خاطره اى آموزنده - درس اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درس اخلاق - نسخه متنی

سید علی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

افراد بشر دوست دارد
همكار دارد

معاشر دارد از كسى خجالت مى كشد
قدرتمند هست
به چه كسى بايد نيكى
كرد ؟ فرمودند : ( ( امك ) ) به مادرت دوباره گفت : ( ( من ابر ) ) يعنى بعد از مادرم چه كسى را ؟ فرمود : ( ( امك
) ) باز هم به مادرت
يعنى فاصله بين حق مادر و ديگر حقوق فاصله زيادى است دفعه سوم پرسيد : ( ( من ابر ) )
بعد از او بهچه كسى نيكى كنم
باز فرمود : ( ( امك ) ) باز هم به مادرت
دفعه چهارم پرسيد : ( ( من ابر ) )
فرمود : ( ( اباك ) ) پدرت را با ا ينكه حق پدر
حق بسيار زيادى است ولى تقدم حق مادر و حق پدر اين گونه
است كه در اين روايت طبق آنچه كه رسيده پيغمبر فرموده است و من به شما عرض كنم كه رعايت حق والدين
علاوهبر آثار الهى و اخروى توفيقاتى را هم در زندگى نصيب انسان مى كند چه توفيقات مادى و چه توفيقات
معنوى كه قدر مسلمش توفيقات معنوى است شايد توفيقات مادى هم به انسان بدهد و كاميابى و موفقيت به دست
آيد اين يك اثر قهرى و طبيعى است

خاطره اى آموزنده

بد نيست من مطلبى را از خودم براى شما نقل كنم بنده اگر در زندگى خود در هر زمينه اى توفيقاتى داشته
ام وقتى محاسبه مى كنم به نظرم مى رسد كه اين توفيقات بايد از يك كار نيكى كه من نسبت به يكى از
والدينم كرده ام باشد مرحوم پدرم در سنين پيرى تقريبا بيست و چند سال قبل از فوتش ( كه مرد 70 ساله اى
بود ) به بيمارى آب چشم
كه چشم انسان نابينا مى شود
دچار شد بنده آن وقت در قم بودم تدريجا در نامه
هايى كه ايشان براى ما مى نوشت اين روشن شد كه ايشان چشمش درست نمى بيند من به مشهد آمدم و ديدم كه چشم
ايشان محتاج دكتر است قدرى به دكتر مراجعه كردم و بعد براى تحصيل به قم برگشتم چون من از قبل ساكن قم
بودم باز ايام

/ 44