انصاف، برترين فضيلت اخلاقى است - جشن تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جشن تکلیف - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام على (عليه السلام) در توضيح اين آيه فرمود: مقصود از عدل، انصاف و مقصود از احسان، نيكىكردن به ديگران است. آن حضرت در سخنى ديگر، از انصاف به عنوان بالاترين فضيلت انسانى ياد كرده است:

انصاف، برترين فضيلت اخلاقى است

انسان در لحظه رسيدن به تكليف بايد تصميم بگيرد با همه توان براى كسب فضيلت عدل و انصاف تلاش كند و اين خصلت را در خود تقويت كند. امام على (عليه السلام) در توصيف بالاترين مراتب عدالت مىفرمايد:

عادلترين مردم كسى است كه با آن كسى كه به او ظلم كرده، با انصاف رفتار كند.

اگر كسى به اين مرتبه از عدل و انصاف رسيد، از ديدگاه امام على (عليه السلام)شايسته نام «مـؤمن» است. سخن آن حضرت چنين است:

مؤمن كسى است كه پاسخ بىانصافى را، با انصاف مىدهد.

رعايت انصاف، كارى بس دشوار است، معيار افزايش پاداش الهى، دشوارى كارى است كه انسان براى خدا انجام مىدهد. افزون بودن ثواب انصاف بر ثواب همه نيكيها، نشان مىدهد كه كارى دشوارتر از انصاف نيست. امام على (عليه السلام) خود به اين واقعيت تصريح كرده است:

ميدان جانبدارى از حق و انصاف در گفتار، از هر موضوعى وسيعتر و در كردار، از هر چيز تنگتر است.

ب ـ ايثار

از بهترين فضيلتهاى انسانى، ايثار است. يعنى انسان در تأمين نيازها، ديگران را بر خود مقدم بدارد.

امام على (عليه السلام) درباره اين فضيلت فرمود:

ايثار، بالاترين فضيلتهاست

شقيق بلخى از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: كرامت و بزرگوارى چيست؟

امام فرمود: نظر تو در اين باره چيست؟

شقيق پاسخ داد: بزرگوارى اين است كه اگر به ما عطا شد، شكر مىگوييم و اگر نشد، صبر مىكنيم.

ايشان فرمود: ـ اينكه مهم نيست ـ سگهايى كه در مدينه نزد ما هستند نيز اين گونهاند! شقيق كه از صراحت امام، سخت جا خورده بود، عرض كرد: شما بزرگوارى را تفسير كنيد.

امام فرمود: بزرگوارى آن است كه اگر به ما عطا شد، ايثار مىكنيم و ديگران را بر خود مقدم مىداريم و اگر نشد، شكر مىكنيم.

خاندان پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) در اين فضيلت انسانى همانند ساير فضيلتها الگو بودند. مردى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد و از گرسنگى شكايت كرد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كسى را به منزل فرستاد كه اگر در خانه غذايى يافت شد، براى او بياورد.

آن مرد با دست خالى بازگشت و عرض كرد: در منزل شما چيزى جز آب يافت نمىشد!

آن حضرت رو به اصحاب كرد و فرمود: كدام يك از شما امشب مىتواند اين مرد را مهمان كند؟

امام على (عليه السلام) كه در آن جمع بود، عرض كرد: اى رسول خدا، من.

امام آن مرد گرسنه را همراه خود به منزل برد. وقتى وارد خانه شدند، امير مؤمنان از همسرش حضرت فاطمه عليهاالسلام پرسيد: دختر پيامبر(صلى الله عليه وآله)چه دارى؟

حضرت فاطمه(عليها السلام) جواب داد: شام بيش از اندازه خودمان نداريم، ولى ايثار كرده و مهمان را بر خود مقدم مىداريم.

سپس به پيشنهاد امام، براى اينكه مهمان گرسنه نفهمد كه ميزبان، غذاى خود را براى او آورده، حضرت فاطمه(عليها السلام) فرزندانش را خواباند و سفره را آماده كرد.

حضرت على(عليه السلام) و حضرت فاطمه(عليها السلام) هر دو روزه بودند، دو قرص نان هم بيشتر نداشتند و مىخواستند افطار كنند، اگر چراغ روشن بود، شايد مهمان گرسنه خجالت مىكشيد. از اين رو، امام سراغ چراغ رفت، گويا مىخواهد نقص آن را برطرف كند، ولى بعمد آن را خاموش كرد و خود سر سفره نشست و دست به سوى غذا دراز نمود. حضرت على(عليه السلام)چنان وانمود كرد كه با مهمان غذا مىخورد، ولى تا آخر چيزى نخورد. وقتى مهمان سير شد، چراغ روشن گشت. او تصور مىكرد كه ميزبان هم مانند او سير شد، ليكن خبر نداشت كه على(عليه السلام) و همسرش آن شب را گرسنه به سر بردند.

فردا بخاطر قدردانى از اين ايثار، آيه نُه از سوره حشر بر پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) نازل شد:

ديگران را بر خود مقدم مىدارند، هر چند سخت نيازمند باشند.

ج ـ نيكى در پاداش بدى

يكى ديگر از برترين فضيلتهاى اخلاقى، نيكى كردن درباره كسى است كه به انسان بدى كرده است. امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود:

نيكى كردن در مقابل بدى ديگران، از زيباترين فضيلتهاى اخلاقى است.

روزى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) در سخنرانى به اصحاب خود فرمود: نمىخواهيد شما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى كنم؟

بهترين فضيلتهاى اخلاقى، عفو كردن كسى است كه به تو ظلم كرده، پيوند كردن با كسى است كه از تو بريده، نيكى كردن به كسى است كه به تو بدى كرده، بخشيدن به كسى است كه تو را محروم كرده است.

د ـ صبر

يكى از برترين فضيلتهاى اخلاقى، فضيلت صبر است. يعنى شكيبايى و مقاومت در برابر سختيها. امام على (عليه السلام) درباره آن فرمود:

صبر، زيباترين زيورهاى ايمان و شريفترين صفات انسان است.

صبر، رمز موفقيت و وسيله رسيدن به آرمانهاى بلند و كمالات انسانى است. امام على (عليه السلام) فرمود:

به وسيله صبر دست رسى به آرمانهاى بلند ميّسر است.

افرادى كه از صبر برخوردار نيستند، هيچگاه و در هيچ كارى نمىتوانند موفق باشند.

هـ ـ كيمياى محبّت

اصلىترين نكته در پرورش اخلاقى نوجوان، آشنا ساختن او با «كيمياى محبّت» است; كيمياى عشق به خداوند مهربان، خالق زيباييها!

محبت خداوند متعال، رمز اصلى پرورش اخلاقى و خودسازى است. در اين باره، در مناجات شعبانيه مىخوانيم:

«الهى لم يكن لى حول فأنتقل به عن معصيتك إلا فى وقت أيقظتنى لمحبتك و كما اردت أن أكون كنت»

خداوندا! مرا توان آن نيست كه نافرمانى تو را ترك كنم، مگر آن گاه كه به نيروى محبّت خود مرا بيدار كنى و آن گاه چنان شوم كه تو خواهى.

كيمياى محبت خدا زشتيهاى اخلاقى را علاج مىكند و كليد تمام زيباييهاى اخلاقى را يكجا به انسان هديه مىنمايد.

انسان در آغاز تكليف، بيش از هر وقت ديگر آمادگى يافتن اين كيميا را دارد. مربيان اخلاقى مكلف بايد از اين فرصت، بهترين و بيشترين بهرهبردارى را داشته باشند. او اين لطف و عنايت بزرگ را هيچگاه فراموش نخواهد كرد.

روح پدرم شاد كه مى گفت به استاد فرزند مرا هيچ بجز عشق نياموز

اگر انسان كيمياى عشق خدا را آموخت، همه چيز آموخته و اگر نياموخت، هيچ چيز نياموخته است، هر چند از بزرگترين دانشمندان باشد. سالار شهيدان در مقام نيايش فرمود:

خداوندا! تو همانى كه جز خود را از دلهاى دوستانت زدودى تا جز تو را دوست ندارند. چه چيز يافت آن كه تو را نيافت؟! و چه چيز نيافت آن كه تو را يافت؟!

نقش محبت در پرورش اخلاقى و سازندگى دينى تا آنجاست كه امام باقر(عليه السلام) دين را به محبت، تفسير كرده و مىفرمايد:

«الدين هو الحبّ و الحبّ هو الدّين»

دين همان محبّت است و محبّت همان دين.

فصل سوّم

دانستنيهاى عملى

در كنار دانستنيهاى عقيدتى و اخلاقى، آشنايى با دانستنيهاى عملى براى كسانى كه به لحظه تكليف نزديك مىشوند، لازم است. انسان از آغاز تكليف بايد بداند كه خداوند چه وظايفى براى او معين كرده است، چه بايد بكند و چه بايد نكند؟ و در يك كلام، تكليف الهى او چيست؟

عقيده و اخلاق، مقدمه عمل است. با توجه به تأثير متقابل اعمال در اعتقادات و اخلاقيات، وظيفه مسؤولان تربيتى كودكان در اين زمينه بسيار سنگين است.

اينك دانستنيهاى عملى تكليف، در چهار محور مطرح مىشود:

1 ـ تقليد

توضيح داديم كه اسلام در زمينه دانستنيهاى عقيدتى، تقليد را ممنوع كرده و همه مسلمانان را موظف كرده كه در اصول اعتقادات، عقايد خود را براساس استدلال بنا كنند; اما در زمينه دانستنيهاى عملى و آشنايى با واجبات و محرّمات الهى، تنها به اندازهاى كه نياز جامعه اسلامى تأمين شود، بر افرادى كه آمادگى لازم را دارند، واجب است در اين رشته تحصيل كنند.

بنابراين، كسانى كه مجتهد نيستند و خود نمىتوانند، احكام الهى را استنباط كنند، براى انجام واجبات و ترك محرمات الهى دو راه در پيش دارند.

راه اول: احتياط، يعنى بگونهاى عمل كنند كه يقين داشته باشند به تكليف الهى خود عمل كردهاند. براى مثال، اگر نمىدانند كه در ركعت سوم نماز، تسبيحات اربعه، سه بار واجب است يا يك بار، از روى احتياط سه بار بگويند، يا اگر احتمال مىدهند براى پاك شدن چيزى كه نجس شده، سه بار شستن لازم است، از روى احتياط سه بار بشويند و. انتخاب اين راه براى كسانى كه در آغاز تكليف هستند، در عمل ممكن نيست، بلكه تنها كسانى مىتوانند اين راه را انتخاب كنند كه بهرهاى از اجتهاد داشته باشند.

راه دوم: تقليد، يعنى رجوع به متخصص احكام الهى. اين تنها راهِ آشنايى با دانستنيهاى عملى براى كسانى است كه توان پيمودن راه اجتهاد و احتياط را ندارند.

نخستين چيزى كه مكلّف، در زمينه دانستنيهاى عملى، پيش از لحظه تكليف بايد بداند، مسأله تقليد و آشنايى با فقيهى است كه بتواند طبق نظر او به تكليف الهى خود عمل كند.

شناخت مجتهد جامع شرايط تقليد يكى از مهمترين مسائل سرنوشتساز مكلّف در آغاز تكليف مىباشد. براى كسانى كه تازه به تكليف مشرّف مىشوند، توجه به اين روايت معروف امام صادق (عليه السلام) لازم است:

هريك از فقيهان كه نگهبان خود، نگاهدار دينخود، مخالفهواى نفس خويش، فرمانبر مولاى خود باشد، شايستگى مرجعيت تقليد براى عموم مردم را دارد و آنان نيستند، مگر برخى از فقيهان شيعه نه همه آنها.

نكتهاى كه در پايان اين روايت آمده، بسيار مهم است. اين نكته نشان مىدهد كه مكلّف براى شناخت فقيه داراى شرايط تقليد، بايد نهايت تلاش خود را به كار گيرد.

2 ـ واجبات

شرح همه واجبات الهى خارج از موضوع اين كتاب است و در اين زمينه، مراجعه به رساله عمليه مرجع تقليد، ضرورى است، ليكن آنچه دانستن آن براى كسانى كه پا به عرصه تكليف مىگذارند، فورى است، آشنايى با اصول واجبات عملى است، كه «فروع دين» ناميده مىشوند، يعنى: نماز، روزه، خمس، زكات، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر، تولاّ و تبرّا.

/ 17