در سالهاي اخير، روند گرايش به خرافات و عرفانهاي كاذب شدت گرفته و روزي نيست كه چند نظر كرده جعلي، دعانويس متجاوز، مراد كلاهبردار، روح احضاركن كلّاش، و نايب خودخوانده، سر برنياورند. نوشتار ذيل به بررسي شخصيت اين افراد دروغگو و مريدانشان ميپردازد.(دختران و زنان اين گزارش را نخوانند)محبوبه ابراهيميسگ، گله گوسفندان را رها كرده و پارسكنان خود را به گودالي رساند و با بردن پوزه در داخل گودال، شروع به زوزهكشيدن كرد. چوپان جوان كه تصور ميكرد گوسفندي در گودال افتاده است، خود را به سگ رساند، اما با پيكر نيمهجان دختري جوان روبرو شد. به كمك چند رهگذر او را از گودال بيرون كشانده، به نزديكترين بيمارستان رساندند. پزشكان در اولين معاينه، متوجه مسموميت شديد دختر شدند و با معالجات تخصصي و انجام عمل جراحي، او را از چند قدمي مرگ نجات دادند. به اين ترتيب با بهبود حال دختر و اعترافهايش، پرده از اقدام جنايتكارانه مردي رمال برداشته شد... .دختر جوان، پس از بهبودي، به بازگويي ماجرا پرداخت: «دانشجوي سال سوم رشته تاريخ هستم. در جريان تحقيقات دانشگاهي و تكميل پاياننامهام با موضوع «تاريخچة قبر آقا» به سفارش استاد دانشگاه، به امامزادهاي در جنوب تهران رفتم. مردي رمال كه پي برده بود قصد تحقيق دربارة امامزاده را دارم، به سراغم آمد و با ادعاي آشنايي كامل با تاريخچه قبر آقا، مرا به خانهاش برد. من با ديدن همسرش، با خيال راحت وارد خانه شدم؛ اما مرد رمال، به جاي دادن اطلاعات، مرا در اتاقي زنداني كرد تا به خواستههاي شومش برسد. وقتي به خواستههايش رضايت نميدادم، مرا به شدت كتك ميزد و شكنجه ميداد. هر روز به همين روال ادامه داشت تا اينكه پس از سه ماه، يك روز در مقابل همسرش داروي مرگ موش را به من خوراند و بيهوش شدم. وقتي به هوش آمدم خودم را روي تخت بيمارستان ديدم.» رمال شيطانصفت، اين دختر جوان را پس از سه ماه حبس در خانهاش، به داخل گودالي انداخت و دختر بيهوش سه روز در گودال، رها بود. مأموران پليس، هنگامي توانستند رمال 40 ساله به نام ميكائيل را دستگير كنند كه طعمه ديگري را به خانهاش كشانده بود. اين رمال جنايتكار كه زنان پناهآورده به امامزاده را به عنوان عمه به خانه ميبرد و با حضور همسر (!) مورد آزار و اذيت قرار ميداد، عاقبت با حكم قاضي به مرگ محكوم شد.1اين دختر دانشجو، نمونهاي از هزاران انسان سادهدلي است كه خواسته يا ناخواسته در دام شيادان رمال و دعانويس گرفتار ميشوند. گوشه و كنار صفحات حوادث مطبوعات و سايتهاي خبري، پر از اينگونه رخدادها است. كم نيستند انسانهاي نظركردهاي(!) كه براي رسيدن به اهداف شوم خود، هر شب رؤيايي تازه در سر ميپرورانند و صبح كه برميخيزند، ادعاي كرامت و عنايت غيبي الهي كرده و در پوشش دعانويس، فالگير، آيينهبين، رمال، جادوگر، كفبين، مراد و ...، هزاران انسان ساده را به كام بدبختي ميكشانند؛ حال آنكه صاحبان عنايت بايد ابتدا به درمان خويش بپردازند. و نيز بسيارند انسانهاي غافل كه در رويارويي با ناملايمات، شانه خالي ميكنند و به جاي توسل به عوامل طبيعي مشكلگشا به ماورائيان دروغين و مشكلساز، پناه ميبرند.بايد ديد چه انگيزه و هدفهايي سبب ميشود كه هر دو گروه مراد و مريد، در اين مسير انحرافي قرار گيرند:
انگيزههاي مدعيان دروغين
شيطان با سوء استفاده از غفلت انسان، او را به ادعاهاي دروغ واميدارد تا بيشتر مورد توجه مردم قرار گيرد. اين واقعيت در مردان كه به عقيده روانشناسان، نقطه ضعفشان در پول و رياست و شهوت جلوهگر ميشود، بيشتر قابل مشاهده است. اين نقاط ضعف و ديگر انگيزههايي كه در ادامه بررسي ميشوند، محورهاي اصلي شخصيت عارفنمايان و مدعيان دروغين را تشكيل ميدهند.
1. شكستهاي زندگي
مدعيان دروغين، گاه در رويارويي با كوچكترين مشكلات زندگي، خود را ميبازند و با روي آوردن به ادعاهاي نادرست خود و جمع كردن مردم در اطراف خويش، به دروغ ميخواهند به حل مشكلات آنها بپردازند! مسائلي مانند طلاق، داشتن نامادري، يتيمي زودرس، تربيت نامناسب، اختلافهاي خانوادگي و ... برخي از موجبات شكلگيري اين نوع گرايشها محسوب ميشوند كه نظاير آن در جامعه قابل مشاهده و استفاده است؛تير 1385زني 23 ساله كه به بهانه فالگيري و با اغفال زنان ودختران جوان، از آنها كلاهبرداري ميليوني كرده بود دستگير شد.اين زن كه سودابه نام دارد، در اعترافهاي خود اعلام كرد كه يك سال قبل از همسرش جدا شده است و به همين دليل به فالگيري و رمالي روي آورده تا بتواند زندگي خود را تأمين كند.2مهر 1386دعانويس كلاهبردار 70 ساله به نام كرم پس از دستگيري در اصفهان، دليل گرايش خود به دعانويسي را ورشكستگي اعلام كرد. وي در اعترافهايش خود بيان داشت كه پس از 40 سال خياطي، ورشكست شده و به همين سبب با خريد چند كتاب، به دعانويسي مشغول شده است. وي به بهانه دعانويسي دهها نفر را سر كيسه و مبالغي از آنها اخاذي كرده است.3
2. ضديت با دين
ضديت با دين، گاه جنبه انفرادي دارد و گاهي به صورت گروهي و با طرحهاي منسجم و از پيش تعيين شده، در جامعه پيگيري ميشود. برخي از مدعيان دروغين، فقط براي جلب توجه مردم به سوء استفاده از احساسات ديني آنها ميپردازند و به همين دليل در شهرهايي مانند قم، مشهد، كرمان و ... كه وجهة مذهبي دارند، بيشتر ديده ميشوند. اين عده نادانسته به دين آسيب ميرسانند. اما در پارهاي موارد، مسأله از اين حد فراتر بوده و افراد، گماشتگان دشمنان قسم خورده اسلام هستند كه با ترفندهاي ثابت و با هدف ضربهزدن به مقدسات و اصول و فروع دين، به ترويج اين مسائل ميپردازند. بايد توجه داشت كه در هر دو صورت، بدعتگذاري در دين و خدشه وارد شدن به پيكره اسلام اصيل، پيامدي حتمي است كه بايد از آن پيشگيري كرد؛آبان 1386فردي شياد با ادعاي جانشيني پيامبر اكرم (ص) و با تهيه كتابچهاي شامل آيات تحريف شده قرآن، با جذب افراد ناآگاه و بويژه بيسواد، به ترويج آموزههاي وهابيت در ميان مردم پرداخته است. وي در بخشي از كتاب ساختگي خود، توسل شيعيان به ائمه را رد كرده و روشهاي جديدي براي وضو گرفتن، اقامه نماز و روزهداري ارائه نموده است. در كتابچه خود نوشتة اين مدعي دروغين، قرآن شصت و هشتمين كتاب آسماني معرفي شده و شصت و نهمين كتاب آسماني به نام فرقان، كتاب وي ميباشد كه پيامبر عصر فضا و ماهواره است!4مهر 1386شخصي به نام ج - ه ملقب به الف، به راهاندازي مؤسسهاي با نام تجسم خلّاق با برگزاري كلاسهاي مختلف و با ادعاي نگاه اسطورهاي به بوسهزدن اقدام نموده است. در حاشيه كلاسهاي مؤسسه، اردوهاي مختلط برگزار و كتابهايي با نامهاي پرانان (انرژي حيات)، كريستال درماني، مديتيشن دو قطب حركات انرژيزا، بدن جادويي و ... با مبالغي كلان به شركت كنندگان ارائه ميشود.جالب اينكه رقص و حركات موزون، اولويت ويژهاي در اين كلاسها دارد و به مسائلي نظير بوسهزدن پرداخته ميشود و در عين حال، برپا كننده مؤسسه ادعا ميكند كه كلاسهايش، موجب تقويت معنويت ميشود!5آذر 1385دادستان قم از دستگيري شيادي به نام ع - د كه مدعي امام چهاردهمي است، خبر داد. اين فرد ضمن مبارزة علني با مسلّمات ديني، جمكران را قبله معرفي كرده و با چاپ كتابي 100 صفحهاي درصدد فريب افكار عمومي برآمده است. وي با 55 نفر از مريدانش دستگير شده است.6شهريور 1386محمد حسينزاده ابوجسي معروف به درويش در قم اعدام شد. وي بيسواد بوده و بدون داشتن كمترين اطلاعات ديني، با رهبري گروههاي مختلف به ايجاد انحراف در دين و تغيير در اجراي دستورات الهي همت گمارده بود. همچنين به بهانه رمالي و دعانويسي، ادعاي امام زماني داشته و ضمن اشاعه فساد و فحشا، به طور علني به حرمهاي پيشوايان معصوم، بياحترامي ميكرد.7
شهوتطلبي و اغفال زنان و دختران جوان
انسانهاي شهوتران، همواره از هر راهي براي رسيدن به اهداف شوم خود بهره ميبرند. ترديدي نيست كه شهوتراني و لذتهاي صرف بدني، به تنزل روحي و فساد كامل جسم اينگونه افراد ميانجامد. اينجاست كه بسياري از دختران جوان و نوجوان و حتي زنان ميانسال، با پاي خود به سمت دامي ميروند كه رمالان شهوتران گستردهاند؛ آن هم بدون هيچگونه شناخت و با اعتماد چشمبسته به مردان اجنبي و حتي افغاني!خرداد 1383مرد دعانويسي كه به كمك سه زن و يك مرد، به اغفال زنان و دختران جوان ميپرداخت، دستگير شد. در دفترچه اين مرد رمال، مشخصات سه هزار زن و دختر جوان ثبت شده است كه براي حل مشكلاتشان به او مراجعه ميكردند.وي هنگام مراجعه مشتريان، با استفاده از داروهاي بيهوشي، به دختران و زنان تجاوز ميكرده است.8شهريور 1386محمد حسينزاده ابوصبي، معروف به جادوگر سياه، به جرم آزار و اذيت بيش از 60 زن و دختر جوان به دار مجازات آويخته شد. حسينزاده 49 ساله با تهيه فيلم از روابط غير اخلاقي خود، زنان را به ادامه روابط ميداشت و گاهي اعضاي خانواده را نيز به دام ميانداخت. تجاوز به دختري 16ساله، دختري 20 ساله و نيز يك دختر جوان و دو عمهاش در پروندة سنگين اين رمال پليد ثبت است.وي با هيپنوتيزم زنان، آنان را مورد تعرض قرار ميداد و بعد از بيدار شدن، آنها را به طلسم زندگيشان تهديد ميكرد.9شهريور 1386با دستگيري زن و شوهري در اصفهان، مشخص شد كه اين دو به نامهاي مهين - الف (49 ساله) و همسرش اصغر - د به بهانه دعانويسي و فالگيري، به اغفال زنان و دختران جوان ميپرداختند.10شهريور 1385كفاش شياد افغاني در شيراز كه به بهانه دعانويسي، زنان و دختران جوان را مورد تعرض قرار ميداد، دستگير شد. ك.ق 60 ساله كه به عنوان سيد دعانويس به روستاهاي اطراف شيراز ميرفت، با نوشتن ادعيه و خلوت كردن با دختران و زنان مشكلدار، ضمن گرفتن وجه نقد، با آنان رابطه غير اخلاقي برقرار و در اين ميان به چند دختر نوجوان نيز تعرض كرده است. تعدادي از اين دختران، باردار شده و به دليل ترس از خانوادههايشان به سقط جنين روي آوردهاند.114. سودجويي و كسب درآمدپول از مهمترين مسائل زندگي انسانهاست كه عدهاي براي رسيدن به آن به هر شيوهاي متوسل ميشوند. در اوضاع نابسامان اقتصادي جامعه امروز، شنيدن از درآمد ميليوني رمالها، هر انسان پولپرستي را وسوسه ميكند تا با خريدن چند كتاب مجهولالمؤلف و قديمي و باز كردن سر كتاب، درآمدهاي كلاني داشته باشد. در اين ميان، اعتماد بيدليل مردم به اين عده و پرداخت مبالغ هنگفت براي شنيدن جملات دروغ و يا حرفهاي راست كه خودشان به رمالها تحويل دادهاند، مشوق عمومي براي گرايش به اين خرافات است؛شهريور 1386مرد 25 ساله افغاني پس از دستگيري در خانهاش در شهر قائم قم، اعتراف كرد: كارگر ساختماني بودم و در جريان آشنايي با چند رمال، متوجه درآمد قابل توجه اين كار شدم. به همين سبب بدون هيچ سوادي، چند كتاب قديمي و مهره مار خريدم و كارم را شروع كردم. طي 6 سال، مشترياني از شهرهاي مختلف پيدا كردم، تا آنجا كه درآمد ماهانهام بيش از يك ميليون تومان شد.12خرداد 1383در دستگيري مرد رمال ميانسالي، مشخص شد كه وي طي 75 روز دعانويسي، بيش از شش ميليون تومان درآمد داشته است.13آذر 1385غلام - ك ملقب به غلام رمال كه با نوشتن جملات نامفهوم، مبالغي كلان از مردم دريافت ميكرد، در اعترافات خود، بيان نمود كه درآمد ماهانهاش از اين راه، بين يك تا دو ميليون متغيّر بوده است.14