بیشترلیست موضوعات حوزه در صحنه سياست واجتماع حوزه وعرصه علم وتمدن علماى شيعه ومبارزه با استبداد روحانيت شيعه و استعمار رويارويى فرهنگى علماء با استعمار افغانستان اندونزى يمن عراق لبنان و سوريه ايران توضیحاتافزودن یادداشت جدید
(بر طبق آن ترجمه راه آهن پيشنهاد شده مى بايست از حومه تهران بگذرد وبه ضرورت موجب تخريب حرم شاه عبدالعظيم ومقابر پيرامون آن شود.)27پيش از همه اينها گزارشها اين نكته راتاييد مى كنند كه مانع عمده توسعه راه آهن در آن روزگار بى لياقتى دولت قاجار ورقابت شديد روسيه وانگليس در به دست آوردن امتياز در ايران بود. ناتوان بودن كارگزاران قاجار در ايجاد موازنه وبهره بردارى از رقابت اين دوكشور به توقف طرحهاى عمرانى در كشور مى انجاميد. سردنيس رايت سفير سابق انگليس در ايران نوشته است:(بعد از آن كه امتياز كشتيرانى در رود كارون به انگليسيان اعطا گرديد شاه براى حفظ موازنه مجبور شد تا امتياز احداث راه آهن رادر شمال كشور به روسيه واگذار نمايد وبه همين سبب در وندولف نيز مجاز گرديد تا شاه رابراى دريافت امتياز راه آهن جنوب تحت فشار قرار دهد. اما همين كه نظر مساعد شاه به در وموند ولف اعلام شد مجددا زير فشار روسها قرار گرفت. روسها به بهانه هاى سوق الجيشى وتجارى خوا ستار ممانعت از احداث راه آهن به توسط انگليسيان از خليج فارس شدند. مجددا شاه تيره روز تسليم گرديده ودر پايان سال 1890موافقتنامه بين ايران وروسيه به امضا رسيد كه در آن اعطاى هر نوع امتياز راه آهن براى مدت ده سال در ايران ممنوع گرديده بود. اين موافقتنامه در سال1900 مجدداً براى ده سال ديگر تمديد شده وبه اين ترتيب اميد دسيتابى ايران به راه آهن براى زمانى طولانى نقش برآب گرديد.)28تحريم كالاهاى خارجى از جانب علماء نيز نه مولود تنفر كور از خارجيان كه به قصد مبارزه اقتصادى با اهداف استعمارى خارجيان و جلوگيرى از آثار نامطلوب فرهنگى ودر نهايت در راستاى خود كفايى مسلمانان انجام گرفته است.علما همواره مردم رابه خوردن غذاهاى وطنى وپوشيدن لباسهاى ملى تشويق مى كردند وخود نيز كرباس وطنى مى پوشيدند.ميرزاى بزرگ به هنگامه هجوم فرهنگى واقتصادى غرب به بلاد اسلامى مردم را از تشبه به خارجيان واستفاده از غذاهاى وارداتى از ديار بيگانگان منع نمود.مرحوم ميرحامد حسين صاحب عبقات كه شب وروز به نوشتن مشغول بود جز با مركب وكاغذ سرزمين هاى اسلامى نمى نوشت و براى مبارزه منفى با بيگانگان از مصرف صنايع آنان خوددارى مى كرد.29در احوال شيخ على قمى از معاصران سيد جمال واز دست پروردگان ملاحسينقلى همدانى استاد سيّد نوشته اند:وى به خودكفايى ملى وبى نيازى از بيگانگان بسيار حساس بود. از اين روى جز لباسهاى منسوج در بلاد اسلامى نمى پوشيد واز پوشيدن لباسهاى اروپايى خوددارى مى كرد:(فيلبس اللباس الحسن المنسوج فى البلاد الاسلاميه وعلى الغالب يلبس مما صنع ايران من الصوف والقطن الغليظ لايستعمل الالبسة المصنوعه فى اروپا وبعض دول آسيا وغير هما من الدول الكافره)30از لباسهاى ساخته بلاداسلامى استفاده مى كرد. غالبا لباسهاى پشمى وپنبه اى ايران رامى پوشيد واز پوشيدن لباسهاى وارداتى از اروپا وبرخى از دولتهاى آسيا خوددارى مى كرد.مرحوم سيد عبدالحسين لارى شاگرد ونماينده ميرزاى شيرازى در فارس مسلمانان را از مصرف چاى وقند وادويه وخوراك وپوشاكهايى كه از روس وانگليس به ايران وارد مى شد باز مى داشت وبر اين باور بود كه: خريد كالاهاى وارداتى موجب خروج ارز از كشورهاى اسلامى وتقويت كفار است. بالاتر سيد لارى حاجيانى را كه قرآنهاى چاپ آلمان رابه همراه مى آوردند سرزنش مى كرد. وخود نيز عملاً لباس وطنى مى پوشيد واز خوردن قند وچاى كه معمولاً از روسيه وارد مى شد خوددارى مى كرد. او بر اين انديشه بود كه بايد وسائل قطع وابستگى از بيگانگان رافرا هم كرد. از اين روى فتوا داد كه براى آموزش علوم وحرفه وصنايعى كه خود كفايى مسلمانان را در پى دارد مى توان از بيت المال استفاده كرد.31بخشى از فتواى او چنين است:( س:استعمال مطعومات ومشروبات وملبوسات ومصنوعات مجلوبه از بلاد كفره كه جميع يا اغلب آنها كافرند ومتثرد در بلاد اسلامى شده چه صورت دارد؟جواب:علاوه بر صريحه كريمه انما المشركون نجس… وعلاوه بر منع صريح:لاتعانوا على الاثم والعدوان امروز آنچه پول از بلاد اسلاميه به بلاد خارجه مى رود اعانت به اعداء دين واستعمال كفار است براى ريختن خون اسلام و مسلمين پس حرام است استعمال آنهاسياسةً وديانة للاسلام والمسلمين مگر در صورت اضطرار وعدم وجود اشياء وطنى اسلام به هيچ وجه من الوجوه…)32پس آنچه علماء با آن مخالف بودند وابستگى به بيگانگان بود وگرنه بهره گيرى از صنعت وتكنولوژى به گونه سالم ومفيد به حال مردم نه تنها علماء با آن مخالفت نورزيده كه طالب آن بودند.آنچه روشنفكران غرب زده در پى آن بودند. كوتاه كردن دست روحانيان از امور كشور وبركنار كردن احكام اسلامى از گردونه زندگى مردم بود. بر همين اساس فتحعلى آخوند زاده در نامه اى به ميرزا حسين خان اندرز مى دهد:(همه كارهاى قانونى رادر زير نفوذ واداره مستقيم وزارت عدليه در آوريد و عالمان رابگذاريد تا به كارهايى مانند نماز و روزه بپردازند)33برخى از آنان حجاب زنان رامانع رشد وترقى شمرده وخواستار پيروى زنان ايرانى از بانوان اروپا گرديده اند. وآنچه علماى آگاه ودورانديش درپى آن بودند استفاده از دستاوردهاى ديگران به همراه حفظ حدود شرعى وارزشهاى انسانى بود. يكى از علما در رّد پيشنهاد ضرورت بى حجابى از سوى غرب زدگان مى نويسد:(شما همچون گمان مى فرماييد كه اگر اجازت رسميه داده شود كه زنان اسلام هم گشاده رو فتاده مر هر هفت بلكه هفتاد كرده از پس پرده با فراغت بال به رقص وبال آيند ونقص وبال گيرند فوراً دايره اسلام هم مثل ساير ملل خارجه مجمع بدايع خواهد شد و منبع صنايع وشهرهاى فردا پراز شكر بشود وحال آن كه از اين پرده دريها به جز اين كه عفاف ملى وكفاف جبلى از ميان خيزد وفحشاء ومنكر به هم آميزد فايده ديگرى ندارد… چاره اين نقصان وتدارك اين حرمان اين است كه به نحوى مشروع وطورى مطبوع كه خير خواهان ملت وترقى طلبان هيأت بينديشند اسباب توسعه دواير معارف عموميه راتمهيد كنند و در آموختن علوم وصنايع به دختران نورس با ملاخطه مدرسين ومدرس بكوشند.)34 كارگزاران دولت قاجار براى توجيه بى لياقتى خود اين سخن رادر همه جاباز مى گفتند كه عامل ركود وعقب ماندگى صنعتى واجتماعى كشور ايران علمايند وآنانند كه نمى گذارند كشور رشد كند حال آن كه عملاً با در خواست وطرحهاى عالمان آگاه ودلسوز مخالفت مى كردند ومانع فعاليت فرهنگى وصنعتى طلاب