حتما يا در روى دستشان بوده و يا در بدنشان و از روى ناراحتى فرضا مورچه اى را كشته بودند بعضى مواقع (
انسان از روى غفلت كارى را مى كند ) لذا براى اين كار خود يك اسب در كفاره آن مورچه صدقه دادند ( ( لينت
)) در اسلام اين است
طبيعت انسان
با آدمهاى منحرف و كسانى كه در راه كج هستند البته بايد برخورد كرد ( ( لينت ) ) معنايش اين نيست كه باآنها برخورد نشود
چرا بايد برخورد بشود آدمها به دو گونه اند : بعضيها بد اخلاقند
سلام مى كنى
با
بد اخلاقى جواب مى دهند با آنها معامله مى كنىبا خشونت با انسان رفتار مى كنند بعضى از اين گردن
كلفتها و بعضى از اين آدمهاى بد اخلاق با همه قلدرى مى كنند
طبيعتشان
طبيعت قلدرى است مثل رضا خان
كه طبيعتش قلدر بود قبل از سلطنتش هم قلدر بود
بعد از سلطنت هم قلدر بود آدم قلدر و بد اخلاق و گردن
كلفت
پادشاه هم بشود
مثل رضاخان مى شود استوار هم بشود
مثل آن استوارى مى شود كه ما او را در زندان
ديديم در سال 49 عده اى از جوانها را با ما به زندان آورده بودند
تعدادى استوار را هم بخاطر تخلفات
نظامى به زندان نظامى آورده بودند در وقت هواخورى
يكى از اين استوارها كه نسبت به من ارادت هم داشت
گفت : آقا اين جوانها و اين كمونيستها را كه به اينجا آورده اند
اگر ساواك به من دستور بدهد
من شب
آنچنان گردن اينها را مى برم كه تكان نخورند چون اينها دشمنان شاه و مملكتند اينها دشمنان فلان اند
هر كس اين طورى باشد
بايد او را كشت بنده حالا نمى دانم كه روى چه