بیشترلیست موضوعات حوزه در صحنه سياست واجتماع حوزه وعرصه علم وتمدن علماى شيعه ومبارزه با استبداد روحانيت شيعه و استعمار رويارويى فرهنگى علماء با استعمار افغانستان اندونزى يمن عراق لبنان و سوريه ايران توضیحاتافزودن یادداشت جدید
« حق اين كه آنچه بر حقير معلوم گرديد ، تمامى امور جماعت انگليسيه به مكر و حيله و جميع اوقات شبانه روزى آنها مصروف به دنيا دارى است . . . و اگر خرقه دنيا دارى را به بذل مال و رفتار و سازش دانند به قدر ضرورت سعى و تلاش(كنند) كوتاهى رابه قدر سر مويى تجاوز ننمايند ، تغيير سلوك دهند . » سلطان الواعظين ، از جنگلهاى سخت تيپو سلطان ، فرمانرواى ميسور هند ، با خارجيان ، ستايش مى كند و جهاد او را جلوهاى از غيرت مردانه او مى نامد و پيمان شكنى حاكمان محلى را ، كه شكست تيپو را به دنبال آورد ، زاييده خفت عقل جماعت هنديان مى شمارد .او ، كه از نفوذ مردمى برخوردار بود و در جمعه و جماعات شيعيان شركت مى كرد و براى ايشان خطبه مى خواند ، به روشنى فتوا داد كه همكارى با انگلستان حرام است و با اين فتوا به شيوهاى مستقيم با دستگاه سياسى ، حكومتى استعمار انگليس روياروى شد .« بعد از ورود حقير در مدرس ، يكى از اعاظم سركار گور نر مدرس ، روزى نزد حقير آمده استفتاء نمود كه مشغول فرنگى شدن در شريعت شما جايز است يا نه . حقير در جواب نوشت كه سؤال اين مطلب نه صلاح شما و جواب گفتن اين سؤال نه صلاح من است . از اين مرجله بگذرند . مذكور نمود كه خود اهل خدمت آنها مى باشم و به شغل نويسندگى مأمورم ، مرا مطلب فهم حقيقت مسأله است . حقير در جواب نوشت ، شغلى كه باعث اعانت آنها باشد حرام است ، بلا خلاف ميان علماى شيعه .آن عاقبت به خير ، همان ساعت بلا تأمل از جا برخاسته نزد گورنر رفت و از شغلى كه داشت استعفا نمود . » 94علماى شيعه ، همزمان با رويارويى مستقيم با دستگاه سياسى حكومتى استعمار انگليس ، با كسانى كه در لباس مذهب مستقيم و يا غير مستقيم در خدمت دشمن بودند مى ستيزيدند و انديشه هايى كه راه را بر دشمن هموار مى كرد ، بى اثر مى ساختند .از جمله مزدوران بريتانيا ميرزا غلام احمد قاديانى بود . او در كتاب: « مواهب الرحمن » فتوا داد كه:« هر مؤمن حرام است كه با حكومت انگلستان به نيت جهاد مبارزه كند و درگيرى مردم با انگليس از مصاديق فساد محسوب مى شود . » 95جمعى از مسلمانان و هندوها ، توسط او گمراه شدند و دست از مبارزه با دشمن شستند . از اين روى ، بسيارى از علماد سنى و شيعه به مقابله قاديانى برخاستند و او را از جمع مسلمانان طرد كردند 96.سر سيد احمد خان نيز از دانشمندانى بود كه انديشه هايش سر از حمايت استعمار درآورد . وى ، براى رسيدن مسلمانان به تمدن ، دوستى آنان با بريتانيا را لازم شمرد . به همين جهت ، در سال 1305 ه . ق . از سوى بريتانيا به لقب « شواليه » نائل آمد .97علماء اسلام و شيعه در اقدامى و سياسى سيد احمد خان را به نقد كشيدند و عزت و حرمت او را در ميان مسلمانان مبارز در هم شكستند .* تاج العلماء(م 1312 ه .ق .)از علماى آگاه به زمان بود و در دفاع از اسلام و مبارزه با الحاد و استعمار خدمات افزون بر رساله « جهاديه » كه در راستاى تحريص و تشويق مردم براى مقابله با انگليس نگاشت 98، در تفسيرى مستدل ، به نقد انديشههاى كلامى و سياسى سيد احمد خان پرداخت .* مولانا سيد دلدار حسين نقوى(م . 1964 ميلادى) چندين كتاب در رد انديشههاى قاديانى و سر سيد احمد خان منتشر ساخت .99* سيد نصرت على خان دهلوى نيز رسالهاى عليه تفسير سر سيد احمد خان تأليف كرد و آن را به هنگام ورود سيد جمال الدين اسد آبادى ، به هند ، به او عرضه داشت .100به موازات مبارزه سياسى ، اكثريت علماى شيعه هند ، كه بر تحريم همه جانبه همكارى با دشمن استوار بود ، عدهاى از دانشوران شيعه ، راهى ديگر مى پيمودند و آن آشنا كردن مسلمانان به مسائل سياسى و حقوقى ، مبارزه پارلمانى و استفاده از ابزارهاى جديد سياسى و حقوقى براى رسيدن به استقلال بود .* سيد امير على هندى منادى اين تفكر بود . او ، كه به فقه و تاريخ اسلام آشنايى وسيع داشت ، به آموزش حقوق جديد روى آورد .آشنايى وسيع او با احكام سياسى و حقوقى و اسلام و مكاتب حقوقى جديد ، موجب شد كه به عنوان اولين شخص هندى به عضويت گروه ويژه حقوقى قضايى در لندن پذيرفته شود . موقعيت علمى و مكانت جهانى وى ، به او امكان داد تا به احقاق حقوق مسلمانان بپردازد و به روزگار غربت اسلام ، در مغرب زمين به شناساندن احكام حقوقى ، فضائل اخلاقى و اجتماعى آن اقدام ورزد و سدى محكم در برابر اتهامات مخالفان براى دفاع از شريعت ايجاد كند . او ، مسلمانان را به آگاهى و استفاده از دست آوردهاى بشرى تشويق مى كرد و براى تشكل آنان ، « اتحاديه مسلمين لندن » را تأسيس كرد و سرپرستى و تهذيب دانشجويانى را كه از كشورهاى مختلف اسلامى به لندن آمده بودند ،به عهده گرفت . در سالهاى 1909 و 1919 ، كه دولت انگليس سعى داشت مسلمانان را از حق داشتن نمايندگان مستقل در انتخابات پارلمانى محروم سازد ، او به پشتيبانى مسلمانان هند برخاست و با اقدامات مثبت خود ، دولت انگليس را مجبور به عقب نشينى كرد .101او ، به « باب عالى » به عنوان كانون قدرت اسلام مى نگريست و سعى و تلاش فراوانى در راه حفظ اين كانون به كار برد . به انگليس به خاطر خيانت به جهان اسلام و همكارى با دشمنان عثمانى ، شديداً حمله مى كرد . سيد امير على ، همه توان خود را در راه بيدارى مسلمانان به كار برد . سعى مى كرد كه مسلمانان حقوق خود را بشناسند و آن را مطالبه كنند . با كسانى كه حقوق مسلمانان را ناديده مى گرفتند ، درگير بود و در اين راه ، نامههاى بسيارى به سياستمداران انگليس و هند نوشت و مقالاتى بر رد نوشتههاى مجلهها و روزنامه هايى كه حقوق مسلمانان را ناديده مى گرفتند انتشار داد . دولت هند براى به كنترل در آوردن و جلوگيرى از حركتهاى روشنگرانه وى ، او را از مناصب اجتماعى محروم كرد .102 ولى او راه خود را در بيدارى مسلمانان و تشريح قوانين فقهى و حقوقى اسلام دنبال كرد و كتابهاى بسيارى را در اين زمينه منتشر ساخت ، كتابهايى كه تا كنون براى طلاب و قضات شرع ، همواره ، مورد استفاده است .103علامه محسن امين روش مبارزه امير على با استعمار را بهترين شيوه مبارزه در آن روزگار هند مى شمرد . همان روشى كه از ناحيه دو گروه: محافظه كاران و طرفداران مبارزه نظامى شديداً انتقاد مى شد: « چه بسا راهى كه امير على براى رسيدن به آرمانهايش در پيش گرفته بود ، بهترين راه جهاد و مبارزه در آن روزگار بود ، چرا كه امت اسلامى در زير ضربات خردكننده انحطاط فكرى و مادى دست و پا مى زد و غرب پنجههاى خود را بر گلوى مسلمانان بيشتر مى فشرد . و راهى نزديك براى آزادى و استقلال مسلمانان هند وجود نداشت . اروپا ، بر اثر برداشت غلطى كه از اسلام و مسلمانان در سر داشت ، به ديده تحقير به آنان مى نگريست و تسلط بر آنان را فرض و واجب مى شمرد . نزديكترين راه براى نجات مسلمانان ، آشنا كردن غربيان و مسلمانان با اسلام و تاريخ درخشان آن است . راهى كه در سايه آن ، مسلمانان به ميراث ارزشمند خود آگاه شده و در راه دستيابى به عزت ديرينه بكوشند . » 104