بیشترلیست موضوعات حوزه در صحنه سياست واجتماع حوزه وعرصه علم وتمدن علماى شيعه ومبارزه با استبداد روحانيت شيعه و استعمار رويارويى فرهنگى علماء با استعمار افغانستان اندونزى يمن عراق لبنان و سوريه ايران توضیحاتافزودن یادداشت جدید
* سيد صالح حلى ، كه از ياران مرحوم آخوند خراسانى بود ،در طليعه مجاهدين بصرى بود و تا سقوط بصره و بغداد دست از جهاد نشست و به هنگام تسلط بريتانيا بر عراق ، بعد از انقلاب 1338 ه .ق . از عراق تبعيد گرديد .119* شيخ مهدى خالصى ، از شاگردان ميرزاى شيرازى ، در جبهه حويزه ، در كنار شيخ عبدالكريم جزايرى و سيد عيسى حلى ، به فرماندهىمحمد فاضل پاشا ، جهاد مى كرد .120* شيخ جعفر ، آل شيخ راضى كه در امنيت عراق در ايّام تضعيف حكومت عثمانى بسيار مؤثر بود و پناهگاه مطلومان و ستم ديدگان به شمار مى رفت ، در همين جبهه حضور داشت وبا حضور خود در « غدير الحى » به رزمندگان روحيه مى بخشيد .121* در جبهه كوت ، شيخ خليل صورى عاملى ، مشغول فعاليت بود و شدايد بسيارى را به هنگام محاصره اين شهر ، توسط قواى بريتانيا ، متحمل شد .122* سيد مهدى حيدرى ، از مراجع عراق و از شاگردان ميرزاى شيرازى در جبهه قرنه و عماره در كنار سيد مصطفى كاشانى به جهاد مشغول بود .123* در جبهه شعيبيه ، شيخ باقر حيدر ، مرزبان بود . او ، كه بر ميرزاى شيرازى تلمذ كرده بود . و شاگردانى چون: عبدالحسين شرف الدين در محضرش تربيت شده بودند ، به صلاحديد ميرزا حسين خليلى به جنوب عراق رفت و در آن جا به نشر اسلام و تدبير امور مردم مشغول شد . به هنگام هجوم بريتانيا به عراق ، كه با شعار فريبنده: رهايى از قيد و بند عثمانيان وارد اين سرزمين شد ، شيخ باقر به بسيج نيرو پرداخت و با خواندن فتاواى علماى نجف ، مبنى بر جهاد عليه دشمن ، مردم را به استقامت واداشت و جبهه بزرگى عليه دشمن تشكيل داد .124* شيخ محمد رضا شبيبى ، در همين جبهه ، عليه دشمن كار زار مى كرد . وى كه اديبى نامور و دانشورى بزرگ بود ، در مدرسه عالى نظامى بغداد به همراه گروهى از طلاب ، آموزش نظامى ديد و به همراه فرمانده خود به جبهه آمد و فعاليتهاى مثبتى را در همراهى مردم منطقه بانظاميان ترك انجام داد .125در نجف ، بزرگانى چون شيخ فتح اللّه اصفهانى و شيخ عبد الحسين مطر ، مردم را به مقاومت و دفاع تشويق مى كردند .126* شيخ عبد الحسين مطر ، مردى سياستمدار و غيور بود و از مكانت و جايگاهى بزرگ درنزد علماء برخودار . به هنگامه محاصره نجف ، وى عشائر عراق را عليه بريتانيا بسيج كرد . اين مرد بزرگ ، به هنگام اشغال عراق به شمال اين كشور تبعيد شد .127گروهى از علماى بزرگ نجف چون ، شيخ محمد تقى خليلى ، ميرزاى مهدى و ميرزا احمد ، فرزندان آخوند خراسانى ، سيد ابوالقاسم كاشانى ، سيد مهدى لاهيجانى ، شيخ محمد محلاتى و شيخ اسحاق رشتى و . . . در سال 1325 مدرسهاى را بنيان نهادند كه طلاب ، علاوه بر درسهاى حوزوى با دانشهايى چون: رياضى آشنا مى شدند . به هنگام شروع جنگ ، محصلين اين مدرسه به همراه بسيارى از اساتيد ، در جبهههاى نبرد شركت جستند و بسيارى از آنان به شهادت رسيدند .128بعد از اشغال عراق توسط بريتانيا حركتهاى مهاجمان براى تثبيت موقعيت خود در عراق و مناطق همجوار ، گسترش يافت . تهاجم فرهنگ غربى و مراسم و آداب غربيان آشكارا ترويج مى شد و كتابهاى الحادى و ضد دينى ، در بين جوانان منتشر مى گرديد . آنان به تأسيس مدارس روى آوردند تا نسلى را بپرورانند ، به دور از دين و دين باورى .جاسوسه معروف انگليسى ، ميس بل ، مى نويسد:« بزرگترين رهبران آن انقلاب ، كه در زمان جنگ اول و پس از آن ، در عراق واقع شد ، روحانيون بودند . و همين امر باعث گشت تا حكمرانان در عراق ، به تأسيس مدارس جديد بپردازند ، تا روحيه مذهبى را در نسل جديد ضعيف كنند و بدينگونه ريشههاى انقلاب رااز اصل بخشكانند . » 130مرحوم حرز الدين ، كه از علماى بيدار و دلسوز جامعه آن روز عراق بود ، از فعاليتهاى فرهنگى غربيان ، به هجوم فرهنگى تعبير مى كند . هجومى كه كيان اسلامى را مورد خطر قرار داده و ريشهها را هدف قرار داده است:« و فى الضمن هجمت علينا فى العراق كتب الضلال و الاحاد و الشبه و كذا المماليك الاسلاميه مثلنا و قام المستعمرون الانجليز بفتح المدارس بعد الاحتالال فى العراق لا جل تثقيف الشباب و در استهم العلوم و در سوا شباب المسلمين الكتب المضلّله التى فيها الشبه الماديه فصار الشباب يعرف اسلامه بابويه المسلمين و اعزوهم بالتمدن الكاذب و الاستهتار المفضوح . » 131در آن عصر ، كتب گمراه كننده و الحادى بر عراق و ساير ممالك اسلامى هجوم آورد . استعمارگران انگليسى ، بعد از اشغال عراق ، به منظور گمراه كردن جوانان ، به ايجاد مدارس مبادرت ورزيدند . كتابهاى گمراه كننده با هدف ترويج ماديت گسترش يافت . تا آن جا كه جوانان از اسلام بى خبر ماندند و دينشان را از ناحيه اسلام پدر و مادر مى شناختند و تمدن دروغين غرب آنان را فريفته بود .فرهنگ و اعتقادات غربيان در بين مردم رسوخ كرد . پوشيدن لباسهاى فرنگى ، تراشيدن ريش 132 و . . . باب روز شد . دراينبحران بزرگ سياسى و فرهنگى ، متفكران اسلامى ، به ميدان آمدند . از يك سو براى استقلال عراق و نجات آن از دست دست نشاندگان انگليس فعاليت بنيههاى دينى و روشنگرى جوانان مى پرداختند .نويسندگان و خطيبانى چون: سيد حسن صدر ، سيد محسن امين ، شيخ محمد رضا شبيبى سيد شرف الدين عاملى ، كاشف الغطاء ، محمد جواد بلاغى ، شيخ محسن شراره ، آقا بزرگ تهرانى ، علامه امينى ، مظفر ، كاشانى و . . . با نوشتن كتابهاى نفيس و سخنرانيهاى بيدارى آفرين ، جبههاى وسيع فرهنگى راعليه انديشههاى وارداتى و هابيت ، شيوعيت و غرب زدگى گشودند .عدهاى چون سيد هبة الدين شهرستانى با همكارى گروهى از علماء باانتشار مجلههاى مفيد و ارزشمند دست زدند132 و براى رشد افكار جوانان و استقلال فرهنگى و سياسى و اقتصادى و حتى نظامى كشور ، به تأسيس مدارسى چون: مدرسه « اصلاح » و « اسلام » و مدارس علوى براى طلاب علوم دينى و ساير جوانان عراقى اقدام كردند .133
لبنان و سوريه
لبنان ، قبل از جنگ جهانى اول ، جزء قلمرو دولت عثمانى بود . و در پايان جنگ جهانى اول ، به اشغال نيروهاى متفقين در آمد . در سال 1923 ، جامعه ملل ، سوريه و لبنان را رسماً تحت قيوميت فرانسه قرار دادند . و همزمان با جنايات بريتانيا در عراق ، فرانسه نيز به قصد تسلّط در لبنان به مبارزات فرهنگى و نظامى گستردهاى دست يازيد وبه ظلم وتجاوز هتك مقدسات اسلامى و اسارت مسلمانان پرداخت .* مرحوم سيد شرف الدين كه تحصيلات دينى خود را در نجف به پايان برده بود ، به مبارزهاى وسيع عليه منافع فرانسه دست زد . وى ، در اين رابطه به نقاط مختلف لبنان سوريه مسافرت و با علماى بزرگ ديدار كرد . در مجامع مسلمانان ، به بيدارى افكار پرداخت و ظلم و فساد فرانسويان را بر شمرد و افراد غيور و با همت را به همكارى فراخواند .سيد محمد باقر صدر مى نويسد:« مجاهدات شرف الدين ، در دوره عثمانى ، منحصر به امور دينى بود . زيرا كه حكومت لبنان ، حكومتى اسلامى بود . . .ليكن در دوره استيلاى فرانسويان ، كه دست به فساد و تباهى زدند ، و بر مسلمين تسلط يافتند و آثار اسلامى را از بين بردند مبارزات سياسى شرف الدين آغاز گشت وى شروع كرد به بيدار كردن افكار و توجه دادن مردم به ظلمها و فسادهاى فرانسويان . و بدين منظور ، اجتماعى تشكيل مى داد و از كسانى كه مورد