ان الحياة تنازع و خصام و العدل كالعنقاء فينا و الذى لم ينف عنه الضيم فهو يضام
هيهات ما بسوى السيوف سلام . لم ينف عنه الضيم فهو يضام لم ينف عنه الضيم فهو يضام
كه توسط اين دلير مرد سروده شد ، از اولين چكامه هايى است كه عليه بيداد متجاوزان سروده شده است .137علامه امين ، در مقابل قانون طوائف ، كه در راستاى تفرقه بين مسلمانان ، از جانب فرانسويان صادر شده بود ، مقاومت كرد و تا مرز الغاء آن مبارزه را ادامه داد .دشمنان براى تسليم او ، راه تطميع را در پيش گرفتند و منصب علماء و افتاى جامعه شيعه را به وى پيشنهاد كردند . با اين كه افراد بسيارى وى را بر قبول آن تشويق مى كردند و از عواقب نافرمانى ، آن جناب را مى ترسانيدند ، ولى ايشان ، دليرانه آن را رد كرد و همكارى با دشمن را ناروا شمرد .138فرانسه براى تخدير افكار عمومى ، به تأسيس شركت روى آورد . بر آن بود تا اين راه ، افزون بر جلب آراى بزرگان و تطميع آنان ، توده مردم را استثمار كند و بر توانمندى سياسى و اقتصادى خود بيفزايد .علامه سيد محسن امين ، وجود چنين شركتهايى را مايه ننگ و فساد امور مى دانست و در سخنانى كه در جمع عدهاى از ملى گرايان ايراد كرد نارضايتى خود را ابراز كرد . اين سخنان به ميان توده مردم برده شد و جرقه شورش عمومى را آماده ساخت ، مردم به شركت فرانسوى حمله كردند و آن را به آتش كشيدند139اين حركت مردمى زمينه قيام عمومى عليه فرانسويان را آماده ساخت .140
ايران
ايران از گذشته تاريخ ، اهميت بسيارى براى ابرقدرتها داشته و در قرن نوزدهم ، استعمار انگليس و امپراتورى روسيه براى نفوذ و تصرف آن در رقابت بودند . روسيه ، علاوه بر منافع سر شار اقتصادى ايران ، به اميد دست يابى به تركستان و خليج فارس و سر حدات هند به آن چشم دوخته بود . بريتانيا حفاظت از امپراتورى هند را بهانه دخالت در ايران و تصرفات جزاير و بنادر خليج فارس قرار داده بود .سفير بريتانيا در ايران(سال 1953) مى نويسد:« خليج فارس ، همچون هرات و افغانستان ، به صورت يك دژ خارجى براى حفاظت از امپراطورى با ارزش هند براى انگلستان در آمده بود . در حقيقت ، هنگامى كه در سال 1903 « لرد لندزدان » اعلام داشت: ما تأسيس و برپايى يك پايگاه اروپايى يا بندر مجهز را توسط هر قدرت ديگرى در خليج فارس ، به منزله رقابتى خطرناك براى منافع بريتانيا شناساى نموده و با تمامى امكانات خود در برابر آن مقاومت خواهيم كرد ، از طرف حكومت انگلستان صحبت مى كرد . »141 در پى اين مقاصد ، استعمارگران ، سعى مى كردند با عقد قراردادهاى استعمارى و يا با فشارهاى نظامى ، منافع خود را در ايران ، تأمين كنند .علماى ايران ، مهمترين قدرت مردمى بودند كه با آنان به مخالفت برخاستند .* از جمله موضعگيريهاى علماى ايران مقابله آنان با قرار دادن رويتر است . امتيازى كه با اصرار ميرزا حسين خان سپهسالار ، در ژوئيه 1872 م . به بيگانگان داده شد: امتياز راه آهن ، براى مدت هفتاد سال ، حق تأسيس و بهره بردارى انحصارى تراموا ، استخراج معادن ، ايجاد شبكه آبيارى و حمل و نقل از راههاى آبى و بهره بردارى از منابع جنگلى كشور و . . .142انتشار مفاد قرار داد ، اروپا را تكان داد . به گونهاى كه تى ير ، سياستمدار فرانسوى در مورد اين قرار داد اظهار داشت:« براى شاه فقط هوا را باقى گذاشتهاند . » 143و كروزن در تشريح آن گفت:« كاملترين و نامنتظرهترين طريقه تسليم تمام منابع صنعتى يك كشور به بيگانه كه شايد فقط بتوان در رويا آن راديد و تاريخ تا كنون مشابه آن را به ياد نداشته است . » 144قرار داد رويتر با مخالفت گسترده اقشار مردم وعلماء روبهرو شد . « روحانيون احساسات عمومى را عليه تسليم حقوق ايرانيان به بيگانگان »145 بر شوراندند ملا على كنى مجتهد بزرگ تهران و ملا صادق قمى سردمدار مبارزه بودند هنگامى كه ناصر الدين شاه از اروپا بازگشت و به بندر انزلى رسيد ، تلگرامهايى به او فرستادند و خواستار عزل سپهسالار و لغو امتياز رويتر شدند .146حاجى ملا على كنى فتوا داد كه عزل سپهسالار واجب است .ملا صالح عرب ، در اين هيجان عمومى ، عليه قرار داد رويتر نقش برجسته داشت . علماء اعلام كردند اگر شاه ، ميرزا حسين خان را عزل نكند ، از پايتخت ، بلكه از ايران ، رخصت بر خواهند بست .انحصار تنباكو ، از امتيازاتى بود كه در آغاز آخرين دهه قرن نوزدهم به منافع اقتصادى بيگانه اعطاء شد . هدف اصلى از اين امتياز ، دخالت در جامعه اسلامى ايران و رواج غربزدگى ، و در نهايت استثمار ايران بود . پس از رسميت امتياز ، در سال 1308 ، تالبوت به همراه عدهاى از فرنگيان به ايران آمدند .فرنگيان به هر شهرى كه پا گذاردند ، شكل ظاهرى شهر و بازار مسلمانان را تغيير دادند . فرنگيان چنان به موقعيت خود اطمينان داشتند كه به احساسات ملى مذهبى مردم نيز وقعى نمىنهادند بدون هيج ترس و واهمهاى به تحقير و كتك كارى مردم مى پرداختند . از استضعاف مالى مردم سوء استفاده مى كردند .فرهنگ منحط غرب را رواج مى دادند و . . . در اين موقعيت حساس ، قدرت مردمى و شجاعت روحى علماى شيعه بود كه راه را بر استعمار گران مسدود كرد .ميرزاى بزرگ ، با پشتيبانى علماء و مردم ، آخرين ضربه سهمگين و بنياد بر افكن را با فتواى تاريخى خود ، بر پيكر استعمار فرود آورد .147اين نهضت ، در ساير سرزمين اشغالى توسط غربيان تأثير فراوان گذاشت و ملتهاى بسيارى را درس مقاومت آموخت . دكتر على شريعتى مى نويسد:« آيا نهضت « مقاومت منفى » ى آن مردم بزرگ گاندى ، كه كمى بعد از اين نهضت تحريم تنباكوست ، تحت تأثير اين نهضت نبوده است؟ . . . بعد از اين نهضت تحريم تنباكو و مقاومت منفى عليه كمپانى رژى بود كه گاندى نهضت مقاومت منفى عليه انگليس و تحريم استعمال منسوجات و كالاى انگليسى را در سراسر هند اعلام مى كند و مى بينيم كه با دست خالى ، امپراطورى كبير را خلع يد مى كند و دستش را قطع مى سازد و انگلستان ، در اوج قدرتش آن قاره زرخيز را از دست مى دهد . » 148* در گير و دار قيام ملت ايران عليه دولت فاسد قاجار و مبارزات مشروطيت دولت بريتانيا و روس ، آسوده از برخى از تنازعات جهانى ، بر سر تقسيم ايران به تفاهم رسيدند و در طى قرار دادى ننگين ايران را به سه منطقه تقسيم كردند . اين قرار داد كه در سال 1907 ميلادى/ 1325 ه .ق . اتفاق افتاد ، تمام شمال شرقى و غربى ايران را تحت اختيار روسيه و تمام نقاط جنوبى كشور را تحت نفوذ انگلستان قرار داد و بقيه بى طرف اعلام شد . در يك قرار داد سرى ، قسمت بى طرف نيز ، بين آن دو ابر قدرت تقسيم گرديد .149