محمد مؤمن قمىبر فرض تمام بودن دلايل واين كه به خود زيان رساندن به اقتضاى همان دليل هاحرام است, اينك مى پردازيم به مفهوم ضرر. از اين رو, مى گوييم:هر چند واژه ضرر, زيان مالى, بدنى وحيثيتى را در بر مى گيرد; ولى تحقق آن نبايد با انگيزه اى عاقلانه همراه باشد. به گفتار روشن تر; (ضرر) عبارت از اين است كه انسان مال ويا چيزى را از دست بدهد ودر اين كار هيچ هدف خردمندانه اى نداشته باشد.ونيز مزد دادن براى كار ـ در باب اجاره ـ ويا بخشش مالى به منظور احسان, بهكسى كه مستحق است, ضرر مالى شمرده نمى شود. با آن كه سوزاندن ونابود كردن مالبدون انگيزه عقلايى از مصاديق ضرر زدن مالى به خود به شمار مى رود, همچنين, سيگاركشيدن, هر چند برخى از زيان ها بر آن مترتب باشد, در صورتى كه موجب آن شود,مصداق (اضرار) به خود, به شمار نمى رود. اما اگر چنان نباشد, اضرار محسوبخواهد شد. هم چنين راضى نگه داشتن غريزه به كمك خوردن ويا نوشيدن, انگيزه عقلايىدارد. واگر خردمندان را به خوردن بيشتر وا مى دارد وگاه وبى گاه زيان هايى هم ازاين ناحيه مى بينند, بدان, توجه نمى كنند. گويى آنان تحمل اين زيان را بالذتتناول آن, مبادله مى كنند وپس از اين مبادله عقلانى, عنوان (ضرر زدن به نفس) برآن صدق نمى كند.نتيجه اين مى شود كه, گرچه (اضرار) تمامى گونه هاى ضرر وآسيب رساندن را در برمى گيرد; اما اين هم هست كه اگر رابطه اى خردمندانه ميان پذيرش ضرر وانگيزه هاىعقلايى وجود داشت, ديگر پذيرفتن آسيب, ضرر به نفس نخواهد بود.بنابر اين, دليلى ندارد كه ميان (ضرر اندك) و (ضرر قابل اعتنا) تفاوتگذاشته شود; بلكه مى توان ضرر به خود را حرام دانست وحول يك قاعده (كه بايدهدفى خردمندانه در پذيرش ضرر وجود نداشته باشد) پذيرا شد.با اين بيان, پاسخ اين اشكال را مى توان دريافت كه, نمى توان ضرر به خود را بهگونه اى فراگير ودر همه جا وهمه حال حرام دانست; زيرا تاكنون هيچ كس پرخورى راحرام ندانسته ويا خوردن برخى خوراكى ها كه روايات ـ كه شايد هم معتبر باشند ـآن ها را مضر دانسته شده اند, تحريم نكرده است و...