بیشترلیست موضوعات حوزه در صحنه سياست واجتماع حوزه وعرصه علم وتمدن علماى شيعه ومبارزه با استبداد روحانيت شيعه و استعمار رويارويى فرهنگى علماء با استعمار افغانستان اندونزى يمن عراق لبنان و سوريه ايران توضیحاتافزودن یادداشت جدید
مستر زايس ، از ميسونرهاى مذهبى بريتانيا ، براى ترويج افكار خود ، در شيراز مدرسهاى ايجاد كرده بود . شيخ ابراهيم ، به مخالفت برخاست و در صدد برآمد مدرسهاى به سبك جديد براى تعليم و تربيت نوباوگان مسلمان ، بنا نهد ، خفيه نويسان انگليس ، حركت شيخ ابراهيم محلاتى را چنين گزارشى دادهاند:« ديگر آن كه دوباره آقا ميرزا ابراهيم ، مجتهد محلاتى ، از باب درس دادن مستر زايس ،كشيش انگليسى به اطفال مسلمانان ، سربلند كرده است و مى گويد: مستر زايس حقى ندارد كه به مسلمانان درس بدهد . خود آقا ميرزا ابراهيم و سايرين ، خيال دارند مدرسه به جهت تعليم اطفال باز كنند و خرج آن را از تجار و اشراف شهر بگيرد . » 82در ساير زمينهاى اسلامى نيز ، علماء شيعه با فعاليتهاى فرهنگى و تقويت مايههاى ايمانى ، مردم رابا گذشته خويش پيوند دادند و مانع تسليم آنان در برابر فرهنگهاى مهاجم شدند . تلاش سترگ علماى هند ، در برابر ترفندهاى استعمار ، از اين جمله است . مأموران انگليسى ، از يك سو در مراسم مذهبى مسلمانان شركت مى كردند و خود را با آنان همسو نشان مى دادند ، و از ديگر سو ، سر سختانه در راه تضعيف مسلمانان و عقايد آنان مى كوشيدند . ميسيونرهاى مذهبى ، با ترويج كتابهاى تبشيرى به رد اسلام 83مى پرداختند و مذاهب ساختگىو الحادى را تقويت مى كردند و بر دامنه اختلافات مذهبى مى افزودند .عالم بزرگوار ، مولوى ميرزا محمد على كشميرى ، در كتاب نجوم السماء ، كه آن را به امر استادش ، مير حامد حسين ، نگارش كرد ، درباره رفتار ماموران بريتانيايى نوشته است:« شكى نيست كه در اين زمانه حكومت نصارى لندن ، امن ظاهرى ، از قبيل: استقامت شارع و شوارع و اخترام اقسام معابر و ارتفاع خدشات طرق قطاع الطريق در اقطاع بلا دهند ، به وجه كامل نظم نسق يافته ، اما ظلمهاى ديگر ايشان را حصر و پايانى نيست . ملخص احوالش اين كه: ملك هند در تمامى اقاليم ، در كثرت اموال و اقمشه و جواهرات ممتاز و معروف ، از قديم بود و حالا نوبت به اين رسيد كه صاحبان انگليز از انواع اختراع طرق جور و ظلم مردم هند را با اين حد رسانيده كه از تمامى ممالك فقيره محتاجتر شدهاند و علاوه اينكه اموال را بردند ايمان را از اهل هند بردند . . . »84 علماى متعهد ، از يك سو با فرهنگ مهاجم غرب مقابله مى كردند و از ديگر سو ، افكار الحادى كه در حوزه اسلامى سر برآورده بود را به نقد مى كشيدند . كتابهايى چون: « صوله علويه للذب عن المله المحمديه » ، « عماد المومنين و ملاذ المومنين » ، « ضربت علويه در رد نيجرو دهريه » 85 ، « آيين ميوزائيت » ، « بنى كاذب قاديان » 86 ، « رساله المويد ، بشارات احمديه » 87 و . . . از جانب علماى شيعه هند در اين راستا تأليف شده است . تبيين و ترويج مكتب اهل بيت ، كه در آن روزگار ، به شدت موردهجوم گمراهان و متعصبان كوردل قرار گرفته بود ، بخشى از فعاليت حوزه شيعه هند بود . در آن روزگار ، فعاليت شديدى براى انزواى شيعه و از صحنه بيرون راندن آن در جريان بود . شاه عبدالعزيز دهلوى و ديگران ، به تكفير شيعه پرداختند و ايادى استعمار به آتش بيارى معركه . در اين گير و دار ، عالمانى چون سيد ابوالقاسم رضوى 88 و مير حامد حسين 89دامن همت بر كمر زده و براى بپا داشتن باروهايى كه توسط دشمن تخريب مى شد ، به صحنه آمدند و با احياى مكتب علوى و شناساندن ارزشهاى از ياد رفته آن به معرفى اسلام اصيل پرداختند . با احياى غدير ، عاشورا ، انتظار ، عدالت و . . . يأسها را زدودند و اميد به آينده روشن را در دلها زنده كردند . و از پرتو شعائر عاشوراى حسين(ع) ، تيپو سلطان جان مى گيرد و سالهاى سال در برابر جانستانهاى انگليسى مقاومت مى كند 90و گاندىرهبر بزرگ هند ، مقاومت خود را در برابر انگليس ، درسى از درسهاى حسين(ع) مى داند كه آموخته است 91.رويارويى سياسى و نظامى علماء شيعه با استعمارعلماى شيعه ، علاوه بر تجديد حيات معنوى و فرهنگى مسلمانان و جلوگيرى از فلج شدن قدرت منطقى و نيروى تشخيص و تعلق مردم به وسيله استعمار ، در مبارزه سياسى و نظامى با دشمنان و در آگاهى و تهييج تودهها ، نقش بارزى را ايفا نمودهاند . در اين بخش به مواردى از فعاليتهاى علماء در برخى از كشورهاى اسلامى اشاره مى كنيم .. 1 هندمبارزه گام به گام و سياسى اعتقادى ، ثقل حركت علماى هند را تشكيل مى داد . مبارزه منفى چون: نجس شمردن مهاجمان غربى ، تحريم همكارى با بريتانيا ، شركت نكردن در برنامههاى دشمن ، تحريم ورود به مدارس جديد انگليسى ، ريشه تمامى مبارزات مسلمانان و فعاليتهاى آنان براى اخراج دشمنان از هند بود .92جبهه بندى مسلمانان در برابر اشغالگران ، بدان پايه رسيد كه هر پديدهاى را كه در آن نشانى از بريتانيا داشت ، دشمن مى داشتند و در لباس و خوراك نيز از عادات و رسوم خارجيان به شدت پرهيز مى كردند 93كسانى چون: سلطان الواعظين ، تاج العلماء مير حامد حسين در زنده كردن آرمانهاىاسلام خواهى و استقلال جويانه مسلمانان نقش موثرى داشتند .* سلطان الواعظين در نوشتهاى كه پيرامون ديدهها و فعاليتهاى خود در هند نگاشته است ، ابتداء منصفانه به ارزيابى رهاورد استعمار پرداخته و آن گاه به نقد و بررسى آن روى سكه كه دغل كارى و جنايت آنان است . اين عالم بزرگ ، بر خلاف تفكر بسيارى از فرنگ رفتگان كه فقط يك روى استعمار را مى ديدند و آن را بهشت موعود مى شمردند ، به جنبههاى منفى آن انگشت مى گذارد و جنايات بى شمار مهاجمان غربى را از ديده دور نمى دارد .او ، به گشت و گذار در شهرهاى مختلف هند پرداخته و هنديان را بر تن پرورى و سازشكارى با بيگانگان سرزنش مى كند و آنان را به بيدارى و ترك همكارى دشمن فرا مى خواند . وى ، استعمار را عامل رواج فساد و فحشاء در سرزمين هند مى شمارد و آنان را عامل عقب ماندگى مسلمانان در فرهنگ دانش قلمداد مى كند . سلطان الواعظين در روند دستيابى انگلستان بر سرزمين هند ، اين گونه به داورى مى پردازد: