مسئله توقيفيت اسماء , مسئله اى است كه هم در تفسير و كلام از آن بحث مى شود و هم در حكمت و عرفان . ولى بين بحث كلامى و تفسيرى و بحث حكمى و عرفانى آن از جهاتى فرق است . زيرا اولا : مراد از اسماء در كلام و تفسير , اسماء الله ملفوظى يا مكتوبى است ولى در حكمت و عرفان , مراد از آنها اسماء الله تكوينى است و ثانيا : مراد از توقيفيت در كلام و تفسير , توقف داشتن يا داشتن تسميه حق تعالى به اسمى از اسماء كمالى بر اذن شارع است ولى در عرفان و حكمت مراد از آن , اختصاص داشتن هر اسمى از اسماء الله تكوينى به موطن خاص خود است و ثالثا : بحث ياد شده در تفسير و كلام , بيشتر جنبه فقهى دارد تا اعتقادى , بر خلاف بحث حكمى و عرفانى آن كه فقط جنبه نظرى و معرفتى دارد , نه چيز ديگر .