معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

***** صفحه 51 *****
    اَسْتَغْفِرُكَ وَ اَتُوبُ اِلَيْكَ وَ اوُمِنُ بِكَ وَ اَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ!
     وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّبِكَ... يا رَحيمُ!"
    -     "پروردگارا! ما را با آنان كه هدايتشان كردى، هدايت فرما! و با آنان كه  عافيتشان دادى، عافيت ده! و با آنان كه امورشان را خودت به دست گرفتى، امور مرا هم عهده دار شو! و در آن چه مرا داده اى بركت قرار ده! و مرا از شر قضا و قدرى كه گذراندى نگهدار! چون توئى كه قضاء به دست توست، و توئى كه حكم مى كنى، و كسى نيست كه عليه تو حكم كند! منزهى تو، اى پروردگار خانه (بيت!) از تو طلب مغفرت مى كنم! و به تو رجوع مى كنم! و به تو ايمان مى آورم! و به تو توكل مى كنم! و حول و قوه اى نيست، مگر از ناحيه تو، اى خـداى مهـربـان!"
    حضـرت ابى عبداللّه عليه السلام فرمود:
    -     هر كس در نماز وترش هفتاد مرتبه بگويد: "اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَيْه!"  و بر اين كار تا يكسال مداومت و مواظبت داشته باشد، خداى تعالى اسمش را در زمره كسانى مى نويسد كه در سحرها طلب مغفرت مى كردند. رسول خدا صلى الله عليه و آله هم  همين طور در نماز وتر خود هفتاد بار استغفار مى كرد، و هفت بار مى گفت: "هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّار - اين موقف كسى است كه از آتش دوزخ پناهنــده تـو شده است!"
    وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله را به معراج بردند و در آن جا نماز گذاشت و ذكر گفت و از عظمت خداوند ديد آن چه را كه ديد، بندهاى بدنش مرتعش شد و بدون اختيار به حالت ركوع درآمد و در آن حال گفت:
    " سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِه!"
         وقتى كه از آن حالت برخاست، نظرش به خداى خود در مكان بالاترى كه از آن      بلندتر تصور نمى شود. افتاد و بدون اختيار صورت خود را به خاك نهاد و گفت:
    " سُبْحانَ رَبِّىَ الاْعْلى وَ بِحَمْدِه!"
        و هم چنين تكرار مى كرد تا پس از گفتن هفت مرتبه قدرى از آن رعبى كه دلش را پر كرده بود، كاسته گرديد. از اين جهت در امتش هم اين دو ذكر سنت شد!
روزه و اعتكاف رسول اللّه صلى الله عليه و آله
1 ـ روزه هاى رسول اللّه "ص" در ايام مخصوص :
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله يك مرتبه اين قدر زياد روزه مى گرفت كه مى گفتند: ديگر افطار نمى كند! و يك مرتبه اين قدر پشت سر هم افطار مى كرد كه  مى گفتنـد ديگـر روزه نمى گيرد!

***** صفحه 52 *****
    -     بعضى اوقات هم يك روز روزه مى گرفت، و يك روز افطار مى كرد. -     بعضى اوقات تنها روزهاى دوشنبه و پنجشنبه را روزه مى گرفت، تا آن كه به اين جا رسيد كه در هر ماه تنها سه روز - پنجشنبه اول ماه، چهارشنبه وسط ماه، و  پنجشنبه آخر ماه - را روزه مى گرفت و مى فرمود: اگر كسى چنين كند، مثل اين است كه تمام عمرش روزه باشد.
    -     (امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم بارها مى فرمود كه هيچ كسى نزد خدا دشمن تر و مغبوض تر از كسى نست كه وقتى به او مى گويند: رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين و چنان مى كرد - مثلاً زياد روزه نمى گرفت - و تو چرا اين قدر روزه مى گيرى و نماز مى خوانى در جواب بگويد: خدا مرا به خواندن نماز زياد و گرفتن روزه بسيار عذاب نخواهد كرد، زيرا معنى اين حرف اين است كه رسول خـدا صلى الله عليه و آله بيش از آن نمى تـوانسته عبـادت كند!)
     -     رسول خدا صلى الله عليه و آله در اوايل بعثت روزه گرفتنش اين طور بود كه يك مدت اين قدر پى در پى روزه مى داشت كه مى گفتند، هيچ روزى را بدون روزه به سر نمى برد، و مدتى ديگر اين قدر پى در پى بى روزه مى بودكه گفته مى شد: روزه نمى گيرد!
      -     آن گاه اين رويه را ترك كردند و مدتى يك روز در ميان روزه مى گرفتند كما اين كه روزه حضرت داود عليه السلام هم همين طور بوده است.
     -     پس از مدتى اين را نيز ترك كرد، و مدتى همان ايام البيض هر ماه را روزه مى گرفت، نهايتا اين را نيز ترك كرده و سه روزى را كه در ايام البيض روزه مى گرفت، در دهه هاى ماه تقسيم كرد، يكى را در پنجشنبه دهه اول، يكى را در چهارشنبه دهه دوم، و يك را در پنجشنبه دهه سوم مى گرفت، و تـا زنــده بــود اين رويـــه را داشـت.
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رحلت فرمود، در حالى كه رويه اش در روزه داشتن اين بود كه ماه شعبان و رمضان و سه روز از هر ماه را روزه مى گرفت. -     (از سماعه نقل شده كه از امام صادق عليه السلام پرسيدم:) آيا رسول اللّه صلى الله عليه و آله ماه شعبـان را هم روزه مى گرفــت؟ فرمــود: آرى، ولكن همه آن را روزه نگرفت... .
2 ـ آداب رسول اللّه "ص" در ماه رمضان :
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى كه ماه رمضان فرا مى رسيد، تمامى اسيران جنگى را آزاد و بـه تمام ســائــل ها عطيـــه مـى داد،
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله در دهه آخر ماه رمضان بكلى لحاف و تشك خود را جمع مى كرد، و همــه را به عبــــادت مى پــرداخت،
    -     و در شــب بيســت و ســوم اهــل خانــه خــود را بيــدار مــى كــــرد و در آن شــب بـه روى خوابيده هــا آب مى پاشيـد، تا خــواب از ســرشــان بــرود،
    -     و هم چنين حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام احدى از اهل خانه خود را اجازه نمى داد كه در آن شب بخوابند، و براى اين كه خوابشان نبرد، غذاى كمترى به آنان مى داد

***** صفحه 53 *****
و از روز خود را براى شب زنده دارى آن شب آماده مى كرد، و مى فرمود: محروم  اسـت كسى كـه از خيـرات امشب استفـاده نكند!
3 ـ اعتكاف هاى رسول اللّه "ص" در ماه رمضان :
    ـ     رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى كه دهه آخر ماه رمضان مى شد، در مسجد اعتكاف مى كرد، برايش خيمه موئى مى زدند، و در آن ايام لحاف و بسترش را برمى چيدند، بعضى از اصحابش گفته اند كه از زنان هم كناره مى گرفت، ولكن امام صادق عليه السلام فرمود: اين حرف صحيح نيست، و از زنان كناره گيرى نمى كرد، (مقصود از كناره گيرى آميـزش و معـاشرت بـا آنـان است، نـه جمـاع.)
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله در ماه رمضان، در دهه اول معتكف شد، سال بعد، از دهه دوم اعتكاف كرد، ولى پس از آن هميشه در دهه سوم اعتكاف مى كرد،
    -     جنگ بدر در ماه رمضان اتفاق افتاد، در آن سال رسول اللّه صلى الله عليه و آله اعتكاف نكرد، سال بعد كه شد آن جناب دو دهه اعتكاف كرد، يكى براى همان سال و  يكــى هم قضــاء اعتكــاف ســال پيـش.
4 ـ روزه وصال مخصوص رسول اللّه "ص" :
    رسول اللّه صلى الله عليه و آله در امر روزه سنت هائى هم مخصوص به خود داشت، از آن جمله روزه وصال است كه عبارت است از روزه بيشتر از يكروز، به طورى كه درميان آن ها افطار نشود. رسول خدا صلى الله عليه و آله خودش چنين روزه اى داشت، ولكن امت  را از آن نهى مى كرد، و مى فرمود: شما طاقت آن را نداريد، و اگر مى بينيد كه من روزه وصال مى گيرم و چند روز پياپى بدون افطار و سحرى به سر مى برم براى اين است كه خداى تعالى مرا از غذاهاى آسمانى خود سير و از شراب هاى بـهشتـــى اش سـيـــراب مـى ســــــازد!
5 ـ افطارهاى رسول اللّه "ص" :
    -     غذاى رسول اللّه صلى الله عليه و آله شربتى بود كه در افطار مى آشاميد، و شربتى بود كه در سحر مى خورد، و خيلى اوقات اين شربت عبارت بود از - شير، و خيلى از اوقات مقدارى آب بـود كه در آن نـان را حـل كرده بودند... .
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله در روزهائى كه روزه مى گرفت، اولين چيزى كه با آن افطار مى فرمود، خـرمـاى تـازه و يا خـرمـاى خـشك بـود،
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى روزه مى گرفت، و براى افطار به شيرينى دست نمى يافت با آب افطار مى كرد، و در بعضى روايات دارد كه با كشمش افطار م

***** صفحه 54 *****
فرمود، - از آل محمد عليه السلام روايت كرده اند: مستحب است اين كه روزه دار سحرى بخورد ولو به يك شربت آب، و روايت شده بهترين سحرى ها خرما و قاووت است، زيرا  پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در سحر از آن دو استفاده مى فرمود،
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله بيشتر اوقات، و از هر غذائى بيشتر، هريسه (گندم پخته) را، مخصــوصــا در سحرهـــا ميــل مى فرمـــود،
    -     سنت در افطار عيد قربان اين است كه بعد از نماز انجام شود، و در عيـد فطر قبـل از نماز!
قرآن خواندن رسول اللّه "ص"
-     رسول خدا صلى الله عليه و آله را هيچ امرى از تلاوت قرآن باز نمى داشت، مگر جنابت،     
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله قرائت خود را آيه آيه وقف مى كرد،
    -     رسولخدا صلى الله عليه و آله از رختخواب برنمى خاست مگر اين  كه مسبّحات را تلاوت مى كرد، و مى فرمود: در اين چند سوره آيه اى است كه فضلش از هزار آيـه بيشتـر است، پـرسيـدنـد: مسبّحـات كـدامنـد!
    -     فرمود: سوره حديد، سوره حشر، سوره صف، سوره جمعه، و سوره تغابن!
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله هيج وقت نيم خوابيد، مگر اين كه سوره تبارك، و الف لام ميم تنزيل، را مى خواند،
    -     وقتى آيه " وَاذْكُرُوا اللّهَ كَثيرا ! " (45 / انفال) نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله مشغول به ذكر خدا گشت تـا جـائى كه كـفار مى گـفتند: اين مـرد جنّـى شده است.
    -     رسول خدا صلى الله عليه و آله سوره "سَبِّـحِ اسْـمَ رَبِّكَ الاْعْلـى!" (1 / اعلى) را دوست  مى داشــت و اوليــن كسى كه گفــت "سُبْحانَ رَبّى الاْعْلى!" همانا ميكائيل بود،
-     رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: سوره هود مرا پير كرد! (البته مقصود آن جناب آيه " فَاسْتَقِمْ كَمآ اُمِـرْتَ!" "112 / هود" است،)
-     از ابن مسعود روايت شده كه گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا دستور دادند كه مقدارى از قرآن را بخوانم، و من چند آيه اى از سوره يونس را برايش تلاوت كردم، تا آن كه رسيــد بــه جملــه " وَ رُدُّوا اِلَى اللّــهِ مَوْليهُــمُ الْحَــقِّ...!" (30 / يونس) ديدم اشك در دوچشمان نازنينش حلقه زد!

***** صفحه 55 *****


فصل هشتم: دعاهاي رسول الله"ص"


مستند: آيات مندرج در متن                                    


الميزان ج12 ص169
عالي ترين مضامين ادعيه رسول الله"ص"
        در قرآن كريم براي رسول الله"ص" تأديب هاي الهي و تعليمات عالي وجود دارد در انواع و اقسام ثنا بر پروردگار، تا با رعايت آن, پروردگار خود را ثنا گويد و آن آداب را در درخواستهاي خود به كار بندد، مانند:
- قُلْ اَللهُمَ مالِكَ الْملك ...!
- بگو:  بارالها !
        اي مالك ملك عالم !
        توئي كه به هركس كه بخواهي ملك را عطا مي كني ...! (آل عمران26)
      در آية شريفة ديگر مي فرمايد:
- بگو:  بارالها !
اي آفريدگار آسمانها و زمين!
و  اي داناي غيب و شهود!
توئي حاكم در ميان بندگانت ...!  ( زمر46)
در آيه شريفة زير مي فرمايد:
- بگو:
سپاس همه از براي خداست!
و درود بر آن بندگانش كه برگزيدشان ...!   ( نمل 59)
      و در آية شريفة زير:
- بگو:
نماز من،  و عبادت من،
و زندگي من، و مرگ من،
همه براي خداست ...!  ( ا نعام 163)
و در آيه هاي شريفة ديگر:

***** صفحه 56 *****
- بگو:
  پروردگارا !
  مرا از علم عنايت بيشتري فرما ...!  ( طه 114)
- بگو:
پروردگارا !  پناه مي برم بر تو !
از وسوسه هاي شياطين كه در دلها القاء مي كنند...!  ( نور 97)
      آيات بسياري هست كه جامع جهات آن ها مشتمل بر تعليم آداب عالي خداي تعالي است به رسول گرامي خود كه آن جناب را به آن مؤدب فرموده و رسول خدا"ص" هم امتش را به رعايت آن توصيه نموده است.
مستند: آيات مندرج در متن                                           


الميزان ج12 ص165
دعاي" آمن الرسول...!" پيامبر و امت
     قرآن مجيد دعائي را از پيامبر گرامي اسلام  نقل مي كند كه مؤمنين امتش را نيز در آن سهيم گردانيده است:
" آمَنَ الرَّسوُلُ بِما اُنزِلَ اِلَيهِ مِن رِبَّهِ وَالْمؤُمِنوُنَ ...
- رسول ايمان آورد به آنچه از ناحية پروردگارش به سوي او نازل شد،
مؤمنين هم هر يك ايمان آوردند:
به خدا ،
و ملائكه او ،
و كتابهاي او ،
و رسولان او !
گفتند:
- بين هيچ يك از فرستادگان او در ايمان به آنان فرق قائل نيستيم !
گفتند:
- شنيديم پيام خدا را،
   و اطاعت كرديم!
گفتند:
- پروردگارا !
     غفران تو را مسئلت داريم!
     و به سوي جزاي توست بازگشت!

***** صفحه 57 *****
    خداوند هيچ نفسي را جز به مقدار طاقتش تكليف نمي كند،
    براي هر نفسي ثواب همان طاعتي است كه كرده!
    و بر هر نفسي كيفر همان گناهاني است كه مرتكب شده!
    و نيز مي گويند:
- پروردگارا !
ما را اگر دچار نسيان و خطا شديم مؤآخذه نفرما !
و تكليف شاق بر دوشمان بار مكن،
همانگونه كه به دوش آنان كه قبل از ما مي زيستند، بار كردي!
- پروردگارا !
و بر ما تحميل مكن چيزي را كه ما را طاقت تحمل آن نيست!
و از ما در گذر !
و بر ما ببخشاي !
و ما را رحم كن !
و چون ياور ما و مولاي ما توئي!
ما را بر مردم كافر ياري فرما !  ( بقره 286)
      اين آيات همان طور كه مي بينيد، ايمان رسول اكرم"ص" را به قرآن كريم، و به همة آنچه از اصول معارف و فروع احكام الهي مشتمل است، حكايت فرموده و سپس مؤمنين را به او ملحق نموده است.
      البته مقصود از مؤمنين، نه تنها معاصرين آن حضرتند, بلكه جميع مؤمنين از امت او هستند!
      لازمة آنچه در بالا گفته شد، اين است كه اقرار و ثنا و دعائي كه در اين آيات است، نسبت به غير معاصرين حكايت از زبان حال باشد و نسبت به معاصرين، اگر آنان گفته باشند، و يا رسول الله"ص" اگر آن جناب از قِبـَل خود،  و از قِبـَل مؤمنين كه به وسيلة ايمان جزو شاخه هاي شجرة طيبة مباركة وجود نازنين وي شده اند، گفته باشد، زبان قال بوده باشد!
      مضمون اين دو آيه مقايسه و موازنه اي است بين اهل كتاب و بين مؤمنين اين امت در نحوة تلقي كتاب آسماني خود, و يا در نحوة تأدبشان به ادب عبوديت در برابر كتابي كه بر ايشان نازل شده است و اين ثنائي كه خداي تعالي در اين دو آيه بر اينان فرموده, و تخفيفي كه نسبت به تكاليفشان داده است، عيناً در مقابل توبيخي است كه در آيات ديگري در سورة بقره، اهل كتاب را نموده است.
در آيات سورة بقره اهل كتاب را به اينكه بين ملائكة خدا فرق گذاشته و جبرئيل را دشمن، و سايرين را دوست داشتند، و بين كتب آسماني فرق گذاشته، و به قرآن كفر ورزيدند

***** صفحه 58 *****
      و به غير آن ايمان آوردند، و بين پيغمبران خدا فرق گذاشتند، و به موسي"ع" يا به او و عيسي"ع" ايمان آورده، و به محمد"ص" كفر ورزيدند، و بين احكام خدا فرق گذاشتند و به بعضي از آنچه در كتاب خداست ايمان آورده و به بعضي كفر ورزيدند، ملامت و مذمت مي فرمايد:
      در اين دو آيه مي فرمايد:  مؤمنين از اين امت چنين نيستند بلكه ايمان به خدا و همة ملائكه و تمامي كتب آسماني و جميع پيامبران الهي ايمان آورده، و بين احدي از پيغمبران خدا فرق نمي گذارند. اينان با تسليم در برابر معارف حقه اي كه به ايشان القاء شده، نسبت به پروردگار خود ادب به خرج  مي دهند.
      ديگر اينكه خدا را در احكامي كه بر پيغمبرش نازل فرموده، لبيك و " سمعنا و اطعنا ! " مي گويند و نه چون يهود كه گفتند:" سمعنا و عصينا! "
      ديگر اينكه خود را بندگاني مملوك پروردگار خود مي دانند و براي خاطر ايمان و اطاعتشان به خدا منت نمي گذارند، بلكه مي گويند: " غفرانك ربنا !"
      آن حضرت با عبارت " ربنا لا تؤآخذنا ...!" از درگاه الهي مسئلتي مي كند و مقصودش تخفيف در احكامي است كه ممكن است به عناوين ثانويه از ناحية حكم، يا از لجاج و عناد مكلفين ناشي شود، جعل گردد، نه اينكه خداي تعالي بدون هيچ يك از اين دو جهت چنين تكاليفي را مقرر نمايد.
      اشتمال اين دعا بر ادب عبوديت و رعايت آن در تمسك به ذيل عنايت ربوبي، يكي پس از ديگري، و اعتراف به مملوك بودن، و در موقف ذلت و مسكنت و عبوديت قرار داشتن در مقابل ربّ العزّه, مطلبي است كه هيچ حاجتي به بيان ندارد!
مستند:بحث روايتي                                       


الميزان ج36 ص215
فرازي از خطبه وداع رسول الله"ص"
    از جابر بن عبدالله روايت شده كه گفت: " در روز بين ايام تشريق ( يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذي الحجه كه روز مياني اش دوازدهم باشد، ) رسول خدا "ص" براي ما خطبة وداع  خواند و فرمود:
- يا ايها الناس !
آگاه باشيد!   كه پروردگارتان يكي است!
آگاه!  كه پدرتان يكي است!
و آگاه!  كه هيچ فضيلتي براي عربي بر غير عرب نيست!
و هيچ غير عرب بر عرب فضيلتي ندارد!
هيچ سياهي بر سرخي،

***** صفحه 59 *****
و هيچ سرخي بر سياهي فضيلت ندارد،
مگر به  تقوا !
كه گرامي ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست !
با شما هستم !  آيا ابلاغ كردم؟
    همه گفتند:
- بله يا رسول الله !
فرمود:
- پس حاضرين به غايبين برسانند! "  ( نقل از در منثور)

***** صفحه 60 *****


بخش دوم: رسالت رسول الله ص.


آخرين پيام آور الهي و آخرين پيام

/ 13