الف ـ ظُلم
ظلم، در مقابل عدل، يعنى رعايت نكردن جايگاه امور و تجاوز به حقوق خود يا ديگران. امام على (عليه السلام) اين خصلت را چنين توصيف مىكند: ظلم، مادرِ همه رذيلتهاست.جور، خطرناكترين اخلاق جانهاست.
ب ـ بداخلاقى
كج خلقى و بد برخورد كردن با ديگران يكى از بدترين صفات ناپسند است. پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) در اين باره فرمود: هرگناهى توبه دارد، مگر بداخلاقى، زيرا شخص بداخلاق از هرگناهى توبه كند، به گناه ديگرى آلوده مىشود. در حديث ديگرى فرمودبداخلاقى گناهى است كه آمرزيده نمىشود. بنابر اين، شخص بداخلاق قبل از توبه بايد اخلاق زشت خود را خوب كند، وگرنه توبه براى او سودى ندارد. بداخلاقى موجب فساد و تباهى اعمال نيك است. امام صادق(عليه السلام)در اين زمينه فرمود: اخلاق بد، كارهاى خوب را فاسد مىكند، همانگونه كه سركه عسل را فاسد مىنمايد. به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خبر دادند خانمى روزها روزه است و شبها را تا صبح به عبادت مىگذراند، ولى بداخلاق است و با زبان موجب آزار و اذيّت همسايهها مىشود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: خيرى در او نيست، او اهل دوزخ است! بداخلاقى گاه موجب مىشود شخص بداخلاق را در پايينترين «دركات دوزخ» قرار گيرد. سخن پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در اين باره چنين است: انسان از بداخلاقى به پايينترين دركات جهنم مىرسد. كج خلقى، موجب سختترين گرفتاريهاى انسان در جهان پس از مرگ است، زندگى دنياى او را نيز تباه مىكند. امام على (عليه السلام)فرمود: بداخلاقى موجب سختى زندگى و عذاب جان است. بدخلقى موجب وحشت نزديك و رميدن دور است. لقمان حكيم به فرزندش چنين مىفرمود: پسرم! از اظهار ملالت، كج خُلقى و بىتابى بپرهيز، كه با اين صفات زشت هيچكس رغبت به ادامه همنشينى با تو نخواهد داشت. سعى كن در همه كارها آرامش را از دست ندهى، زحمت برادران دينى را تحمل كن و با تمام مردم خوش اخلاق باش.
ج ـ خودپسندى
يكى ديگر از صفات زشت، خودپسندى است. امام على (عليه السلام)فرمود: بدترين چيزها اين است كه انسان از خود راضى باشد. همچنين در نصيحتهاى آن حضرت به مالك اشتر آمده است: از خودپسندى بطور جدى پرهيز كن، مواظب باش به آنچه نقطه قوت خود مىدانى، اعتماد نكنى، و علاقه به ستايش ديگران نداشته باشى كه اينها همه از مطمئنترين فرصتهاى شيطان است تا نيكى نيكوكاران را نابود سازد. خودپسندى سبب مىشود انسان نتواند عيبها و ضعفهاى اخلاقى و عملى خود را ببيند; در روايات اسلامى خودپسندى آفت عقل، نشانه حماقت و زيانبارترين نادانيها شمرده شده است.د ـ تكبّر
از آثار زشتِ خودپسندى، تكبّر است. انسان متكبّر ديگران را كوچك و خود را بزرگ مىپندارد و اين پندار در رفتار اجتماعى او بخوبى ديده مىشود. امام على (عليه السلام) اين بيمارى را چنين توصيف مىكند: تكبّر، زشتترين اخلاق است.كبر، بدترين آفات عقل است. از تكبر بپرهيز كه بزرگترين گناهان و پستترين عيبهاست، و زيور شيطان است. خود بزرگبينى آثار زيانبار فراوانى براى زندگى فردى و اجتماعى انسان دارد كه به بخشى از آن كه در روايات اسلامى آمده، اشاره مىشود: 1 ـ محروميت از رشد علمى 2 ـ محروميت از دوست واقعى 3 ـ محروميت از ستايش ديگران 4 ـ كوچك بودن در نظر مردم 5 ـ بدگويى مردم 6 ـ آمادگى روانى براى آلودگى به بسيارى از گناهان
هـ ـ حسد
حسد، نوعى بيمارى روانى است كه در نتيجه آن انسان از نعمت ورفاه و خوشى ديگران رنج مىبرد و از مصيبت و زحمت آنان شاد مىگردد. از اين رو، حسود هميشه آرزو دارد كه نعمتها از مردم گرفته شود، هرچند به او چيزى نرسد! جهت، امام على (عليه السلام) حسد را خطرناك ترين بيماريهاى روانى و بدترين رذيلتهاى اخلاقى توصيف كرده است.و ـ بُخل
بخل يكى ديگر از بدترين صفات است. بخل، ضد سخاوت، به معناى خرج نكردن مال در مواردى است كه مصرف كردن آن شايسته است. امام على (عليه السلام) بُخل را زمينهساز انواع ضعفهاى اخلاقى و عملى دانسته، در اين باره فرمود: بُخل دربردارنده همه عيبهاست و افسارى است كه انسان را به سوى هر بدى مىكشاند. پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) شخص بخيل را چنين توصيف كرده است: شخص بخيل از خدا و مردم و بهشت دور بوده و به آتش دوزخ نزديك است.مبحث سوّم
فضيلتهاى اخلاقى
پيغمبر اسلام صلى الله عليه وآله آراستن به فضيلتهاى اخلاقى را فلسفه بعثت خود دانسته و در اين باره فرمود: «بعثت لاتمّم مكارم الأخلاق» من براى آراستن جامعه انسانى به اخلاق نيكو مبعوث شدم. آنچه به عنوان فلسفه بعثت انبيا در قرآن و احاديث آمده، مقدمه فلسفه بعثت يعنى شكوفا ساختن انسان و آراستن او به فضيلتهاى اخلاقى است. فضيلتهاى اخلاقى و به تعبير پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) «مكارم اخلاق» شامل همه زيباييهاى اخلاقى است كه خداوند متعال ادراك آن را به تمام انسانها الهام كرده است. آنچه در روايات اسلامى به عنوان تبيين مكارم اخلاق آمده، تفسير همين ادراك است. براى نمونه به دو روايت زير توجه كنيد: يكى از ياران امام صادق (عليه السلام) به نام عبدالله بن بكير از آن حضرت اين گونه نقل مىكند: خداوند پيامبران را با مكارم اخلاق، برجسته كرد، هركس از اين ويژگى برخوردار است، خدا را بر اين نعمت ستايش كند وگرنه، از خداوند بخواهد كه برخوردار شود. عبدالله بن بكير گويد: از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم مكارم اخلاق چيست؟ فرمود: پرهيزكارى، قناعت، شكيبايى، شكر، بردبارى، حيا، سخاوت، شجاعت، غيرت، نيكى به ديگران، راستگويى و امانتدارى. در روايتى ديگر امام (عليه السلام) براى عبدالله بن مسكان، مكارم اخلاق را اين طور تفسير مىكند: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غيرت، شجاعت و مروت. و در روايت ديگرى در تفسير مكارم اخلاق مىفرمايد: صادقانه جنگيدن، صادقانه سخن گفتن، اداى امانت، صله رحم، مهماننوازى، غذا دادن به فقير، پاداش دادن به نيكيها، حفظ حرمت همسايه، حفظ حرمت همصحبت و بالاتر از همه مكارم اخلاقى حياست.