***** صفحه 21 *****
رسم رسول الله "ص" در رفت و برگشت :
- رسول خــــدا"ص" وقتي پي كاري مي رفت از راهي كه رفته بود، بر نمي گشت، بلكه از راه ديگري مراجعت مي فرمود. ( حضرت رضا عليه السلام فرموده: اين عمل براي رسيدن به روزي نزديك تر است.)
- رسول خدا"ص" هميشه بعد از طلوع آفتاب از خانه بيرون مي آمد.
خنده و خوشحالي، گريه و غم رسول الله "ص"
1- خنده رسول الله "ص" :
- وقتي رسول الله"ص" مي خنديد، خنده اش تبسمي شيرين بود.
- در تبسم رسول الله "ص" تنها دندانهاي چون تگرگش نمايان مي شد.
- وقتي رسول الله"ص" خيلي خوشـــحال مي شد، زياد دست به محاسن شريف خود مي كشيد.
- رسول الله"ص" چنان بود كه اگر مسرور و راضي مي شد، مسرت و رضايتش براي مردم بهترين مسرتها و رضايتها بود،
- او بدون اينكه بخندد هميشه تبسمي بر لب داشت،
- هر وقت حرف مي زد، در حرف زدنش تبسم مي كرد.
2-شوخي رسول الله "ص" :
- رسول خدا با اشخاص شوخي مي كرد، و مي خواست بدين وسيله آنان را مسرور سازد.
- رسول خدا با اشخاص مطايبـه مي كرد، ولي در شوخي هايش جز حـــــق چيزي نمي گفت.
- مرد عربي به ديدن رسول الله"ص" مي آمد و برايش هديه مي آورد، و همانجا به شوخي مي گفت: پول هدية ما را مرحمت فرما! رسول خدا"ص" هم مي خنديد، و وقتي اندوهناك مي شد، مي فرمود: اعرابي چه شد؟ كاش مي آمد!
3-گريه رسول الله "ص" :
- رسول الله"ص" از خوف خداي عزّ و جلّ اين قدر مي گريست كه سجاده و نمازگاهش از اشك چشم او تر مي شد، با اينكه جرم و گناهي هم نداشت.
رسول الله"ص" اين قدر مي گريست كه بيهوش مي شد. خدمتش عرض كردند
***** صفحه 22 *****
- مگر خداي تعالي در قرآن نفرموده كه از گناهان گذشته و آيندة تو در گذشته است؟ پس اينهمه گريه چيست؟ فرمود: درست است كه خدا مرا بخشيده است لكن من چرا بندة شكرگزار نباشم؟
آرايش، نظافت، و عطر رسول الله "ص"
1- آرايش رسول الله "ص" :
- رسول الله"ص" عادتش اين بود كه خود را در آئينه ببيند، و سر و روي خود را شانه بزند، و چه بسا اين كار را در برابر آب انجام مي داد.
- رسول خدا"ص" هميشه موي خود را شانه مي زد، و اغلب با آب شـــانه مي كرد، و مي فرمود: آب براي خوشبو كردن مؤمن كافي است.
- رسول الله"ص" علاوه بر اهل خــــانه، خود را براي اصحابش نيز آرايش مي داد.
- رسول الله"ص" مي فرمود: خداوند دوست دارد كه بنده اش وقتي براي ديدن برادران خود از خانه خارج مي شود، خود را آماده ساخته و آرايش دهد.
- آن حضرت وقــتي مي خواست مـــوي سر و محاسن شريف خود را بشويد، با سدر مي شست.
- رسول خدا"ص" همواره خضاب مي كرد، ( حضرت ابي جعفر"ع" فرمود: هم اكنون موي خضاب شدة آن جناب در خانة ماست.)
- رسول خدا"ص" سرمه داني داشت كه هر شب با آن سرمـــه به چــشم مي كشيد، و سرمه اش سرمة سنگ بود.
- رسول خدا"ص" فرمود: مجـــــوس ريش خود را مي تراشند و سبيل خود را كلفت مي كنند، و ما سبيل خود را كوتاه مي كنيم، و به ريش خود را وا نمي گذاريم.
- رسول خدا"ص" هروقت مسافرت مي رفت پنج چيز باخود بر مي داشت: آئينه، سرمه دان، شانه، مسواك و قيچي.
2-نظافت رسول الله "ص" :
- يكي از سنت هاي رسول الله"ص" گرفتن ناخن هاست.
- يكي ديگر از سنت هاي آن جناب دفن كردن مو و ناخن و خون است.
- ازالة موي زير بغل از سنت هائي است كه رسول الله"ص" بدان امر فرموده است.
***** صفحه 23 *****
3-مسواك كردن رسول الله "ص" :
- از سنن مرسلين يكي مسواك كردن دندان هاست.
- مسواك كردن باعث رضاي خدا، و از سنت هاي پيغمبر"ص" و ماية خوشبوئي و پاكيزگي دهان است.
- روايات دربارة عادت داشتن رسول خدا"ص" به مسواك و سنت قرار دادن آن بسيار است.
- رسول خدا"ص" هميشه خلال مي كرد.
عطر رسول الله "ص" :
- رسول خدا"ص" بيش از آن مقداري كه براي خوراك خرج مي كرد، به عــطر پول مي داد،
- مشك را بهترين و محبوب ترين عطرها مي دانست،
- مردم آن جناب را به بــــوي خوشي كه از او به مشام مي رسيـــــــد، مي شناختند.
- براي رسول خدا مشكداني بود كه بعد از هر وضوئي آن را به دست تر ميگرفت، و در نتيجه هر وقت كه از خانــه بيرون تشريف مي آورد، از بـوي خوشش شنــــاخته مي شد كه رسول الله"ص" است.
- هيچ عطري به آن جناب عرضه نمي شد، مگر آنكه خود را با آن خوشبو مي كرد، و مي فرمود: بوي خوشي دارد، حملش آسان است، و اگر هم خود را با آن خوشبو نمي كرد، سر انگشت خود را به آن گذاشته و از آن مي بوئيد.
- رسول خدا"ص" با "خودقماري" خود را بخور مي داد.
- عطر به شارب زدن از اخلاق انبياء و احترام ملائكة كرام الكاتبين است.
- بر هر بالغي لازم است كه در هر شب جمعه شارب و ناخن خود را چيده و مقداري عطر استفاده كند، رسول خدا"ص" وقتي جمعه مي شد، و عطر همراه نداشت، ناچار مي فرمود تا چارقــد بعضي از زوجـــاتش را مي آوردند، و آن جناب آن را با آب تر مي كرد، و بروي خود مي كشيد تا بدين وسيله از بوي خوش آن چارقد خود را معطر سازد.
- اگر در روز عيد فطر براي رسول الله"ص" عطر مي آوردند، اول به زنان خود مي داد.
نگهداري از پوست بدن :
رسول خدا"ص" به انواع روغن ها خود را ضماد مي فرمود، و اغلب از روغن "بنفسج" استفاده مي كرد، و مي فرمود: اين روغن بهترين روغ
***** صفحه 24 *****
- هاست.
- رسول خدا"ص" همواره روغن به خود مي ماليد، و هركس بدن شريفش را روغن مالي مي كرد تا حدود زير جامه را مي ماليد، و مابقي را خود آن جناب به دست خود انجام مي داد.
رفتارهاي حساب شده و سنت سازي رسول الله "ص"
سنت هائي براي آموزش رهبران جامعه :
- ( رسول الله"ص" علاوه بر رفتارهاي شخصي روزمره كه در بالا ذكر شد، رفتارهائي نيز به طور حساب شده داشت كه همواره آنها را تكــــــرار مي كرد تا اين رفتارهاي خداپسندانه ميان مردم و بزرگان جامعه سنت و ارزش شود، و در عين حال، سنت هاي جاهلي و اشرافي را كه در هر عصر و زمان آتي به شكلي در جامعة اسلامي امكان دارد رشد پيدا كند، درهم بشكند! )
- رسول خدا"ص" فرمود: من از پنج چيز دست بر نمي دارم تا بميرم، براي اينكه امتم نيز بدان عادت كنند، و اين خود سنتي شود براي بعد از خودم -
- روي زمين، و با بردگان غذا خوردن،
- سوار بر الاغ برهنه شدن،
- بز به دست خود دوشيدن،
- لباس پشمينه پوشيدن،
- به كودكان سلام دادن!
سنت هائي در پاكيزگي و بهداشت :
- مسواك كردن باعث رضاي خدا و از سنت هاي پيغمبر"ص" و ماية خوشبوئي و پاكيزگي دهان است،
- يكي از سنت ها گرفتن ناخن هاست،
- يكي ديگر از سنت ها دفن كردن مو، ناخن و خون است،
- ازالة موي زير بغل بوي بد را از انسان زايل مي سازد. اين كار علاوه بر اينكه از پاكيزگي است، از سنت هائي است كه رسول خدا"ص" بدان امر فرموده است.
يكي از سنت هاي آن حضرت در امر نظافت و نزاهت اين است كه وقتي م
***** صفحه 25 *****
- خواست موي سر و محاسن خود را بشويد، با سدر مي شست.
فصل سوم: زندگي خصوصي، و لوازم زندگي رسول الله "ص"
مستند: روايات اسلامي
الميزان ج 12 ص 185
خانه، و زندگي خانوادگي رسول الله"ص"
1- رسول الله"ص" در خانه :
- رسول خدا"ص" وقت خود را در خانه به سه جزء تقسيم كرده بود:
- قسمتي را براي عبادت خدا،
- قسمتي را براي به سر بردن با اهل خانه،
- قسمت ديگر را به خود اختصاص داده بود.
( درآن قسمت هم كه به خود اختصاص داده بود، باز بـه كلي از ديگران قطع رابطــه نمي كرد، بلكه مقــداري از آن را به وسيلة خواص خود در كارهاي عــامه مردم صرف مي فرمود، و از آن مقدار چيزي را براي خود ذخيره نمي كرد.)
- به خانه رفتن رسول الله"ص" به اختيار خود بود،
- هيچ دقيقه اي از عمر شريفش را بيهوده و بدون عمل در راه خدا، يا كاري از كارهاي لازم خويشتن، نمي گذرانيد.
2- انجام كارهاي خانه :
- رسول الله"ص" كفش خود را به دست خود مي دوخت،
***** صفحه 26 *****
- لباس خود را خودش وصله مي زد،
- گوسفند خود را خودش مي دوشيد،
- روي زميـــن مي نشست و گوسفندان را بين دو پــاي خود گذاشته و شير آنها را مي دوشيد،
- حيا مانعش نمي شد كه مايحتاج خود را خودش از بازار تهيه كند، و به سوي اهل خانه ببرد.
3-همسرداري :
- رسول الله"ص" فرمود:
روشني چشم مرا درنماز،
و لذتم را در زنان قرار داده اند.
- از اخلاق انبياء دوستي زنان است.
- جماعتي از اصحاب، زنان و غذاخوردن در روز، و خواب در شب را، بر خود حرام كرده بودند. ام سلمه داستانش را براي رسول الله"ص" نقل كرد، حضرت برخاست و به سر وقت آنان آمد، و فرمود: آيا به زنان بي رغبتيد؟ من سراغ زنانم مي روم، در روز غذا مي خورم، در شب هم مي خوابم، و اگر كسي از اين سنت من دوري كند، از من نخواهد بود.
- رسول خدا"ص" هر وقت مي خواست با زني تــــــزويج كند، كسي را مي فرستاد تا آن زن را ببيند.
- خداوند شب را، و زنان را، براي آرامش و آسايش قرار داده، و تزويج شب و اطعام طعام خود از سنت پيغمبر"ص" است.
خدمتگزاران خانه :
- رسول خدا"ص" داراي غلام ها و كنيزها بود، و در خوراك و پوشاك از آنان برتري نمي جست.
- اگر غلامي از آن حضرت دعوت مي كرد، مي پذيرفت.
- رسول خدا"ص" با برده ها هم غذا مي شد.
- "انس" گفت: من 9 سال خدمتگزاري رسول خدا"ص" را كردم، و هيچ ياد ندارم كه در عرض اين مدت به من فرموده باشد كه چرا فلان كار را نكردي؟ و نيز ياد ندارم كه در يكي از كارهايم خورده گيري كرده باشد.
" انس" گفت: به آن خدائي كه رسول الله"ص" را مبعوث كرد، هيچ گاه نشد كه مرا در كاري كه كردم و او را خوش نيامد عتاب كرده باشد كه چرا چنين كردي؟ نه تنها آن جناب مرا مورد عتاب قرار نداد بلكه اگر هم زوجات ا
***** صفحه 27 *****
- مرا ملامت مي كردند، مي فرمود: متعرضش نشويد، مقدر چنين بوده است!
مسكن و فراش رسول الله"ص" :
- رسول خدا"ص" وقتي به خانه وارد مي شد ظرف آب مي خواست، و براي نماز تطهير مي كرد، آنگاه برخاسته و دو ركعت نماز كوتاه و مختصر به جا مي آورد، و سپس بر فراش خود قرار مي گرفت، فراش رسول الله"ص" عبائي بود، متكايش از پوست، و بار آن ليف خرما،
- فراش ديگري از چرم داشت كه بار آن ليف بود،
- عبائي داشت كه به هرجا نقل مكان مي داد آن را برايش دو طاقه فرش مي كردند،
- براي آن حضرت فراشي از پوست و بار آن ليف خرما بود، كه در حدود دو ذراع طول داشت، و در حدود يك ذراع و يك وجب عرض.
- رسول خدا"ص" را رسم بر اين بود كه هركه بر او وارد مي شد، تشك خود را زيرش مي گسترانيد، و اگر شخص وارد مي خواست قبول نكند، اصرار مي كرد تا بپذيرد.
- رسول خدا"ص" وقتي در تابستان از در اطاق براي خـــــــواب بيرون مي رفت، روز پنجشنبه حركت مي كرد، و اگر در زمستان مي خواست از سرما به اطاق برگردد، روز جمعه بر مي گشت.
- رسول خدا"ص" از دنيا رفت در حالي كه خشتي روي خشت نگذاشت.
خواب، و خوابگاه رسول الله"ص" :
- رسول خدا"ص" روي زمين مي خوابيد،
- غالباً روي حصير و بدون فرشي ديگر مي خوابيد.
- فراش رسول خدا"ص" عبائي بود و متكايش از پوست و بارآن ليف خرما، شبي همين فراش را دوطاقه زير بدنش گستردند، و آن جناب راحت تر خوابيد، صبح وقتي از خواب برخاست، فرمود: اين فراش امشب مرا از نماز بازداشت، و از آن پس دستور داد فراش مزبور را يك تا برايش بگسترانند.
- هيچ وقت رسول خدا"ص" از خواب بيدار نشد، مگر آنكه بلافاصله براي سجدة خدا خود را به روي زمين انداخت،
وقتي ديد پردة در خانه اش تصوير دارد، به يكي از زنان خود فرمود: اي فلانه - اين پرده را از نظرم پنهان كن تا آن را نبينم، چه هر وقت چشمم بدان مي افتد به ياد دنيا و زخارف آن مي افتم! آري به قلب و از صميم دل از دني
***** صفحه 28 *****
- اعراض كرده بود...!
لوازم و وسايل زندگي رسول الله"ص"
1- نام هاي انتخابي رسول الله"ص" براي تجهيزات خود :
- از عادات آن جناب يكي اين بود كه براي مَركب و همچنين اسلحه و اثاث خود اسم مي گذاشت:
- اسم پرچمش عقاب بود،
- اسم شمشيري كه با آن در جنگ ها شركت مي فرمود، ذوالفقار بود،
- اسم شمشير ديگرش مخذوم،
- شمشير ديگر رسوب،
- و شمشير ديگر فضيب بود.
( قبضة شمشيرش به نقره آراسته بود، لچكي كه غالباً مي پوشيد، از چرم، و سه حلقه نقره بدان آويزان بود.)
- اسم كمان او كتوم،
- اسم جعبة تيرش كافور،
- اسم ناقه اش غضباء،
- اسم قاطرش دُلدُل،
- اسم درازگوشش بعفور،
- اسم گوسفندي كه از شيرش مي آشاميد، غينه بود.
- براي آن حضرت زرهي بود نامش ذات الفضول، و سه حلقه از نقره داشت، يكي از جلو و دو تا از عقب.
- رسول خدا"ص" را عمامه اي بود كه آن را سحاب مي گفتند.
لباس و پوشاك رسول الله"ص" :
- رسول خدا"ص" هر قسم لباسي كه برايش فراهم مي شد، مي پوشيد، چه لنگ و چه عبا، و چه پيراهن و چه جبه و امثال آن.
- آن حضرت از لباس سبز رنگ خوشش مي آمد،
- هميشه لباس را از طرف راست مي پوشيد، و مي گفت:
" الحمدلله الذي كساني ما اواري به عورتي او تجمل به في الناس - حمد خدائي را كه پوشانيد مرا به چيزي كه عورتم را با آن پنهان كنم و خود ر
***** صفحه 29 *****
در بين مردم با آن زينت دهم!"
- وقتي رسول الله لباس را از تن خود بيرون مي كرد، از طرف چپ آن را مي كند.
- رسول خدا"ص" تيمن و تبرك را در جميع كارهــــاي خــــود دوست مي داشت، حتي در لباس پوشيدن، كفش به پا كردن، و موي شانه زدن،
- بيشتر لباس سفيد مي پوشيد و مي فرمود: زنده هاي خود را سفيد بپوشانيد، و مرده هاي خود را هم در آن كفن كنيد،
- بيشتر اوقات قباي باردار نظير لحاف مي پوشيد، چه در جنگ، چه در غير آن.
- براي آن حضرت قبائي بود از سُندُس، كه وقتي آن را مي پوشيد از شدت سفيديش به زيبائي اش افزوده مي شد،
- عبائي داشت كه آن را هر كجا كه مي خواست بنشيند دو تـــــا مي كرد و زير خود مي گسترانيد،
- تمامي لباسهايش تا پشت پا بلند بود،
- ازار را روي همة لباسها مي پوشيد، و آن تا نصف ساق پايش بلند بود،
- همواره پيراهنش را با شال مي بست، و چه بسا در نماز و غير نماز كمربند آن را باز مي كرد.
- براي آن جناب پتوئي بود كه با زعفران رنـــــــگ شده بود، بسيار اتفاق مي افتاد كه تنها همان را به دوش گرفته و با مردم به نماز مي ايستاد،
- بسيار مي شد كه تنها يك كساء مي پوشيد، بدون چيز ديگر.
- براي آنحضرت كسائي بودكه بار و لائي اش پشم بود، و آن را مي پوشيد و مي فرمود: من بنده اي هستم، و لباس بنده ها را مي پوشم.
- رسول الله"ص" دوست مي داشت زينت دنيا را حتي به چشم هم نبيند، تا هوس لباس فاخر نكند،
- دو جامة ديگر هم داشت كه مخصوص روز جمعه و نماز جمعه بود،
- بسيار اتفاق مي افتاد كه تنها يك سرتاسري مي پوشيد، بدون جامة ديگر و دو طرف آن را در بين دو شانة خود گره مي زد،
- و غالباً با آن سرتاسري بر جنازه ها نماز مي خواند، و مردم به آن جنـــاب اقتـــداء مي كردند،
- چه بسا در خانه هم تنها با يك ازار نماز مي خواند، و آن را به خـــــود مي پيچيد، و گوشة چپ آن را به شانة راست، و گوشة راستش را به شانة چپ مي انداخت،
- چه بسا نماز شب را با ازار مي گذاشت.
***** صفحه 30 *****
- براي آن جناب كساء سياه رنگي بود كه وقتي آن را به كسي بخشيد، ام سلمه پرسيد: - پدر و مادرم فدايت باد، كساء سياه شما چه شد؟
فرمود: پوسيدش! ام سلمه عرض كرد:
- هرگز زيباتر از سفيدي تو در سياهي آن كساء نديدم!
- انس ( خدمتگزار رسول الله"ص") مي گويد: خيلي از اوقات آن حضرت را ديدم كه نماز ظهر را با ما در يك شمله ( قطيفة كوچك) خواند، در حالتي كه دو طرفش را گره زده بود.
- آن حضرت هر وقت لباس نو مي پوشيد لباس كهـــنه اش را به فقيري مي داد و مي گفت: هيچ مسلماني نيست كه با لباس كهنه خود مسلماني را بپوشاند، و جز براي خدا نپوشاند، مگر اينكه آنچه را كه از او پوشانيده، از خودش در ضمانت خدا و حرز و خير او خواهد در آمد، هم در دنيا و هم در آخرت.
- لباس پنبه، لباس رسول الله"ص" است، چــــه آن جناب لباس پشمي و مـــوئي نمي پوشيد، مگر به جهت ضرورت.
- انبياء عليهم السلام پيراهن را قبل از شلوار مي پوشيدند.
عمامه و كلاه رسول الله"ص" :
- رسول خدا"ص" عمامة سياه رنگي داشت كه گاهي به سر مي گذاشت، و با آن نماز مي خواند،
- بلندي عمامه آن حضـــرت به قدري بود كه سه دور و يا پنج دور به سرش پيچيده مي شد.
- رسول خدا"ص" را عمامه اي بود كه آن را سحاب مي گفتند، و آن را به علي عليه السلام بخشيد، و گاهي كه علي "ع" آن را به سر مي گذاشت و مي آمد، رسول خدا"ص" مي فرمود: علي با سحاب مي آيد!
- رسول الله، خيلي از اوقات شبكلاه تنها يا زير عمامه به سر مي گذاشت، و خيلي از اوقات آن را از سر خود برداشته و به عنــــوان ستره پيش روي گـــذاشته و به طرف آن نمـــاز مي خواند.
- رسول خدا از شبكلاه هائي به سر مي گذاشت كه با دوخت خط خط شده بود.
انگشترهاي رسول الله"ص" :
- رسول خدا"ص" هميشه انگشتري به دست مي كرد.
- انگشتر رسول الله"ص" از نقره بود.