عُرَيْض نزهتگاه امامان(عليهم السلام) و مقبره على بن جعفر(عليه السلام) - حج در آثار محیی الدین عربی (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج در آثار محیی الدین عربی (1) - نسخه متنی

قادر فاضلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

متأسفانه پيروان اهل بيت عصمت و طهارت در طول تاريخ، به علل و انگيزه هاى مختلف سياسى ـ مذهبى


مورد اتهام و افترا قرار گرفته اند و مطالب ناروا و بى اساس فراوان به شيعيان، كه پيروان واقعى اسلام هستند، به عنوان روافض نسبت داده شده است كه اين تهاجم در بعضى از مقاطع تاريخ; مانند دوران بنى اميه و بنى عباس و همچنين در دوران عده اى از سلاطين عثمانى، از شدّت بيشترى برخوردار بوده است و اين اتهامات نه تنها در افواه عموم رايج بوده، بلكه در متن كتاب ها و تأليفات زياد نيز منعكس شده كه امروز اين كتاب ها به شيوه هاى مختلف در اختيار تمام طبقات، از دانش آموز مدارس ابتدايى گرفته تا دانشگاهيان و اصناف مختلف در كشورهاى اسلامى قرار مى گيرد و اساس ديدگاه آن ها را نسبت به شيعه همين كتاب ها تشكيل مى دهد.

در اين ميان، كتاب هاى ابن تيميه و گفتارهاى او، امروز در ميان عده اى از مسلمانان از جايگاه خاصى برخوردار است و مطالب او از سوى پيروانش به عنوان احياگر اسلام در قرن هشتم و كسى كه فتاواى او حتى فتاوا و نظريات فقهى و اعتقادى پيشوايان چهارگانه اهل سنت را تحت الشعاع قرار داده، مطرح و ترويج مى شود و اتهامات و مطالب خلاف واقع


او درباره شيعه، به عنوان يك امر مسلّم تلقى مى گردد و يكى از اين افتراها و تهمت هاى ناروا اين است كه او مى گويد:

«عقلاى مسلمان اتفاق نظر دارند كه در ميان اهل قبله از نظر جهل و ضلالت و دروغ و بدعت... هيچ گروهى در حد روافض نيست!»

به طورى كه ملاحظه مى كنيد، متهم كردن شيعه به دروغگويى، به وسيله فردى متعصب و منحرف، نسبتى است بى اساس و بدون ارائه كوچك ترين دليل و شاهد و لذا هر خواننده منصف، افترا و كذب بودن آن را مى يابد و حد اقل با شك و ترديد به آن مى نگرد.

ولى در عصر حاضر پيروان ابن تيميه براى اثبات مطالب ناروا و هتّاكى هاى او، در پى دليل تراشى و ارائه مدرك و سند هستند و لذا با دقت و حساسيت مراقب اعمال و رفتار شيعيان مى باشند كه اگر مطلبى خلاف واقع «و لو از روى اشتباه» از آن ها مشاهده كنند با امكانات تبليغى گسترده اى كه در اختيار دارند، به همه مسلمانان دنيا منعكس نمايند و تبديل مسجد الاجابه به مسجد مباهله و لو از روى اشتباه و عدم آگاهى است، اما مى تواند يكى از مصاديق بارز آن گردد و بر افترايى كه از سوى ابن تيميمه، درباره شيعيان مطرح شده است، مهر تأييد بزند.

* پى نوشتها:

(1)1 ـ منهاج السنه، ج1، صص13 ـ 6


عُرَيْض نزهتگاه امامان(عليهم السلام) و مقبره على بن جعفر(عليه السلام)

حسين واثقى



مقاله حاضر پيش از تخريب عريض توسّط نويسنده محترم آن به رشته تحرير درآمده و به دفتر فصلنامه ارسال شده بود كه متأسفانه چاپ آن زمانى ميسّر گرديد كه مسجد و مقبره على بن جعفر(عليه السلام) و قلعه مربوط به آن در مرداد ماه سال 1381 مانند آثار ارزشمند ديگر مكّه و مدينه، در يك اقدام ضدّ فرهنگى تخريب شده است.

در شرق مدينه منوره محله اى است به نام «العُريض»، كه ساكنان مدينه آن را العُرَيِّض (به تشديد ياء) مى خوانند.

عريض در گذشته، از شهر مدينه بيرون بوده، ليكن اكنون به شهر پيوسته و همچنان داراى نخلستان هاى سرسبز و خرم است. زندگى ماشينىِ امروز، هنوز دست تعدّى و تطاول به سوى آن دراز نكرده، و هم اكنون چند ده خانوار در آنجا سكونت دارند.

عريض گرچه جزو شهر مدينه منوره گرديده، ليكن تناسبى ميان ساختمان هاى آن و ساختمان هاى شهر مدينه ديده نمى شود.

اين وضعيت در مورد مساجد و اماكن عريض نيز جارى است و عريض همچنان از داشتن يك مسجد حتى معمولى بى بهره است.

از دوره عثمانى ها مسجدى در عريض به يادگار مانده كه نسبتاً بزرگ و


داراى يك مناره است و اكنون مهجور و متروك شده و در آن بسته و كسى اجازه ورود به درون آن را ندارد و ساختمانش رو به ويرانى است. اكنون تنها يك مسجد كوچك، با ساختمان و امكانات ناچيز و ابتدايى مورد استفاده مردم عريض است.

وقتى پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله) مدينه منوره را حرم قرار داد، محدوده حرمِ مدينه را; ذباب، واقم، عريض و نقب تعيين كرد.

عريض هم اكنون از سرسبزى و طراوت بهره مند و داراى هواى سالم و بهداشتى است و نخل هاى سرسبز و زيبايش برپاست و از گذشته، به منطقه داراى هواى سالم و دور از بيمارى مشهور بوده است. در حديث آمده است: سالم ترين جاى مدينه از بيمارى و آلودگى، منطقه اى است بين حرّه بنى قريظه و عريض.

در تاريخ آمده است: پس از آن كه ابوسفيان و كفار قريش در غزوه بدر از پيامبر(صلى الله عليه وآله)و مسلمانان شكست خوردند، ابوسفيان نذر كرد تا زمانى كه از اسلام انتقام نگيرد، خود را از جنابت نشويد. پس براى اداى نذرش با صد سوار به سوى مدينه حركت كردند و بر سلام بن

(1)1 . بحار الأنوار96/375 و الكافي، ج4، ص564 ، فِي رِوَايَةِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) قَالَ حَدُّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله) مِنَ الْمَدِينَةِ مِنْ ذُبَاب إِلَى وَاقِم وَ الْعُرَيْضِ وَ النَّقْبِ مِنْ قِبَلِ مَكَّةَ».

(2)2 . وفاء الوفا، ص1265


مشكم، بزرگ يهود بنى نضير ميهمان شدند. شبانه جهت انتقام از اسلام و مسلمين به عريض هجوم بردند و دو نفر از كشاورزان آن جا را كشتند و سپس به سوى مكه گريختند، وقتى خبر به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) رسيد با بسيج مسلمين به تعقيب آنان پرداختند و آنان براى آنكه بتوانند از معركه بگريزند و گرفتار انتقام مسلمين نشوند، زاد سفرشان را كه سويق بود، به زمين ريختند و گريختند. اين غزوه را بدين سبب «غزوة السويق» ناميدند و چون دشمن گريخته بود، درگيرى رخ نداد و پس از چند روز پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) و مسلمانان به مدينه بازگشتند.

امام باقر(عليه السلام) عريض را خريد

چون مدينه منوره به عنوان پايگاه وحى و اسلام و شهر پيامبر(صلى الله عليه وآله) مطرح بود و حضرت امام باقر(عليه السلام) پيش بينى مى كردند در آينده صاحبان عقايد و ايده هاى گوناگون در آن حوادثى پيش آورند كه انگيزه هاى الهى ندارد و مورد رضايت حضرت نيست; براى آن كه از آن جريانات منفى و نادرست بركنار بمانند و بتوانند رسالت خود را ـ كه تبيين و توضيح شريعت نبوى(صلى الله عليه وآله) و سيراب

(1)1 . تاريخ يعقوبى، ج2، ص66 ; بحار الأنوار، ج20، ص2 ; مغازى واقدى، ج1، ص181


كردن تشنگان علم و كمال و معرفت، و اداره حوزه علمى وسعت يافته مدينه و پاسخ گويى به ملحدان و زنديقان و شكّاكانى كه رو به ازدياد نهاده بودند و اصل اسلام را زير سؤال مى بردند، به انجام برسانند، عريض را خريدند تا هرگاه لازم دانستند از مدينه خارج شده به آنجا بروند.

/ 47