گفتم پس از نماز كدام عمل؟
فرمود نيكى به پدر و مادر. ابوامامه گويد: مردى از آن حضرت پرسيد: پدر و مادر چه حقى بر فرزند خود دارند؟ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: همين قدر بدان كه آنها بهشت و دوزخ تو هستند! امام على (عليه السلام) درباره اهميت نيكى به پدر و مادر فرمود: نيكى به پدر و مادر، بزرگترين واجب است. در فرهنگ دينى به آزار و نافرمانى پدر و مادر «عقوق» و به فرزندى كه مرتكب اين گناه گرديده، «عاق» گفته مىشود. اين گناه بقدرى بزرگ است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره آن فرمود: به «عاق» گفتهمىشود: هرچه مىخواهى بكن، كه من تو را نمىآمرزم! يعنى رضايت پدر و مادر از فرزند، نقش اساسى در رضايت خداوند دارد. كسى كه پدر و مادر از او راضى نيست، نبايد انتظار داشته باشد كه خدا از او راضى باشد. احترام و نيكى به پدر و مادر، حتى در صورتى كه كافر و فاجر باشند، لازم است و نبايد به آنها اهانت شود. امام باقر (عليه السلام) در اين باره فرمود: سه چيز است كه خداوند به هيچ كس اجازه تخلف نداده است: اداى امانت به خوب و بد، وفاى به عهد براى خوب و بد و نيكى به پدر و مادر چه خوب باشند و چه بد. آزار پدر و مادر از گناهانى است كه كيفر آن از همين جهان آغاز مىشود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در اين باره فرمود: سه گناه است كه گنهكار، كيفرش را در همين جهان مىبيند، قبل از جهان پس از مرگ: عقوق پدر و مادر، ستم بر مردم و ناسپاسى نسبت به احسان و نيكى ديگران. تجربه نيز نشان داده، كسانى كه پدر و مادر از آنها راضى نيستند، در زندگى دچار انواع مشكلات و گرفتاريها هستند. رهنمود امام عسكرى (عليه السلام)براى اينكه انسان به اين گناه مبتلا نشود، رعايت احترام به پدر و مادر و اجتناب از هرگونه گستاخى نسبت به آنها از دوران كودكى است. فرمايش امام اينگونه است
جرأت و جسارت فرزند بر پدر در كودكى، او را در بزرگى به گناه عقوق مبتلا مىسازد.
2 ـ دروغگويى
دروغگويى يكى از بزرگترين گناهان، زشتترين صفات، پستترين اخلاق است و زياد دروغ گفتن شكوه انسان را نابود مىسازد.3 ـ سوگند دروغ
سوگند دروغ، گناه دروغگو را دو چندان مىكند. اين گناه بزرگ، علاوه بر كيفر اخروى، موجب فقر و تنگدستى در دنياست. امام صادق (عليه السلام) فرمودكسى كه دانسته قسم دروغ مىخورد، در واقع به مبارزه و جنگ با خدا مىرود!
4 ـ گواهى دروغ
گناه گواهى دروغ از سوگند دروغ سنگينتر است. پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) درباره كيفر شاهد دروغگو مىفرمود: شاهد دروغگو روز قيامت در حالى برانگيخته مىشود كه زبانش از دهان خارج شده و در آتش مىسوزد!5 ـ دروغ بستن به خدا و پيامبر(ص)
زشتترين دروغ، دروغ بستن به خدا و رهبران الهى است. امام صادق (عليه السلام) در اين زمينه فرمود: دروغ بستن به خدا و رسولش از گناهان بزرگ است.6 ـ غيبت
غيبت يعنى بدگويى از مسلمان. غيبت از گناهان بزرگ است. ابوذر گويد: از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پرسيدم: غيبت چيست؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: غيبت اين است كه برادر دينى خود را به چيزى ياد كنى كه راضى نيست. گفتم: هر چند آنچه درباره او گفته مىشود، درست باشد؟ فرمود: آرى، اگر آنچه درباره او گفتهاى درست باشد، غيبت است و اگر نادرست باشد، به او تهمت زدهاى!7 ـ سخن چينى
سخن چينى يا «سعايت و نمّامى»، اين است كه انسان از كسى چيزى براى ديگرى نقل كند كه موجب كدورت و دشمنى ميان آنها گردد. به اين عمل «دو به هم زنى» نيز گفته مىشود. در روايات اسلامى سخنچينى و ايجاد دشمنى ميان مسلمانان گناهى بزرگ و موجب عذاب قبر است. امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود: از سخن چينى بپرهيز، كه اين عمل، تخم كينه مىكارد و انسان را از خدا و مردم دور مىكند.8 ـ مسخره كردن
مسخره يا استهزاء كه به فارسى ريشخند گفته مىشود، از گناهان بزرگى است كه قرآن كريم، مسلمانان را از آن نهى كرده است. در سوره حجرات، آيه 11 چنين مىخوانيم: هان اى اهل ايمان! نبايد دستهاى، دسته ديگر را مسخره كنند، باشد كه آنان از ايشان بهتر باشند، و نه دستهاى از زنان دستهاى ديگر را، ممكن است آنها از اينها بهتر باشند. به يكديگر طعنه مزنيد و با القاب زشت همديگر را ياد نكنيد، چه بد است نام زشت نهادن پس از ايمان، و هركس توبه نكند، آنان از ستمكارانند. شخصى به نام ثابت بن قيس از اصحاب پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) گوشهايش سنگين بود. هنگامى كه وى وارد مسجد مىشد، كنار دست پيامبر (صلى الله عليه وآله) جايى باز مىكردند تا سخن آن حضرت را بشنود. روزى بعد از نماز صبح، وارد مسجد شد; نماز تمام شده و هركس در جاى خود نشسته بود. او از بالاى سر مردم، جمعيت را مىشكافت و مىگفت: جا باز كنيد. جا باز كنيد. وى همچنان جلو رفت تا به يكى از مسلمانان رسيد. او گفت: همين جا مناسب است، بنشين. ثابت بن قيس كه طبق معمول مىخواست خودش را به پيامبر(صلى الله عليه وآله)برساند و كنار آن حضرت بنشيند، از گفته او عصبانى شد، ولى چيزى نگفت و همان جا پشت سر آن مرد نشست. پس از روشن شدن هوا، ثابت دريافت كه شخص مزبور كه مانع جلو رفتن او شده، كسى است كه مادرش در دوران جاهليت سابقه خوبى نداشته و او به خاطر داشتن چنين مادرى مورد نكوهش قرار مىگرفته است. از اين رو، به منظور انتقامجويى او را صدا زد و گفت: اين كيست؟ آن مرد در پاسخ، نام خود را گفتثابت بن قيس با تمسخر گفت: پسرِ فلان زن! آن مرد از شرم سرش را زير انداخت و چيزى نگفت. پس از آن، آيه نازل شد و مسلمانان را از اين عمل ناپسند نهى كرد.