيقت متشرّعه نداشته باشد و در معنى لغوى آن اختلاف زياده از حد شده باشد. چنانچه عن قريب معلوم خواهد شد.

پس الْيَق و احَقّ، حمل بر تفاهم عرف است. چنانچه در شرع وارد است كه تطهير به آب است، هر چه در عرف آن را آب مطلق گويند تطهير ثوب و بدن به آن جايز است، هر چند آبِ گل آلوده باشد مادامى كه آن را آب گويند مطهِّر است و همين كه آميخته به چيزى ديگر شد كه در عرف و عادت‏

/ 212